مسلما همه مردم ایران بخوبی میدانند خودکفایی موشکی کشور تا چه اندازه مرهون زحمات شبانهروزی مجاهدان و دانشمندان گمنامی است که از سال ۶۳ تا به امروز در خط تولید این صنعت تلاش میکنند.
فائضه غفارحدادی، نویسنده کتاب «مردی با آرزوهای دوربرد» که به بیان خاطرات زندگی شهید حسن طهرانیمقدم (پدر موشکی ایران) میپردازد، به بیان بخشی از حماسهآفرینیهای شهید حسن طهرانیمقدم به همراه همرزمان و همکارانش در توسعه صنعت موشکی ایران پرداخت و همچنین به سیلی محکی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به جنایتکاران آمریکایی زد، اشاره کرد.
* خانم حدادی در ابتدا درباره کتابهای «خط مقدم» و «مردی با آرزوهای دو برد» توضیح میدهید که در این کتابها به چه ابعادی از زندگی شهید طهرانیمقدم پرداختهاید؟ در این آثار به تاریخچه تاسیس سایت موشکی ایران و بررسی اتفاقات و حواشی زندگی شهید بزرگوار پرداختهام که در کنارش نگاهی موشکافانه به شکلگیری صنعت خودکفایی موشکی ایران در دوران دفاعمقدس و طی سالهای ۶۳ تا ۶۵ شده است. در این آثار به تلاش شبانهروزی و نقش پررنگ شهید طهرانیمقدم مبنی بر خودکفا شدن صنعت دفاعی کشورمان در تولید موشکهای مختلف اشاره شده است، زیرا همانطور که میدانید ما تا دوران دفاعمقدس حتی یک عدد موشک هم نداشتیم و در این ایام اغلب موشکهای مورد نیاز خود در جبههها را از کشور لیبی خریداری میکردیم، آن هم در شرایطی که حتی اجازه نداشتیم اگر موشکی خراب شد یک پیچ از آن باز کنیم. شرایط همیشه به گونهای است که کشورهای مختلف به دنبال پیشرفت صنعت دفاعی خودشان هستند و مسلما تکنولوژی صنایع دفاعی و موشکی خود را براحتی در دسترس کشورهای دیگر قرار نمیدهند و اینجاست که اهمیت خودکفا شدن در صنعت دفاعی کشور دوچندان میشود و این موضوعی است که شهید طهرانیمقدم در همان دوران جنگ بخوبی آن را درک کرد.
* پس با این اوصاف شهید طهرانیمقدم در همان ایام جنگ تحمیلی به دنبال خودکفا شدن صنعت موشکی کشور بود. بله! دقیقا همینطور است و استارت این کار در همان سال ۶۳ در دوران جنگ تحمیلی در ذهن شهید طهرانیمقدم کلید خورده بود. در همین باره شنیدن یک خاطره جالب، خالی از لطف نیست؛ در همان سال شهید طهرانیمقدم در تماسی با سردار رفیقدوست، وزیر وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، خواستار در اختیار قرار دادن یکی از موشکهای وارداتی شد، اما سردار رفیقدوست به شهید طهرانیمقدم گفت: «از آنجا که بشدت با کمبود امکانات مواجهیم حتی یک موشک هم برایمان غنیمت است»، اما در نهایت شهید با ارائه توضیحاتی درباره اهمیت خودکفا شدن صنعت موشکی کشور توانست نظر مساعد سردار رفیقدوست را جلب کند و به ایشان در نهایت گفت: «اگر شهید شوم قول میدهم شفاعت شما را بکنم».
* کمی از صحبت درباره کتابهای «خط مقدم» و «مردی با آرزوهای دوبرد» فاصله بگیریم؛ این ایام مردم ایران عزادار سردار شهید حاج قاسم سلیمانی هستند، درباره رابطه این شهید بزرگوار با شهید طهرانیمقدم نکتهای است که بخواهید بگویید؟ خاطرهای که به نظرم این روزها شنیدنش خالی از لطف نیست بازمیگردد به روزی که حاج حسن طهرانیمقدم به شهادت رسید؛ در همان روز حاج قاسم که در همسایگی شهید ساکن بود، بلافاصله خود را به منزل شهید رساند و در حین گریه شدیدی که میکرد به خانواده شهید طهرانیمقدم گفت: قول میدهم انتقام خون شهید طهرانیمقدم را بگیرم. همان هم شد و حاج قاسم در ادامه با مجاهدتهای خود در جبههها انتقام خون دوست شهید خود را گرفت و درست زمانی که انتقام موشکی خون حاج قاسم توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از آمریکاییهای جنایتکار گرفته شد، ناخودآگاه یاد این خاطره افتادم و به دوستانم گفتم اینبار حاج حسن انتقام خون حاج قاسم را گرفت و حق همسایگی را بخوبی ادا کرد.
* پس میتوان گفت: موفقیت حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خونخواهی شهید سپهبد سلیمانی را به نوعی مرهون شهید طهرانیمقدم و تلاشگران حوزه صنعت موشکی کشور هستیم. مسلما همه مردم ایران بخوبی میدانند خودکفایی موشکی کشور تا چه اندازه مرهون زحمات شبانهروزی مجاهدان و دانشمندان گمنامی است که از سال ۶۳ تا به امروز در خط تولید این صنعت تلاش میکنند. در این شرایط درک رشادتهای شهید طهرانیمقدم به عنوان پایهگذار و پرچمدار این صنعت بیش از گذشته قابل لمس خواهد بود. اما در پایان میخواهم درباره این انتقامی که گرفته شد، نکتهای را عرض کنم و اینکه مطمئن هستم اگر پاسخی به ترور گستاخانه آمریکا نداده بودیم، شاهد افزایش اعتماد به نفس آنها برای ادامه جنایتهایشان بودیم.