آخرین اخبار:
کد خبر:۷۶۱۶۲۷
پرطرفدارترین‌های نمایشگاه کتاب‎تهران (۷)؛

ولایتمداری با «نامیرا»

گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، روزانه نسبت به معرفی پرطرفدارترین اثر نمایشگاه کتاب تهران اقدام خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزای دانشجو، سی و دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از ۴ تا ۱۴ اردیبهشت ماه از ساعت ١٠ صبح تا ٢٠ عصر در مصلی تهران برپا خواهد بود که دراین دوره ۳۲۰۰ ناشر با ۴۴۰ هزار عنوان کتاب در نمایشگاه کتاب حضور دارند که بدون شک نمایشگاه کتاب تهران را به بزرگترین محفلی علاقه‌مندان به کتاب و کتاب خوانی تبدیل کرده است.

بر همین اساس گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، نسبت به معرفی یکی از پرطرفدارین کتاب نمایشگاه تهران اقدام خواهد کرد که در ادامه از نظرتان میگذرد:
 

                                                                نامیرا

«نامیرا» نوشته صادق کرمیار، داستانی شخصیت محور درباره عاشوراست. داستان درباره پیوستن عبدالله بن عمیر به سپاه امام حسین(ع) که در آن دختر و پسر جوانی از اهالی کوفه به دلیل رفتارهای متناقض بزرگان کوفه، بین حمایت از امام حسین(ع) و یزید تردید دارند و بدون منفعت طلبی برای کشف حقیقت تلاش می کنند.

صادق کرمیار‌ کتاب را با شروعی ملایم آغاز می‌کند و با شخصیت‌سازی خوب از کاراکترهای داستان، تصویر آنها را به مخاطب معرفی می‌کند و در ادامه قصه را با روایت‌های داستانی اما نه تاریخی ولی با پشتوانه تحقیقی قوی و درست پیش می‌برد.

«نامیرا» یک دوره‌ی فتنه‌شناسی است برای کسانی که در پی حق هستند و می‌خواهند بدانند که حق و باطل چگونه جابه‌جا می‌شوند؛ که حتی «عبدالله بن‌عمیر» با آن همه سابقه در جهاد با کفار تردید می‌کند که چرا پسر پیامبر به مقابله با یزید برخاسته است؟

«نامیرا» داستان عاشقانه هم دارد و نویسنده آگاهانه درام و رمانس را در کتابش خوب پرداخته است. «عشق» در نامیرا عشق بازاری نیست؛ آنجایی که سلیمه دختر عمرو بن‌حجاج با ربیع پیمان زناشویی می‌بندد و خوشحال است که همسرش محب علی و اولاد اوست و خشمگین می‌شود که چرا پدرش به حسین علیه‌السلام پشت کرده است. این عشق آن قدر قوی است که وقتی ربیع کارش به تردید می‌کشد، سلیمه هشدار می‌دهد که پیوند آن دو از سر حب علی و حسین علیهماالسلام است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

خواست برود لختی مکث کرد و دوباره رو به عبدالله برگشت و گفت: «و اما من! هرگز برای امام خویش تکلیف معین نمی‌کنم، که تکلیف خود را از حسین می‌پرسم. و من حسین را نه فقط برای خلافت، که برای هدایت می‌خواهم. و من... حسین را برای دنیای خویش نمی‌خواهم، که دنیای خویش را برای حسین می‌خواهم. آیا بعد از حسین کسی را می‌شناسی که من جانم را فدایش کنم؟» و رفت.

عبدالله مات ماند. وقتی مرد دور شد، عبدالله لحظه‌ای به خود آمد. برگشت و اسب خویش را آورد و مرد را صدا زد: «صبر کن، تنها و بی‌مرکب هرگز به کوفه نمی‌رسی!»

مرد ایستاد و افسار اسب را گرفت و گفت: «بهای اسب چقدر است؟»

«دانستن نام تو!»

مرد سوار بر اسب شد: «من قیس بن مسهر صیداوی هستم. فرستاده‌ی حسین بن علی!» و تاخت.

عبدالله مانند کسی که گویی سال‌ها در گمراهی بوده و تازه راه هدایت را یافته بود، به زانو نشست و سرش را میان دست‌ها گرفت.

نویسنده به خوبی توانسته است در قالب داستان، ‌روایت‌هایی از تغییر راه، هدف، و عاقبت آدمهایی را بیان کند که در دوراهی انتخاب حق و باطل گیر کرده‌اند و هر چند در تمام زندگی‌شان آدم خوبی بوده‌اند، اما به تصمیمی نادرست راهی اشتباه انتخاب می‌کنند.

«نامیرا» پیش از این جایزه ادبی جلال و جایزه کتاب سال را نیز برای نویسنده به ارمغان آورده است.

نویسنده: صادق کرمیار

ناشر: کتاب نیستان

بخش: عمومی سالن: شبستان راهرو: 17 غرفه: 12

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار