نا امیدی ناشی از وسوسههای شیطانی است که در دل رسوخ میکند به گونهای که انسان را از تلاش باز میدارد و او را تبدیل به موجودی منزوی و خانهنشین و بیخاصیت میکند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، امیدواری موهبتی از جانب خداوند است که به انسانهای مؤمن داده شده تا هیچ گاه از تلاش باز نایستند و با قوت بیشتری مسیر زندگانی را طی کنند. پیامبراکرم (ص) در این باره فرمود: امید و آرزو رحمت است براى امت من و اگر آرزو نبود ما در بچهاش را شیر نمىداد و باغبان نهالى نمىکاشت؛ الْأَمَلُ رَحْمَةٌ لِأُمَّتِی وَ لَوْ لَا الْأَمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَ لَا غَرَسَ غَارِسٌ شَجَراً.» (أعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص. ۲۹۵)
در مقابل، نا امیدی ناشی از وسوسههای شیطانی است که در دل رسوخ میکند به گونهای که انسان را از تلاش باز میدارد و او را تبدیل به موجودی منزوی و خانهنشین و بیخاصیت میکند؛ این حالت به قدری قبیح است که آن را از گناهان کبیره محسوب میکنند. امام صادق (ع) در این باره فرمود: «مِنْ أَکْبَرِ الْکَبَائِرِ عِنْدَ اللَّهِ الْیَأْسَ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ، وَ الْقُنُوطَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّه؛ بزرگترین گناهان کبیر نزد خدا، یأس از روحالله و ناامیدی از رحمت و نیکی خداست» (الکافی (ط - دارالحدیث)، ج۴، ص. ۴۷۲). این مفهوم در توصیه حضرت یعقوب به فرزندانش نسبت به عدم ناامیدی در یافتن یوسف نبی (ع) به این شکل آمده است: «یا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَ أَخیهِ وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ؛ اى پسران من، بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت خدا نومید نباشید، زیرا جز گروه کافران کسى از رحمت خدا نا امید نمىشود.»» (۸۷ سوره یوسف)
از منظر آیات قرآن نا امیدی از خداوند و رحمت او امری نامطلوب و از ویژگی افراد کافر بر شمرده شده است. از منظر برخی آیات قرآن نا امیدی برخاسته از مواجهه انسان با ناخوشیهای زندگی است، ناخوشیهایی که به دست خود انسان رقم میخورد و در واقع نتیجه عملکرد منفی خود اوست. در آیه ۳۶ سوره روم میخوانیم: «وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیهِمْ إِذا هُمْ یَقْنَطُونَ؛ و، چون مردم را رحمتى بچشانیم، به آن شاد مىشوند و، چون به [سزاى]آنچه دستاورد گذشته آنان است، صدمهاى به ایشان برسد، بناگاه نومید مىشوند.» و یا نزدیک به این مضمون در آیه ۹ سوره هود میخوانیم: «وَ لَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْناها مِنْهُ إِنَّهُ لَیَؤُسٌ کَفُور؛ و اگر از جانب خود رحمتى به انسان بچشانیم، سپس آن را از وى سلب کنیم، قطعاً نومید و ناسپاس خواهد بود.»
جمله «فَرِحُوا بِها» در آیه ۳۶ سوره روم در اینجا تنها به معنى خوشحال شدن به نعمت نیست، بلکه منظور، شادى توأم با غرور و یک نوع مستى و بیخبرى است همان حالتى که به افراد کم مایه به هنگامى که به نوایى مىرسند دست مىدهد وگرنه شادى توأم با شکر و توجه به خدا نه تنها بد نیست بلکه به آن دستور داده شده است قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا...؛ بگو: «به فضل و رحمت خداست که [مؤمنان]باید شاد شوند...» (یونس ۵۸).
اما مؤمنان راستین کسانى هستند نه به هنگام نعمت گرفتار غرور و غفلت مىشوند و نه به هنگام مصیبت، گرفتار یأس و نومیدى؛ آنها نعمت را از خدا مىدانند و شکر به درگاه او مىبرند و مصیبت را آزمون و امتحان و یا نتیجه اعمال خویش محسوب مىدارند و صبر مىکنند و رو به درگاه او مىآورند. در حالى که افراد بى ایمان در میان غرور و یأس دست و پا مىزنند افراد با ایمان در میان شکر و صبر قرار دارند.