برجام به مثابه قماری خطرناک بود که دولت روحانی از همان ابتدا اینگونه به آن دلبسته بود که در عوض رفع شدن تحریمها، صنعت هستهای را تعطیل کند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مهدی غیرتمند؛* تیتر اخبار تعجب آور بود. بالاخره دولت اقای روحانی در مقابل بدعهدیها و تحقیرهای غربی واکنشی نشان داده است، هرچند ان واکنش هم فرمالیته و برای خالی از عریضه نبودن انجام شده، زیرا مدتی پیش ایالات متحده خرید اورانیوم غنی شده و آب سنگینی که آقای روحانی تهدید به خارج نکردن آن از کشور کرده را تحریم کرده بود و در عمل با این موضع خفیف رییس جمهور نیز اتفاق جدیدی رخ نمیدهد.
هم اکنون در مرحلهای قرار داریم که هیچکدام از طرفین این قرارداد چند جانبه جز ایران به برجام متعهد نیست. نه تنها امریکا و اروپا بلکه روسیه و چین نیز به تمامی تعهدات خود پایبند نیستند. تعریف دولتیها از چین و روسیه نیز دلیلی جز نداشتن چاره و عدم اعتراف به فاجعهای که رقم زدند ندارد. علت این بدعهدیها را مشخصا در متن برجام میشود جست و جو کرد، آن جا که در آن فقط برای ایران در صورت عدم پایبندی مجازات تعیین شده است و در صورت انجام ندادن تعهدات هیچ مزاحمتی متوجه کشورهای دیگر نیست؛ پس منطقی است که طرفین دیگر به خود زحمتی ندهند و مطمن باشند که ایران در هر شرایطی در برجام خواهد ماند.
برجام به مثابه قماری خطرناک بود که دولت روحانی از همان ابتدا اینگونه به آن دلبسته بود که در عوض رفع شدن تحریم ها، صنعت هستهای را تعطیل کند، اما دید غربیها متفاوت بود، آنها هم نابودی صنعت هستهای را میخواستند و هم پابرجایی تحریمها برای مقاصد دیگر. برای رسیدن به این مقصود آمریکا و اروپا در سناریویی هماهنگ با تقسیم کار یکی ماموریت احیای تحریمها و تهدیدها با قلدری برای کنترل ایران در مسائل منطقهای (تهدید امنیت و تحقق معاملهی قرن) و دیگری ماموریت نابودی صنعت هستهای به عنوان تکنولوژی اقتدار افرین و نگاه داشتن ایران در برجام با دستکش مخملی را بر عهده داشتند، که تا به امروز به دلیل فریب خوردن دولت روحانی سناریوی آنها به خوبی اجرا شده است.
در راستای سیاستهای خصمانه گذشته نیز برخی گماشتگان ترامپ در دولت امریکا حرف از توافق جدید و تصویب آن در کنگره میزنند تا کسی مثل ترامپ! در آینده نتواند زیر آن بزند و متاسفانه نماینده ایران در سازمان ملل به جای موضع گیری قاطع با پاسخی دیپلماتیک به استقبال غیرمستقیم این درخواست رفته است که این موضوع نگرانیها را دوچندان میکند؛ زیرا روح مفاد قراردادی که ترامپ بخواهد زیرآان را امضا کند واضحا مشخص است.
اکنون برجامی که خود قرار بود نجات بخش باشد، تبدیل به اهرم فشاری شده که ایران نه میتواند آن را اجرا نکند و نه میتواند از ان خارج شود، چون به محض اتفاق افتادن یکی از این دو عمل مکانیسم تنبیهی آن اغاز شده و پرونده ایران به عنوان تهدید کننده صلح بین الملل به شورای امنیت ارجاع و امکان اجماع جهانی علیه ان فراهم میشود.
برجام اکنون مثل یک سرطان است که درون بیمار خود لانه کرده و آهسته آهسته پیشروی میکند تا بیمار خود را از پا درآورد. طبق اخبار امریکا به اروپاییها اعلام کرده است که اگر میخواهند اینستکس را اجرایی کنند باید آن را به پذیرفتن افای تی اف توسط ایران گره بزنند. این نشان دهنده این است که گویا این سرطان بدون جراحی اساسی نابود نخواهد شد و تا احاطهی کامل از پای نخواهد نشست.
اکنون بهترین زمان برای خروج از برجام است، زیرا تمامی دنیا به پایبندی کامل ایران اذعان دارند و قلدر مابی امریکا را مشاهده کرده اند، آرشیو خبر ها، گزارشهای اژانس بین المللی انرژی اتمی و اذعان دیپلماتهای کشورهای مختلف جهان هرچند حداقلی میتواند شاهدی بر این موضوع باشد، در این شرایط تصمیم آمریکا که به شورای امنیت کشیدن پرونده ایران و اجماع جهانی علیه آن است احتمال تحقق کمتری دارد، هرگونه تعلل باعث دادن ابتکار عمل بیشتر به طرف غربی و بالا رفتن هزینههای احتمالی برای ایران خواهد بود؛ زیرا تجربه نشان داده با تعلل و دادن زمان به مستکبران، آنها راه حلی برای همسو کردن دیگران ولو به اجبار با خود پیدا خواهند کرد.
برجام بد یا افتضاح به تجربهای «تجربه شده!» برای ایران و البته همه ملتهای استقلال طلب جهان تبدیل شد که با بررسی و تدبیر در آن باید بسیار از ان اموخت.
-در دنیای امروز بر خلاف تمامی ظواهر متمدنانه قلدرها حرف خود را به کرسی مینشانند و اکثر ملتها نیز جرات مخالفت با ان را ندارند. یکی از ابزارهای مهم قلدرها برای اعمال قدرتشان نیز توان نظامی است. توان نظامی مانند برگ برندهای در دیپلماسی عمل کرده و چماقی است که طرف دیگر را وادار به پذیرش میکند، از طرف دیگر در مثالی ساده اگر سگی وحشی به انسان حمله کند هیچگاه با مذاکره و بدون اعمال قدرت فیزیکی نمیتوان از دست آن خلاص شد. قدرت نظامی یکی از بزرگترین برگ برندهها در مذاکرات دیپلماتیک است و کشوری در مذاکره دست بالاتر را دارد که قدرت نظامی بالاتری داشته باشد. پس دوگانه توان نظامی و موشکی در مقابل دیپلماسی دوگانه غلط و ویرانکنندهای است که برخی سیاسیون در اذهان عمومی شکل دادند.
-با بررسی وضعیت کشور در بخشهای گوناگون اعم از دیپلماسی خارجی و منطقهای و همچنین با در نظر گرفتن متصدیان آنها و مقایسه برجام که محصول تفکر دیپلماتهایی با مدارک تحصیلی از دانشگاههای خارج از ایران است با ساماندهی محور مقاومت به عنوان کمربند امنیت ایران در میابیم که بر خلاف تبلیغات گسترده معاندین و دشمنان ایران ان چیزی که سایه شوم جنگ را از کشور دور نگه داشته تلاش سرداران انقلابیست نه دیپلماتهای دکترا گرفته از دانشگاههای خارجی. آن چیزی که امنیت ایران را تامین میکند نه یک قرارداد با ۶کشور از حدود ۲۰۰ کشور جهان بلکه هلال شیعی شکل گرفته از خلیج فارس تا مدیترانه است؛ البته تعامل «با عزت» با جهان نیز باید همیشه در دستور کار باشد.
-نکتهای که نباید از آن غافل شد این است که تنها بازیگر داخلی برجام دولت نبود. دولت نماد ظاهری و بازیگر اصلی انعقاد برجام بود که حتما باید به خاطر هزینههای اقتصادی و امنیتی که بر کشور تحمیل شد پاسخگو باشد، اما باید توجه داشت که دولت بدون کمک برخی از افرادی که بعضا، چون نزدیک به نهادهای انقلابی هستند حرفی از آنها به میان نمیاید نمیتوانست برجام را به بار بنشاند.
آیت الله خامنهای چندین مرتبه هوشمندانه و مدبرانه ضررهای برجام را بر شمردند و نارضایتی خود را علنا اعلام کردند، اما بودند افرادی که در انظار عموم مستقیم یا غیر مستقیم از منسوبین ایشان محسوب میشدند و یا در حزبی غیر از حزب متبوع دولت و یا اصلاح طلبان بودند، ولی در پشت پرده با دولت برای به ثمر نشاندن برجام دست اتحاد دادند، به طور مثال یکی از همین اقایان منتقد فعلی که در گذشته در صدا و سیما نیز مسئولیت داشته در گذشته گفته است اگر رییس جمهور میشدم حتما دکتر ظریف وزیر خارجه من بود و البته ایشان در زمان مذاکرات ژنو نیز اجازه پخش حتی یک مناظره در ارتباط با توافق ژنو را ندادند یا منتقد دیگر فعلی زمانی که مهمان یکی از برنامههای تلویزیونی بود، هنگام انعقاد برجام گفت: خوشبختانه مذاکره کنندگان حتی به خطوط قرمز نزدیک هم نشدند! یا منتقد دیگر فعلی در روزنامهی خراسان برجام را شکست آمریکا در برابر ایران معرفی کرد یا منتقد دیگر فعلی یادداشت توافق متوازن را نوشت یا منتقد اصولگرای دیگر فعلی از ابتدا میگفت: اصولگرایان به خاطر اقدامات بزرگ آقای ظریف باید با دست گل به استقبال وی بروند و البته کسان دیگری که نوشتن حتی سربسته از آنها از عهدهی نگارنده خارج است.
با توجه به اوصاف گفته شده باید دقیق بود و اجازه نداد که افرادی که مستقیما در تصویب برجام شرکت داشتند پشت دولت پنهان شده و سر به آسودگی بگذرانند. این واقعه بیش از پیش اهمیت آن سخنان رهبر انقلاب را یادآور میشود که فرمودند: یک نکته دیگر گفتند که کسانی به عنوان نماینده رهبری از زبان رهبری حرف میزنند. خب، من خودم هنوز که الحمّدلله زبانم از کار نیفتاده؛ حرف خود من که مقدّم به حرف آنها است. آنچه من میگویم، حرف من آن است؛ کسانی هم که حرف میزنند -نمایندگان رهبری و منصوبین رهبری و مانند اینها که تعداد زیادیاند- از قول رهبری نمیگویند؛ این را توّجه داشته باشید. در همین مسئلهای که بالخصوص اسم آوردند، آن کسی را که اسم آوردند، آن کس حرف خودش را زده بود؛ از زبان رهبری چیزی نگفته بود. بنده هم حرف خودم را زدم؛ هم قبل از آن، هم بعد از آن؛ خب، شما حرف من را از خود من بشنوید. بله، ممکن است یک نفری جزو منصوبین رهبری هم باشد، درباره فلان مسئله یک عقیدهای خلاف رهبری هم داشته باشد، هیچ اشکال ندارد؛ اینجور چیزی هم هست.
خیلی از همین آقایان محترمی که منصوبین رهبریاند، در فلان مسئله خاصّ سیاسی یا اجتماعی یا اعتقادی ممکن است عقیدهشان غیر از عقیده رهبری باشد؛ ما این را اشکال ندانستیم؛ عمده برای ما جهتگیریهای کلّی است، جهتگیریهای انقلابی است. والّا در هر مسئله که ما نمینشینیم هماهنگ کنیم که ببینیم در فلان مسئله نظر ما یکی هست یا نیست؛ خب، او نظر خودش را گفته. این هم نمیشود که من هرجا هرکسی از نمایندگان ما یک چیزی گفت، ما فوراً بگوییم آقا! شما، این را غلط گفتید، این را درست گفتید، روابط عمومی اعلان کند؛ این هم نمیشود. بله، اگر از قول حقیر، کسی چیزی بگوید و به گوش من برسد و خلاف باشد، ما به خود او بلافاصله تذکّر میدهیم؛ مکرّر اتّفاق افتاده؛ تذکّر دادیم، گفتیم که شما خودتان این را اصلاحش کنید، آن طرف هم اصلاح کرده. مصلحت نمی دانم که اگر یک کسی یک چیزی گفت، ما هم اینجا برداریم یک اعلامیّه بدهیم که فلان کس غلط کرد این حرف را زد؛ اینکه نمیشود. هرجا برخلاف نظر ما -البتّه از قول من؛ اگر از قول خودش گفته باشد، نه- از قول من چیزی گفته باشد، اطّلاع میدهیم و میگوییم آقا! این را شما از قول ما، شنیدیم گفتید و باید خودتان اصلاح کنید. "
-نکته دیگری که بسیار حائز اهمیت است و البته مغفول، عوامل پنهان و غیر مستقیمی است که موجب واقعهای مثل تصویب برجام میشود.
الف-فساد موجود در دستگاههای مختلف کشور و مدیران ناکارآمد و یا رانت خواری که فرزندان آنها با پولهای به ناحق به دست آمده در خیابان های موسوم به بالاشهر کلان شهرها با ماشینهای چند صد میلیونی و چند میلیاردی ویراژ داده و با انتشار تصاویر اوقات لوکسی که سپری می کنند در شبکههای مجازی فخر فروشی کرده و موجب به وجود آمدن عقدههایی کاذب در دل نسل جوان میشوند. آنگاه فردی با شعار رونق معیشتی به وسیله برجام وارد میشود و دل از این جوانانی که البته گناهی هم ندارند میبرد.
ب-بها ندادن به اقتصاد مقاومتی مورد نظر رهبر معظم انقلاب به عنوان تنها راه حل مشکلات اقتصادی و خودکفایی.
وقتی نرخ بیکاری رو به افزایش میرود و یا کارخانه جات به دلیل مشکلات فنی و یا ارزی با مشکلات عدیده مواجه میشوند و مهمتر از همه قیمت کالاهای مصرفی مردم با دلاری که ابزار ایالات متحده برای کنترل و فشار است هرروز بالاتر میرود، فردی با شعار " برجام رونق اقتصادی به همراه دارد"وارد میشود و طبیعی است که مورد استقبال قرار میگیرد.
ج-بد اخلاقیهای موردی برخی افراد تعریف شده در زمرهی مومنان انقلابی. اینکه در برابر تبلیغات برجام و بزک آن توسط رسانهها و بوقچی های همسو صدای کسانی که دولت با مهر دلواپسان به شدت به آنها حمله کرد کمتر شنیده و مورد اقبال مردم قرار میگیرد میتواند دلایل متعددی داشته باشد، اما حتما یکی از مهمترین آن دلایل فرهنگ رفتاری برخی ازاین برادران و خواهران است.
بعضا رفتارهایی رخ داده و تند رویهایی از منش و سخنان رهبری و در امتداد ان اخلاق اسلامی و نبوی اتفاق افتده که موجب بدبینیهایی شده است وحتی زمانی که حرفهای منطقی و معقول با استدلالهای محکم توسط این جبهه بیان میشود انتظار تاثیرگذاری و پذیرش عمومی پیش بینی شده محقق نمیشود.
جامعه مومن انقلابی باید ارتباط خود را با احاد مردم تقویت کند به طوریکه معتمد دیگر اقشار باشد و وقتی حرفی را متقن بیان میکند و به روشنگری میپردازد با توجه عموم مواجه شود حال آن که در قضیه برجام مشاهده شد برخی افراد بی اطلاع فقط به خاطر عدم حمایت برخی اشخاص منسوب به جبهه انقلاب از برجام حامی برجام شدند و مسلما این نگاه ریشه در برخی رفتارهای گذشته دارد؛ البته مسلم است که حتما افراد غرض ورز هم که خود بینش اشتباه دارند در جامعه موجود هستند.
در اتفاق ناگواری که سیل برای تعداد زیادی از استانهای کشور رقم زد به وضوح مشاهده شد که کمکهای خالصانه نهادهای انقلابی و جوانان مومن انقلابی به مردم در اذهان عمومی هم افراد ساکن در آن مناطق و هم احاد مردم تاثیرات بسیار مثبتی گذاشته و دود تبلیغات معاندان را از اذهان برخی فریب خوردگان زدوده و آنها را با ماهیت حقیقی و واقعی این نهادها آشنا کرد.
اصلاح فرهنگ رفتاری قشر مومن انقلابی جامعه وقتی منجر به تغییر نگرش قشر قابل توجهی از بدبینان شد. نه تنها برجام بلکه در بسیاری از بحرانها و چالشهای دیگر در ابتدا فریب معاندین را نمیخورند و در مراحل بعد با همراهی جبهه انقلاب هم رکاب آن نیز می شوند. باید فرهنگ اخلاقی و رفتاری جبهه انقلاب منطبق با فرمایشات و منش رهبر انقلاب و سیرهی نبوی باشد.
در نگاه دیگر، برادران و خواهرانی که سخن امام (ره) راجع به وجوب حفظ نظام را سر لوحه خود قرار داده اند، باید توجه کنند که مقدمه واجب نیز واجب است. به طور مثال وضو گرفتن برای ادای فریضهی واجب نماز واجب است. در راستای محافظت و حفظ نظام و تحقق تمدن اسلامی مد نظر رهبر انقلاب پرواضح است که احاد مردم باید در نظر گرفته شوند و با دلایل منطقی و مستدل و فرهنگ رفتاری مطابق با شاخص اسلام توسط جبهه انقلاب توجیه شوند و این همان واجبی است که مقدمه واجب دیگر یعنی حفظ نظام است.
مهدی غیرتمند: دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.