مقتدی صدر در سالهای فعالیتش پس از صدام، رفتارهای متناقض، متفاوت و غافلگیرکننده کم نداشته است، از این رو همیشه در تحلیل رفتارهای او باید دست به عصا عمل کرد. نه با یک موضع مثبتش ذوق زده شد و نه با یک اقدام منفیاش، ناامید. مقتدی همین است.
گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو - محمدمهدی رحیمی؛ هفته گذشته انتشار تصویر حضور «حجتالاسلام سید مقتدی صدر» در مراسم عزاداری شهادت امام حسین (ع) در حسینیه امام خمینی (ره) در کنار رهبر معظم انقلاب و در حالیکه سردار قاسم سلیمانی او را همراهی میکرد، موجی از واکنشها را در شبکههای اجتماعی و رسانههای رسمی به راه انداخت. موجی که تنها به مرزهای ایران محدود نبود و بسیاری از فعالین شبکههای اجتماعی و کارشناسان شبکههای خبری و تحلیلگران در کشورهای منطقه به ویژه عراق به آن پرداختند. درخصوص این حضور یا به تعبیری دیدار، نکاتی قابل ذکر است که در ادامه به اجمال به آنها پرداخته میشود؛ *هرطور که حساب کنیم مقتدی صدر را باید یکی از کلیدیترین رهبران عراق به حساب آورد که عضو موثری در مجموعهای است که به اصطلاح «بیت شیعی» خوانده میشود و طبیعتا برای جمهوری اسلامی بعنوان حکومتی شیعی مهم است و اولویت دارد که با همه اضلاع بیت شیعی در ارتباط باشد. باید تاکید کرد که دیگرانی هم در مجموعه شیعیان حضور دارند که طی سالهای اخیر تلاش کردهاند برای خود جایگاه و اثرگذاری دست و پا کنند از ایاد علاوی گرفته تا جریان شیعه انگلیسی سیدصادق شیرازی، اما اولا آنها هیچگاه تاثیری همچون جریان مقتدی صدر نداشتهاند و ثانیا ارتباطی هم با نظام ایران نداشته و برای جلب توجه و نگاه نظام ایران، اقدامی نکردهاند. اما مقتدی با همه انتقاداتی که به فعل و سخن او درخصوص ایران وارد است، هیچگاه ارتباطش با جمهوری اسلامی را قطع نکرده است. در واقع در طول تمام این سالها، صدر با همه دوری خود از ایران، باز هم سررشته را نگه داشته بود و در ایران نیز این رشته کاملا حفظ شده بود. اگرچه رفتارهای سینوسی از مقتدی در سالهای اخیر کم ندیدهایم، اما به هرحال او در جایگاه یک کنشگر سیاسی هم خود اهل حساب و کتاب است و هم مشاورانی دارد که محاسبه گر هستند و میدانند چنین حضوری، چه طبعاتی در بخشی از هوادارانشان دارد، پس اگر بنا بر انجام این کار میکنند یعنی میدانند که حضور در جبهه ایران چه نتایجی برایشان دارد و به تعبیر بهتر، آنها قدرت ایران را پذیرفتهاند و میدانند باید با رهبر محور مقاومت در سطح کلان همراهی داشته باشند. آنها بدرستی فهمیدهاند که باید حضورشان در «بیت رهبری» را نشان دهند. از سوی دیگر این حضور نشان داد که ایران در حفظ و نگهداری آنهایی که به هر طریق علاقه و پیوندی با محور مقاومت دارند، استاد است. این اوج هنرمندی جمهوری اسلامی است که در جبهه خود، همه طیفها را نگه میدارد، فرقی هم نمیکند شیعه، سنی، مسیحی یا دروزی باشد. مهم، قبول داشتن مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی، آمریکا و نوکران منطقهای آنهاست. مقتدا صدر به هر طریق زاده این محور بوده و در ادوار مختلف سابقه مبارزه با مستکبران را داشته است. بی شک نباید این ملاقات را جدای از دیدارهای اخیر اضلاع موثر محور مقاومت با رهبر انقلاب تحلیل کرد؛ از حضور غافلگیرانه بشار اسد در تهران تا دیدار سخنگوی ارشد انصارالله و هیئت عالیرتبه حماس. بماند که قطعا رهبران دیگری از محور مقاومت هم به تهران آمدهاند که صلاح در عدم رسانهای کردن حضورشان بوده است. این دیدارها را از سویی باید مانور قدرت ایران به حساب آورد که واجد پیامهای جدی و صریحی برای دشمنان است و از سوی دیگر نشان از هماهنگیهای دقیق و برنامهریزی شده اجزای محور مقاومت با یکدیگر دارد. نکته پایانی اینکه سید مقتدی صدر در سالهای فعالیتش پس از صدام، رفتارهای متناقض، متفاوت و غافلگیرکننده کم نداشته است، از این رو همیشه در تحلیل رفتارهای او باید دست به عصا عمل کرد. نه با یک موضع مثبتش ذوق زده شد و نه با یک اقدام منفیاش، ناامید. مقتدی همین است.