بیعدالتی آموزشی وقتی به اوج خودش میرسد که در مناطقی از کشور دانشآموزانی هستند که توانایی خرید یک کتاب تست ندارند؛ اما برخی خانوادهها میلیونها تومان هزینه برای یک جلسه مشاوره کنکور میکنند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، اعظم ذوالفقاری منظری؛ مبارزه با غول کنکور، این سالها مدرن شده است. موسسات و آموزشگاههایی غیرانتفاعی ایجاد شده اند که به دانش آموزان و خانواده هایشان راههای مواجهه با این غول دوران نوجوانی را آموزش میدهند. ترفندهای تست زدن، شیوههای درس خواندن، کلاسهای فوق برنامه دروس تخصصی و تمرین تست زدن برای دانش آموزان از همان سال اول دبیرستان برگزار میشود.
این دورهها گاهی در مدارس و با حضور مدرسانی غیر از دبیران مدرسه و گاهی از موسسات غیرانتفاعی تشکیل میشود. اما آیا همه دانش آموزان در سراسر کشور از این خدمات برخوردارند؟ هزینههای این دورههای آموزشی را حتی اگر سرسام آور ندانیم، اما هزینهای اضافه بر هزینههای معمولی تحصیل است و سوال اینجاست که همه خانوادهها میتوانند چنین امکانی را برای دانش آموزان خود فراهم کنند؟
مسلم است دانش آموزان مناطق محروم از این امکانات هم محروم هستند. دانش آموزانی که استعداد فراوانی دارند، اما کسی نیست به آنان کمک کند تا در این رقابت نابرابر، پیروز شوند. گاهی گروهی از دانشجویان که توانسته اند رتبههای برتر دانشگاه را به دست آورند، یا در قالب اردوهای جهادی منظم یا به صورت شخصی و با همراهی موسسههای خیریه، به مناطق محروم میروند و تلاش میکنند بخشی از آموزشهای لازم برای موفقیت در کنکور را به دانش آموزان این مناطق ارائه دهند.
سفر از دل دانشگاه همدان به محروم ترین نقاط ایران
امیرمهدی عضدی، دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان، که رتبه ۴۰ کنکور زبان را هم کسب کرده، اما کار مهمتری انجام داده است. شغل او در کنار تحصیل در رشته پزشکی، ارائه مشاوره تحصیلی به دانش آموزان کنکوری است. اما در کنار این اقدامات، بخش قابل توجهی از فعالیتهای خود را به ارائه مشاوره به دانش آموزان محروم اختصاص داده است.
عضدی میگوید: بخشی از فعالیتهای ما در قالب خیریه کودکان فرشته اند و برای دانش آموزان بلوچستانی صورت گرفت و خارج از فضای خیریه، در سفرهایی که برای برگزاری همایش پیش از کنکور در نقاط مختلف کشور داشتیم، در حاشیه این همایشها برای بچههایی که شرایط مالی مساعدی ندارند هم، این دورهها را برگزار میکنیم.
این دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی همدان درباره ورودش به آموزش غیرانتفاعی میگوید: از سه سال پیش آموزش در این حوزه را آغاز کردم؛ هم با دید یک شغل و هم با دید تفریح وارد آموزش غیرانتفاعی شدم. البته پیش از آن، در زمان انتخاب رشته کنکور تعدادی دانش آموز از کمیته امداد و بهزیستی برای انتخاب رشته به ما معرفی کردند. این اولین کار داوطلبانه و خیریهای بود که انجام دادم.
او روند فعالیتهای خیرخواهانه خود را به آشنایی با موسسه کودکان فرشته اند، ارتباط میدهد که از طریق طرحی با عنوان «کودکان آفتاب» با دانش آموزان سیستان و بلوچستانی آشنا میشود و پس از آن زمینهای برای ارتباط با دانش آموزان این خطه ایجاد میکند.
او میگوید: حدود یک سال پیش به همراه تعدادی از دوستانم برای مشاوره و آموزش برخی مهارتهای کنکور به دیدن بچههای سیستان و بلوچستان رفتیم. دورههایی برگزار کردیم و احتمالا امسال هم پس از اعلام نتایج کنکور برای انتخاب رشته راهنمایی شان میکنیم.
تصورات کوتاه دانش آموزان بلوچستانی از کنکور و دانشگاه
عضدی درباره شرایط درس خواندن کنکوری دانش آموزان سیستان و بلوچستان میگوید: این دانش آموزان چیزی به اسم کتاب تست ندیده بودند. آشنایی با رشتههایی مانند پزشکی و دندان پزشکی نداشتند. اوج آرزویشان این بود که در تربیت معلم پذیرفته شوند و در آینده به عنوان معلم خدمت کنند.
وی ادامه میدهد: دانش آموزان دبیرستانی برای همه درس هایشان فقط یک معلم داشتند که او هم سربازمعلم بود.
این دانشجوی همدانی مشکلات دانش آموزان را در سیستان و بلوچستان ریشهای میداند و این مشکلات را نه تنها به نبود امکانات آموزشی، بلکه به مشکلات فرهنگی نیز مرتبط میداند. او میگوید: به ویژه دختران مشکلات بیشتری داشتند. دانش آموزی داشتیم که با وجود دو فرزند در سنین نوجوانی، مشغول تحصیل بود.
عضدی در این اردوها با شرایط دانش آموزان سیستان و بلوچستانی آشنا میشود. او میگوید: شاید بیشتر از فقر مالی، در برخی مناطق این استان ما با فقر فرهنگی مواجه بودیم. مثلا در روستای تلنگ دانش آموزان دو ساعت پیاده میآمدند مدرسه تا بتوانند درس بخوانند. در این مناطق شاید خانوادهها آنقدرها هم شرایط مالی بدی نداشتند، اما مسأله مهمتر فقر فرهنگی بود که مانع تحصیل دانش آموزان میشد.
او روستای تلنگ را مثال میزند و میگوید: در این روستا حتی خانوادههایی که از وضع مالی خوبی برخوردار بودند، اجازه تحصیل به دختران را نمیدادند.
این دانشجوی همدانی تجربیاتی هم در روستاهای کرمان داشته است. به گفته وی در روستاهای کرمان، مشکلاتی مشابه روستاهای سیستان و بلوچستان مشاهده میشود، خانوادههایی که به دلیل دوری راه به فرزندان خود اجازه تحصیل نمیدهند یا دانش آموزانی که برای حضور در دبیرستانی روزانه سه یا چهار ساعت در رفت و آمد بودند.
وی ادامه میدهد: در روستای زرند کرمان حتی خانوادههایی با درآمد، ترجیح میدادند که فرزندانشان وارد بازار کار شوند تا اینکه به تحصیل ادامه دهند. این شرایط در بلوچستان حول محور فعالیتهای خلاف قانون رخ میدهد و در کرمان اگر نوجوانان خوش شانس باشند، به کارگری در باغات روی میآورند.
تجربیات عضدی به کرمان و سیستان و بلوچستان محدود نمیشود؛ او و دوستانش سفری هم به بجنورد در خراسان شمالی داشته است. او میگوید: در این منطقه مردم از نظر امکانات مالی و شرایط اجتماعی در وضعیت بهتری هستند، اما باز هم در روستاها خانوادهها حاضر نیستند برای تحصیل فرزندان خود، به ویژه دختران، هزینه کنند.
فاصله طبقاتی بین فقیر و غنی از کتاب تست تا هزینه های میلیونی
او میگوید: در این شرایط برای اینکه به بچهها انگیزه بدهیم، نمونههای موفق استان و شهرستان خودشان را مثال میزدیم. واقعا آماده کردن کسانی که ۱۱ سال دید خاصی به درس نداشته اند و هیچ آرزویی برای کنکور سراسری ندارند، برای مقابله با افرادی که برای این آزمون در شهرهای بزرگ از امکانات بسیاری برخوردار بوده اند، دشوار است.
عضدی به بی عدالتی آموزشی در شهرهای بزرگ و مناطق محروم و روستاها اشاره میکند و میگوید: در مناطق محروم دانش آموزانی هستند که نمیتوانند کتاب تست بخرند در حالیکه ما مشتریانی در تهران داریم که حاضرند برای یک جلسه راهنمایی انتخاب رشته تا یک میلیون تومان هزینه کنند.
یک پنجم به نفع محرومان
وی درباره تأسیس موسسه مشاورهای کنکور نیز میگوید: فعالیت موسسه ما به این شکل است که در مناطق مختلف کشور همایشهای انگیزشی و راهنمایی برگزار میکند و ۲۰ درصد از فعالیتهای ما به کارهای خیریهای اختصاص مییابد.
این دانشجویی همدانی توضیح میدهد: یعنی در همایشها به میزان ۲۰ درصد از ظرفیت همایش، به کودکان محروم اختصاص مییابد که به صورت رایگان در همایش شرکت میکنند.
او به برخی مشکلات و چالشهایی که با خانوادهها در مناطق محروم ایجاد شده نیز اشاره میکند و میگوید: اینکه آموزش توسط یک آقا برای گروهی از دختران صورت گیرد، در این مناطق مساله ساز بود. دانش آموزان با پوشیه سرکلاس حاضر میشدند. البته این مسائل مشکل نبود؛ مشکل وقتی ایجاد میشد که خانوادهها با اعتقاد به اینکه قرار نیست فرزند دخترشان در شهر دیگری تحصیل کند یا مشغول به کار شود، حضور آنان را در کلاسهای کنکور بی فایده میدانستند.
عضدی ادامه میدهد: البته مشکل بزرگتر ما این بود که دانش آموزان از شرایط تحصیلی خوبی هم برخوردار نبوده اند؛ مثلا دانش آموزانی بودند که در دوره دبیرستان توانایی ضرب و تقسیم یا جمع و منهای ساده را نداشتند. چون معلم دلسوزی بالای سر آنان نبوده اند.
امیدواریم نخبگان برگردند
او توضیح میدهد: آرزوی ما این است که بخشی از مشکلات را کم کنیم. در روستایی که آب لوله کشی نیست و مردم از آب جمع شده در گودالها مصرف میکنند، یا دانش آموزی که سطح درآمد خانواده اش در ماه به ۵۰ هزار تومان نمیرسد، نمیتوان انتظار داشت که برای تحصیل در دانشگاه برنامه ریزی داشته باشد.
حضور افرادی مانند این دانشجوی همدانی در مناطق محروم سیستان و بلوچستان یا کرمان یا هر نقطه دیگر کشور که مشکلات و کمبود امکانات بیداد میکند، به این امید است که از میان این افراد نخبگانی پرورش یابند و به این خطه بازگردند.