روحانی در آستانه انتخابات پیش رو پس از عهدشکنی سنگین با اصلاحطلبان که به گفته رئیس دولت اصلاحات حتی جواب تلفن او را نمیداد، دوباره، چون جوانی سرخوش به استقبال معشوق پیشین رفته است!
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو - سید مهدی حاجیآبادی؛ رئیسجمهور در یزد به ایام انتخابات بازگشت؛ نبض انتخاباتی حسن روحانی در یزد به تپش افتاد؛ وی ابتدا در قامت مبارزهگر خستگیناپذیر با فساد، با فراموشی پرونده حسین فریدون، مهدی جهانگیری و شبنم نعمتزاده و رکورد ۱۶ هزار میلیاردتومانی بانک سرمایه در خصوص مبارزه با فساد گفت: من در اینجا اعلام میکنم و از قوه قضائیه میخواهم حالا که با فسادهای میلیونی و میلیارد تومانی برخورد میکند، مبارزه با فساد میلیارد دلاری را هم برای مردم توضیح دهد؛ هنوز برای ما روشن نیست آقایی که دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون پول را خورد و حکم اعدام هم برای او صادر شد، این پول کجا رفت.
وی در ادامه هم از رئیس دولت اصلاحات در استان زادگاهش همچون سفرهای انتخاباتی سال ۹۲ و ۹۶ نام برد و به تمجید وی پرداخت. همه اینها در حالی است که ۶ سال گذشته رسانههای ائتلاف انتخاباتی تکنوکراتها و دموکراتها، محل جدال سهمخواهی از قدرت با الفاظی، چون رحم اجارهای و آپاندیس بود!
دولت رحم اجارهای اصلاحطلبان است! «رحم اجارهای»؛ این اصطلاح تخصصی حوزه پزشکی زنان و زایمان، اولین بار توسط ابراهیم اصغرزاده، فعال اصلاحطلب به روحانی اطلاق شد. وی در ماههای ابتدایی روی کار آمدن دولت با استفاده از رای بدنه جریان اصلاحات، گفته بود: «چند وقت پیش به دوستانی به شوخی گفتم این (دولت) رحم اجارهای برای پرورش یک نطفه است.» وی در ادامه با اشاره به نقش اصلاح طلبان در بر روی کار آمدن روحانی گفت: «دولت نمیتواند فقط تصور کند که برای ماندن بر کرسی قدرت باید رفتار کند... اصلاحطلبان بخشی از صورت مساله و حل مشکلات هستند. اصلاحطلبان فرصتند و نه چالش، شما نمیتوانید بدون توجه به مطالبات عمومی اصلاحطلبان احساس کنید که این بدنه اجتماعی از شما همچنان دفاع میکند.» اظهارات صریح و تحقیرآمیز این عنصر اصلاحطلب در آغازین ماههای حیات دولت روحانی، بدون شک تا حدی متاثر از بی اعتنایی دولت به محمدرضا عارف بود.
چه اینکه اصلاح طلبان خود را عامل اصلی رای آوردن روحانی میدانستند و توقع داشتند دولت با در نظر گرفتن این مسئله، سهم آنها را نقداً پرداخت نماید. روحانی، اما با شناختی که از سابقه روشن اصلاحطلبان در عبور از خاتمی داشت، وی نه تنها محمدرضا عارف را به پاس انصراف بهنگامش بر کرسی معاون اولی دولت یا حتی ریاست دانشگاه تهران و وزارت ننشاند، که کمترین اعتنایی را نیز به وی نشان نداد.
گویی روحانی پیش از آنکه اصغرزاده از اصطلاحات تخصصی حوزه زنان و زایمان برای توصیف نقش دولت تدبیر در استراتژی کلان اصلاحطلبان سخن بگوید، روحانی نخوانده ملا بود!
درواقع نگاه وی به جبهه اصلاحات بیش از آنکه نگاه یک شریک استراتژیک باشد، نگاهی ابزاری بود. عارف زیاد نتوانست دلخوری خود را از این بابت پنهان نگه دارد. به صورتی اسفند ماه ۹۲ طی گفتگویی گلایهآمیز اظهار کرد: «شاید انتظاری که داشتم این بود که با توجه به تجربه ۳۰ سال مدیریتیام آقای روحانی در برخی امور بیشتر از من مشورت میگرفتند!» با این حال، این اظهارنظر گلایهآمیز نیز تغییری در نوع رفتار روحانی با اصلاحطلبان ایجاد نکرد.
بیاعتنایی ادامهدار روحانی به جریان اصلاحات، بالاخره سعید حجاریان را به میدان تهدید و تطمیع دولت کشاند؛ وی ابتدای سال ۹۳ طی گفتگویی که با ویژهنامه روزنامه اعتماد داشت، ضمن بیان اینکه اصلاح طلبان ستون فقرات دولت روحانی هستند، تلویحاً دولت را تهدید کرد.
حجاریان با اشاره به پایگاه اجتماعی روحانی در داخل کشور، اصلاحطلبان را بخش عظیمی از این پایگاه اجتماعی معرفی کرد و گفت: «اگر اصلاحطلبان نباشند روحانی هم وجود نخواهد داشت.» حجاریان در ادامه مدعی شد: «اگر اصلاحطلبان بشکنند روحانی هم شکسته است چرا که وی با حمایت هاشمی و خاتمی و همچنین کنارهگیری عارف و بسیج اصلاحطلبان رای آورد. پس در صورت عدم حضور اصلاحطلبان جریان راست، روحانی را به ورطه شکست میبرند.».
چندی بعد، صادق زیباکلام نیز به حجاریان پیوست. وی با تایید اظهارات حجاریان گفت: «معتقدم رای بدنه اجتماعی اصلاحطلبان بود که باعث پیروزی روحانی شد. "اگر و اگر" بدنه اجتماعی ما به سمت آقای روحانی نرفته بود او فی نفسه یکی دو میلیون رای بیشتر نداشت».
روحانی، اما گوش شنوایی برای شنیدن این حرفها نداشت؛ لذا همانگونه که انتظار میرفت، انتقادات اصلاح طلبان از وی افزایش یافت. انتقاداتی که همگی رنگ و بویی از تهدید را با خود به همراه داشت.
حسین مرعشی ضمن انتقاد از کابینه روحانی به عملکرد وزارت کشور در قبال اصلاحطلبان اشاره کرده میگوید: «بهطور مشخص میتوان گفت: وزارت کشور با همه اهمیتی که در سیاست داخلی دارد کارکردش بهگونهای نیست که رایدهندگان به آقای روحانی را راضی کند.» وی همچنین طی مصاحبه دیگری با روزنامه آرمان در همان سال گفته است: «به نظرم برخی از همکاران روحانی هیچ تناسبی با وی ندارند.».
اصلاحطلبان دندانههای کلید روحانیاند! همه این اظهارنظرهای انتقادی و تهدیدآمیز، ناشی از یک واقعیت تغییرناپذیر بود: روحانی دوست نداشت دولتش تبدیل به «رحم اجارهای» اصلاحطلبان شود. حجاریان، بعدها ادبیات خود را در زمینه توصیف دولت مهربانانهتر کرد، تا بلکه تاثیری بر دل روحانی و مشاورانش بگذارد.
وی گفت: «اصلاحطلبان حاضرند دندانههای کلید روحانی باشند.» روحانی، اما باز هم مقاومت کرد. البته باید به این نکته مهم توجه داشت که همه اینها بدان معنا نیست که هیچ عنصر اصلاحطلبی از ابتدا در بدنه دولت وجود نداشت!
اینکه بخواهیم تعبیرات و تهدیدات حجاریان و دیگر فعالان اصلاح طلب در زمینه نقش کمرنگ آنان در دولت را اینگونه تعبیر و تفسیر کنیم، بسیار سادهاندیشانه است.
طبیعتاً توقع افرادی همچون حجاریان یا اصغرزاده برای نقشیابی اصلاحات در دولت روحانی، استفاده از معدود عناصر اصلاحطلب در بدنه دولت نیست. کما اینکه چه حالا و چه آن زمان، عناصر دموکرات زیادی در بدنه دولت حضور داشتهاند و حقیقتاً باید برای پیدا کردن مدیران انقلابی در بدنه دولت روحانی، از ذره بین استفاده کرد!
آنها وقتی از اصلاحات حرف میزنند، منظورشان اصلاحات بما هو اصلاحات است، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش! یعنی اصلاحاتی با مدل مجلس ششم که تنها دغدغهاش پیگیری هدف موهوم توسعه سیاسی، ساختارشکنی و چالش فعال و مداوم با نظام باشد.
در این میان، اما تمامی فعالان اصلاح طلب نتوانستند در برابر سخت جانی دولت در امتیازدهی، همچون حجاریان صبوری و نرمش به خرج دهند. محس رهامی را باید در جرگه این افراد به شمار آورد. وی درواقع بغض فروخفته اصلاح طلبان بود که در مردادماه سال جاری و در جریان جلسهای انتخاباتی در شهر ایلام، سر باز کرد. رئیس کمیته انتخابات اصلاحطلبان که گویی به علت عصبانیت بیش از حد از روحانی، حساب مصلحتسنجیهای حزبی از دستش در رفته بود، گفت: «یک شخص با رای احزاب، اشخاص و انجمنها بالا میآید و رئیس جمهور میشود، اینکه آن آقا (روحانی) بگوید من به هیچ حزبی وابسته نیستم نشان از بی عرضگی اوست، از کجا آوردید؟ ما ده به ده و شهر به شهر گشتیم و آراء را به حساب جاری شما حواله کردیم، مگر ما مرض داشتیم که هزینه دادیم، اگر کمک نمیکردیم جلیلی به روی کار میآمد.»
آپاندیس یا رحم مسئله این است! به گفته برخی کارشناسان اصلاحطلبان در حکم آپاندیس دولتند که همانند آپاندیس در چند سال اول، کار ایمنیبخشی برای دولت را انجام میدهند تا مزاحمتی ایجاد نکنند، همان موقعیت را میتوانند حفظ کنند. روحانی نیز با استقلال بیشتری از اصلاحطلبان تحرک سیاسی داشت چرا که احساس میکرد یک پایگاه مستقل از طریق برجام بدست آورده و نیاز اجتماعیاش به اصلاحطلبان تا حدود زیادی مرتفع شده است.
گرچه با پاره شدن برجام شیشه عمر آرزوی دولت روحانی نیز شکست؛ وی در آستانه انتخابات پیش رو پس از عهدشکنی سنگین با دموکراتها که به گفته رئیس دولت اصلاحات حتی جواب تلفن او را نمیداد، دوباره، چون جوانی سرخوش به استقبال معشوق پیشین رفته است!
در هر صورت، آنچه مشخص است ائتلاف دوباره بین حامیان دولت و اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس، چیزی بیش از یک ائتلاف تاکتیکی نیست. با رصد مجموع واقعیتهای صحنه سیاسی کشور میتوان اینگونه نیز قضاوت کرد که روحانی نیاز دوباره به بدنه اصلاحات دارد و با شعارهای شبیه رفع حصر و تاختن به بخشی از بدنه حاکمیت، در پی اعتمادسازی به نحوی شیره مالیدن به سر طیف اصلاحات است.
سلام: ضمن تقدیر و تشکر از رئیس قوه قضائیهآقای رئیسی . در بحث مبارزه با مفسدان و عاملان آن، نباید فقط با یک طرف داستان فساد مبارزه کرد بلکه دستگاه قضایی و دادستان به عنوان مدعی العموم آن اشخاصی که از وابستگان به قدرت و تصمیم گیران درقدرت هستند و تصمیمات نابخردانه شان منشاء و سرآغازبسیاری ازرانت ها و افسادها درکشور می شوند بدون در نظر گرفتن حزب و جناح، آنها رامواخذه و محاکمه عادلانه کنند هرچند بر اریکه قدرت باشند و پس از اتمام قدرت بلاشک و قطعا باید محاکمه شوند و تاوان تصمیمات خسارت بار ،ذلت بار و زیان آفرین را بپردازند.تصمیماتی مانند قرار داد ننگین کرسنت که همین وزیر نفت فعلی در زمان آقای خاتمی امضاء کرد که وزیر شدن مجدد ایشان توسط روحانی باعث خسارات میلیاردی به کشور شدعرضه ارز 4200تومانی به دلالان که موجب بسیاری از رانت ها و مفاسد در کشورشد .عرضه سکه از طریق بانک مرکزی که موجب خروج ذخایرطلا از کشور وبوجود آمدن سلاطین سکه شد . انعقاد قرار داد های یک طرفه و بدون تعیین حق فسخ و خسارات با شرکت های خارجی هواپیمایی بوئینگ ،پژوفرانسه شرکت نفتی توتال، چاپ بی پشتوانه پول که حجم بالای نقدینگی و تورم لجام گسیخته درکشور را به دنبال دارد. سیاست های غلط اقتصادی که باعث تعطیلی هزاران شرکت و کارخانه های تولیدی و موجب بیکاری هزاران نفر و تعطیلی تولیدات فراوانی در کشور شد که بعضاآن تولیدات بابسیاری از صنایع بروز دنیا رقابت می کردند و ... اگر این برخوردها و محاکمه با مسببان آن صورت نگیرد باید منتظر تصمیمات اشتباه و غیر کارشناسانه دیگری از طرف دولت در آینده بود که جز خسارت و برهم ریختگی و افساد مالی و اقتصادی و سرانجام ضربه به معیشت و زندگی توده مردم مظلوم و یاس و نامیدی دستاوردی دیگری برای ملت نخواهد داشت