تحلیلگر مطرح جهان عرب نوشت: رئیسجمهور آمریکا خواستار تماس تلفنی ایرانیها شده؛ چرا که او مطمئن شده است روش تهدید و اعزام ناوهای هواپیمابر و بمبافکنهای «بی۵۲» به خلیج فارس، ایرانیها را نمیترساند ازاینرو ...
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مطرح جهان عرب در سرمقاله روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» نوشت: برای دومین بار طی دو روز گذشته «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا به مقامهای ایرانی التماس و آنها را برای نشستن پای میز مذاکره دعوت میکند. شبکه تلویزیونی «سیانان» آمریکا فاش کرد که کاخ سفید شماره تلفن ویژهاش را به سوئیس، که حافظ منافع ایران در آمریکا است، داده تا (ایرانیها) در صورت تمایل با آن تماس بگیرند، ولی مقامات سوئیس، تا زمانیکه ایرانیها درخواست نکنند، به این ماموریت مبادرت نمیورزند.
پنجشنبه گذشته، رئیسجمهوری آمریکا طی کنفرانسی مطبوعاتی ایرانیها را خطاب قرار داد و از آنها خواست برای دستیابی به توافق هستهای جدید پای میز مذاکره بنشینند. ترامپ وعده داد این توافق عادلانه میشود، ولی آنچه که ایرانیها باید انجام دهند، تماس تلفنی با او است.
بر این باور نیستیم که مقامهای ایرانی شماره تلفن ویژه رئیسجمهوری آمریکا را به منظور تماس با او، بخواهند و اگر تمایلی به این امر داشته باشند کافیست که «حسن روحانی» رئیسجمهوری ایران و یا وزیر خارجهاش «محمد جواد ظریف» در کنفرانسی مطبوعاتی ظاهر شوند و اعلام کنند که خواستار تعامل با دعوت آمریکا برای گفتگو هستند، ولی این کار به یک دلیل ساده عملی نمیشود و آن پایبندی آنها (ایرانیها) به شروط واضحشان در این زمینه است که میتوان در دو مورد خلاصه کرد: نخست، لغو فوری تحریمهای تحمیلی آمریکا علیه کشورشان، و دوم، بازگشت دولت آمریکا به توافق هستهای، که از آن خارج شده است.
این التماس علنی به ایرانیها چه بسا بعد از آن صورت گرفت که ترامپ به این باور رسیده است که روش تهدید و اعزام ناوهای هواپیمابر و بمبافکنهای غولپیکر «بی ۵۲» به منطقه خلیجفارس، آنها یعنی ایرانیها را نمیترساند از اینرو، به دنبال نردبانی برای پایین آمدن از بالای درخت بلند تهدیدهایش است.
ترامپ همان شیوه تهدید را با همتای کرهشمالیاش «کیم جونگ اون» نیز استفاده کرد و فریب بزرگ و تحقیرآمیزی را خورد زمانیکه طرف کرهای برای انجام دو دیدار با او موافقت کرد: نخست در سنگاپور و دومی در هانووی. ولی رهبر کرهشمالی در این دو نشست هیچگونه امتیازی ندار به طوریکه ترامپ از نشست اخیر به صورت خشمگین خارج شد و به سرعت به سمت فرودگاه رفت و با هواپیمایش به واشنگتن بازگشت. جدیتر از آن، این است که رهبر کرهشمالی به چالش کشیدنها ادامه داد و برنامههای موشکی را ازسرگرفت و روز جمعه نیز تعدادی موشک کوتاهبرد در دریای ژاپن شلیک کرد همانگونه رزمایشهای نظامی با موشکهای بالستیک دور بردی برگزار کرده است که آمریکا را پوشش میدهند.
به جز کشورهای عربی حوزه خلیجفارس، بهویژه عربستان سعودی، احدی تسلیم تهدیدهای ترامپ نمیشود. ترامپ روز جمعه برای دومین بار طی ۱۰ روز اخیر، عربستان سعودی را سرزنش کرد که کشورش از آن حمایتهای لازم را میکند. او در سخنرانیای در جمع طرفدارانش در فلوریدا گفت: کشورهایی مانند عربستان سعودی بسیار ثروتمند هستند و جز پول چیزی ندارد و باید هزینه حمایتمان از آنها را پرداخت کنند.
«جرج بوش پدر» رئیسجمهور اسبق آمریکا همان شیوه تهدید و اخاذی را با عراق بعد از اشغال کویت در سال ۱۹۹۰، در پیش گرفت. زمانیکه «جیمز بیکر» وزیر خارجه وقت آمریکا با همتای عراقی خود «طارق عزیر» در ژنو دیدار کرد، ولی آقای عزیر، با غرور و عزتی، که در خور عراق و امت عربی است، این تهدیدها را تماما رد کرد و تسلیم این تهدیدهای آمریکایی نشد و عراق در مقابل محاصره مقاومت کرد بعد از لشکرکشی (آمریکا) مقاومت کرد، ولی خزانه آمریکا متحمل ۷ تریلیون دلار هزینه و ۴ هزار کشته شد.
رهبری ایران تمامی درسها در این زمینه را بلد شده است از جمله درس لیبی، که اعتماد به وعدههای آمریکایی ومتعاقب آن چشمپوشی از برنامههای هستهای و شیمیایی و تحویل انبارهای آن به دولت آمریکا، بود؛ اعتمادی که، لیبی را متحمل هزینههای گزافی کرد.
ترامپ در معاملههای تجاری خبره است و تلاش میکند مهارتهای خود در این زمینه را به عرصههای سیاسی، که در آن ناآگاه است، و نیز روابط بینالمللی منتقل کند و از یک شکستی خارج میشود در حالیکه وارد شکستی دیگر میشود. او، به اعتبار اینکه تاجر است، ترسوتر از آن است که وارد جنگی علیه ایران شود، ولی ترس این است که مثلث صهیونیستی، یعنی نتانیاهو، کوشنر و بولتون، او را به این جنگ سوق میدهند؛ چرا که رئیسجمهوری بهتر از ترامپ برای اجرای طرحهایشان و ورود به جنگهایشان و نیز تلاش برای تحمیل رهبریشان بر منطقه، سراغ ندارند.
بازگشت ترامپ به مورد تمسخر قرار دادن دوباره عربستان سعودی فقط یک تفسیر دارد و آن تمایلش برای باجگیری از آن و دیگر کشورهای عربی حوزه خلیجفارس و نیز مجبور کردن آنها به پوشش هزینههای حضور نظامی جدید آمریکا در منطقه خلیجفارس، و چه بسا پشتیبانیشان از هرگونه جنگ احتمالی با ایران است. تصادفی نبود که دولت آمریکا، پنجشنبه گذشته از موافقتش برای فروش ۲۴ فروند هلیکوپتر به مبلغ ۳ میلیارد دلار به قطر خبر داد. قطر چه نیازی به این هواپیماها دارد زمانیکه میزبان پایگاه هوایی «العیدید» آمریکا است؟
بر این باور نیستیم که آمریکا تسلیم این باجخواهیها و تهدیدهای آمریکا خواهد شد و بلکه به تمامی شروطش- لغو کامل تحریمها، بازگشت دولت ترامپ با توافق هستهای- برای بازگشت به هرگونه مذاکرهای متعهد خواهد ماند و گرنه بازگشت به غنیسازی اورانیوم با بالاترین میانگین ممکن و استفاده از آنچه در جعبه ابزار قدرت خود برای مقابله با هر تجاوز آمریکایی دارد از جمله بمباران پایگاهها، ناوهای هواپیمابر و کشتیهای آمریکایی و نیز مینگذاری در تنگه هرمز و باب المندب و باز کردن زرادخانههای موشکیاش، که برای چنین روزی آماده کرده است.
حدود ۶ هزار سرباز آمریکا در عراق حضور دارند که همه آنها در تیررس نیروهای الحشد الشعبی هستند. آمریکا همچنین ۲ هزار نیرویش را در شرق فرات مستقر کرده است که با همان سرنوشت مواجه میشوند. در حالیکه موشکهای حزبالله و جهاد اسلامی علیه اسرائیل کافی است.