گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، حسین اکبری، خراسان شمالی، استانی در شمال شرقی کشور که در قیاس با سایر استانها لقب تازه تاسیس را میتواند یدک بکشد. به همین علت نیز دانشگاههای این استان نیز عموما از قدمت بالایی برخوردار نیستند و آهسته آهسته سعی دارند وضعیت خود را بهبود ببخشند.
در این گزارش سعی داریم به سراغ یک مشکل رفته و علت را جستجو کنیم. مشکلی از درون دانشگاه. یقینا هر دانشجوی خراسان شمالی به سختی میتواند حضور یک شخصیت پررنگ کشور را در دانشگاههای استان به خاطر بیاورد و اگر بتواند مواردی را عنوان کند، در طول یک دهه گذشته این افراد به تعداد انگشتان یک دست نیز نمیرسند. آخرین حضور شخصیتی مطرح سیاسی در دانشگاههای استان برمی گردد به اسفند ماه سال ۹۶ که حسن عباسی در دانشگاه بجنورد حاضر شد و پس از آن دیگر هیچ. همچنین برنامه محوری خاصی در این استان به چشم نمیخورد. علت این امر چیست؟ رخوت و ضعف دانشجویان و تشکلها و یا سیاسی بودن دانشگاهها و سنگ اندازی مسئولان؟
به سراغ تعدادی از فعالان دانشجویی رفتیم تا علت را از زبان آنان بشنویم. در ابتدا دانشجوی فعال خراسان شمالی که مایل به انتشار نامش نبود به خبرنگار ما از جایگاه ویژه دانشجویان در انقلاب و نقش آفرینی این قشر سخن میگوید و سپس به علل کاهش فعالیتهای دانشجویی اشاره میکند.
کاهش شوق دانشجویان برای ظهور استعدادهایشان
این دانشجو به گذاشتن تمام علل در کناریکدیگر تاکید میکند و ادامه میدهد: یکی از عوامل، تفاوت در نوع نگاه امروزی مسئولان دانشگاهی به دانشجویان است که به تبع آن، موضوع به تشکلهای دانشجویی سرایت خواهد کرد. مقام معظم رهبری جوان امروزی را با انگیزه و با نشاطتر از جوانان دهه اول انقلاب معرفی میکند و دانشگاهها را منبع سرشاری از جوان میداند، اما نقطه مقابل این تفکر وجود دارد و نتیجتا باعث میشود که دانشجوی جوان، خود را یک مصرف کننده بداند و به دنبال رشد باورها، توانمندیها و استعدادهای خود حرکت نکند که در یک قالب بزرگتر میتوان کاهش فعالیت تشکلها را نیز متاثر از کاهش انگیزه و شوق دانشجویان برای ظهور و بروز استعداد هایشان به دلیل عدم توجه مسئولان دانشگاهی دانست.
وی سپس نگاه خود را جزئیتر میکند و وارد تشکلها میشود و در این خصوص میگوید که عدم ریسک پذیری تشکلهای دانشجویی در اجرای برنامههای خود در قالبهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به دلیل ترس از شکست و ناکامی در رقابت با سایر تشکلها و یا کانونهای دانشگاهی و یا مسئولین دانشگاه از علل دیگر است که این آسیب باعث کاهش اثرگذاری آن تشکل در دانشگاه و تقلیل اعتبار و جایگاه خود میشود.
خلاقیتی که نیست!
اما یکی از مسائل مهم دیگر در برنامههایی که اجرا میشود غیرخلاقانه بودن آن هاست. به طور دقیقتر اگر برنامههای یک یا دو دهه قبل را با برنامههای کنونی مقایسه کنیم، تفاوت قابل ملاحظهای در آن دیده نمیشود. حذف خلاقیت باعث شده تا در دوران امروز تشکلها نتوانند دانشجویان را به عنوان اصلیترین مخاطب خود به خوبی جذب کنند و همین امر باعث میشود از تعداد برنامهها به شدت کاسته شود.
اما این دانشجو ریشه عدم خلاقیت را در پیش از دانشگاه جستجو میکند و معتقد است در نظام آموزشی آموزش و پرورش، خلاقیت دانش آموزان از بین میرود و از سوی دیگر کار گروهی به آنان آموزش داده نمیشود و همین موضوع علتیست تا تشکلهای کم سابقه مانند تشکلهای دانشگاههای خراسان شمالی نتوانند خود را به خوبی عرضه کنند.