گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو - سیده زهرا حسینی؛ اکنون که سال ۱۳۹۷ با همه فراز و نشیب هایش و با تمام تلخها و شیرینی هایش به اتمام رسیده، فرصت مناسبی است تا یک بار دیگر نگاهی اجمالی به مهمترین حوادث این سال داشته باشیم. بدین منظور همکاران ما در خبرگزاری دانشجو با انتخاب تعدادی از این حوادث و نگارش گزارشی پیرامون سعی داشتند تا یک بازخوانی جذاب و البته عبرت آموز از این وقایع به مخاطب ارائه دهند. پس از امروز تا پایان تعطیلات با ما در این سلسله گزارشها همراه باشید تا تقویم تاریخ را با هم ورق بزنیم...
مدیریت شهر تهران به عنوان پایتخت سیاسی کشور، به تنهایی تاریخ پر فراز و نشیبی را ساخته است، مدیریتی که افراد مختلف با توانمندی ها، تفکرات و جناحهای سیاسی متفاوت و حتی تحصیلات نامرتبط با مدیریت شهری چون سرتیپ و روزنامهنگار را در خود جای داده است به طوریکه بهراحتی می توان گفت شهردار تهران یکی از پرحاشیه ترین سمت ها در کشور است.
از غلامحسین کرباسچی تا شهرداران ناکام دوره پنجم شورای شهر همه از حواشی ساختمان بهشت تهران هستند؛ غلامحسین کرباسچی، شهرداری که همزمان با یکی از حواشی شهرداری به این سمت منصوب شد و با وجود اقدامات جالب توجهی که در حوزه مدیریت شهری همچون ایجاد فرهنگسراها، تکمیل شبکه بزرگراهی تهران، تاسيس موسسه همشهري و انتشار روزنامه همشهري داشت، در فروردين ۱۳۷۷ با یکی از پرحاشیه ترین اتفاقات شهرداری، به همراه جمعي از مديرانش به اتهام جرايم مالي(اختلاس از شهرداري تهران)، از بهشت شهرداری راهی دادگاه محسنی اژه ای و جهنم زندان شد.
پس از کرباسچی، دهمين شهردار تهران مرتضي الويري از دیگر حواشی شهرداری پایتخت بود، او سابقه نمايندگي سه دوره اول مجلس شوراي اسلامي، رياست سازمان مناطق آزاد تجاري، شهردار تهران (۱۳۷۸الي۱۳۸۰مدت۳۲ماه) و سفير ايران در اسپانيا را در كارنامه خود دارد، الویری به دليل ناهماهنگي با اعضاي نخستين دوره شوراي شهر تهران ناچار به كنارهگيري از پست شهرداري شد. پس از آشوب ۸۸ به جرم تبليغ عليه نظام، اقدام عليه امنيت كشور و شركت در راهپيمايي ۲۵ خرداد سال ۸۸، دستگير و روانه زندان شد اما پس از مدتي آزاد شد.
منتخب سه دوره شوراي شهر تهران براي جايگاه پانزدهمين شهردار تهران، محمدباقر قاليباف است. وي دكتراي جغرافياي سياسي از دانشگاه تربيت مدرس (۱۳۸۰) است. او در سال ۱۳۷۹ با حكم فرماندهي معظم كل قوا به فرماندهي نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران منصوب شد. وي در سال ۱۳۸۲ همزمان با فرماندهي ناجا با حكم رييسجمهور به عنوان نماينده ويژه رييسجمهور و رييس ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز فعاليت كرد و در شهريور ماه ۱۳۸۴ با راي اعضاي شوراي اسلامي شهر تهران به عنوان شهردار تهران انتخاب شد، اين اولين مقام اجرايي و عمراني قاليباف بود از همينرو توجه همگان به نحوه عملكرد وي در اين زمينه جلب شده بود.
تاكيد قاليباف در مدیریت شهری به انجام امور فرهنگي، تاسيس سراي محله و اتمام پروژههاي عمراني بود؛ پروژههايي چون اتوبان امام علي(ع) و اتوبان صدر قسمت كوچكي از خدمات عمراني شهرداري در زمان تصدي آقاي قاليباف است. او توانست در سال ۸۶ اعتماد اين شورا را براي ۴ سال ديگر جلب كند و در سال ۱۳۸۷ برابر با سال ۲۰۰۸ ميلادي از طرف سايت شهرداريهاي جهان به عنوان هشتمين شهردار برتر دنيا معرفي شد.
قاليباف در انتخابات رياست جمهوري سال ۱۳۹۲ نامزد شد و با حدود ۶ ميليون راي نفر دوم شد و پس از او منتخبان پنجمين دوره شوراي اسلامي شهر تهران با انجام رايگيري، محمدعلي نجفي را به عنوان شانزدهمين شهردار پايتخت انتخاب كردند اما بيتدبيري شخص نجفي با استعفاهاي متعدد و ناگهاني باعث شد تا وجهه او که اغلب او را جزو مديران تراز بالاي جمهوري اسلامي می دانند، خدشه دار شود.
یکی از پرحاشیه ترین اتفاقات شهرداری منصوب شدن 2 شهردار و 2 سرپرست در دوره پنجم شورای شهر بود که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون، اتفاقی بی سابقه به شمار می رود. پس از نجفی، شهردارها یا به بهانه بیماری کنار رفتند و یا بخاطر بازنشستگی و بد شانسی در همزمانی تصویب قانون منع بکارگیری بازنشستگان با انتصاب آنها، قانون آنها را کنار گذاشت.
شهر تهران در طول مدیریت قالیباف، شهری سالم و پویا بود و در شرایط خوبی قرار داشت که مهم ترین این موفقیت، ثبات کاری در زمان مدیریت او بود. اما این ثبات مدیریتی با انتخاب های غلط اعضای شورای پنجم شهر تهران، که مدعی تحولی عظیم در سیستم مدیریت شهری تهران بودند، قربانی شد.
پس از قالیباف گویا مصالح و منافع حزبی اصلاح طلبان بر منافع مردم ارجحیت پیدا کرد و جنگ ها و مناسبات جناحی باعث شد تا مردم و خدمت به آنها فراموش شود و اصلاح طلبان با لجبازی و مخالفت های بچه گانه، چهره های متخصص و حرفه ای را تنها به دلیل مناسبات جناحی کنار بگذارند و در لیست انتخاباتی خود از کسانی نام بردند که بیشتر از در نظر گرفتن تخصص و حرفه، جوانب سیاسی آن ها مورد توجه بود.
قطعا با جنگ های سیاسی و درگیری های جناحی نمی توان شهری را مدیریت کرد که مدیریت آن علاوه بر هماهنگی های درون سازمانی به همکاری دیگر دستگاه های دولتی و حکومتی نیز نیازمند است، شورای شهر تهران نیازمند افرادی است که مدیریت شهری، چالش ها و نیازمندی های شهر و مردم را بشناسند. اما در این میان اختلافات، ناهماهنگیها و عدم انسجام در تصمیم گیریها باعث شد تا رشد بالای شهر تهران متوقف شود و آشفتگی ساختاری گریبان مدیریت شهری تهران را که هشتمين شهرداری برتر دنيا بود، بگیرد.
وضعیت امروز تهران به شکلی است که دیگر پایتخت نشینان توقع پیشرفت کارهای عمرانی، تحقق شعارها و تحول عظیم در تهران را ندارند و تنها می خواهند شهرداری خدمت به مردم را پس از یک سال آشفتگی آغاز کرده و در جهت نظم دهی به سیستم شهری تهران و انجام امور جاری پایتخت تلاش کند.