کد خبر:۸۲۷۵۷۶
شاخص ۴| انتخابات

طباطبایی: نزدیک شدن جنبش دانشجویی به جریان‌های سیاسی، تولید قدرت نمی‌کند / شکستن فضای سیاسی در تشکیل مجلس کارآمدتر موثر است

دبیر اسبق واحد خواهران اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل گفت: یک مسئله وقتی تاثیرگذار می‌شود که تبدیل به جریان شود؛ یعنی تبدیل به مطالبه‌ عمومی که با مطالبه‌گری مردم خیلی از کار‌ها را می‌توان پیش برد.

شاخص

 
 
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، تاثیرگذاری بر قدرت و جلوگیری از انحراف آن جزو دغدغه‌های جنبش دانشجویی است. در سالیان پس از انقلاب همواره نوع برخورد با پدیده انتخابات محل اختلاف نظر فعالین دانشجویی بوده است. عده‌ای ورود مستقیم به عرصه را راه‌حل دانستند و گروهی دیگر نظارت و مطالبه‌گری را چاره کار می‌دانند. در دوره پیشِ‌روی مجلس شورای اسلامی همه جریانات دانشجویی با تفکر خودشان کنشگری خواهند داشت. عده‌ای از ادوار جنبش‌های دانشجویی نامزد شده‌اند و برخی دیگر تنها شاخص‌ها را تبیین و مردم را آگاه می‌کنند.

به سراغ جریانات مختلف دانشجویی رفته‌ایم تا در مورد نحوه ورود جنبش دانشجویی به موضوع انتخابات بیشتر بحث کنیم. چهارمین مهمان برنامه شاخص با موضوع انتخابات، فاطمه سادات طباطبایی، دبیر اسبق واحد خواهران اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل است.
 
شاخص

فاطمه طباطبایی: جنبش دانشجویی در پیش از انقلاب اسلامی یکسری نیرو‌های برآمده از دلل جتماع بودند و برای هدفی که جامعه بیشتر به سمتش گرایش داشت، حرکت می‌کردند و این مسئله باعث می‌شد قدرت یک حالت پایین به بالا نیز داشته باشد که با مطالبه مردم شکل می‌گرفت.

عدالت بارزترینِ این مولفه‌هاست که جنبش دانشجویی هم تلاش می‌کرد در راستای آن عمل کند؛ پس از پیروزی انقلاب نسبتِ جنبش دانشجویی و قدرتی که به خواست مردم حاکم شده بود هم سو بود. البته این همسویی پس از پیروزی انقلاب به وجود آمد و تا پیش از انقلاب اینگونه نبود. پس از انقلاب چالش آنچنانی با قدرت در سال‌های اول از سمت جریان دانشجویی مسلمان وجود نداشت؛ حتی با شروع جنگ، فعال ترین تشکل دانشجویی آن زمان یعنی دفتر تحکیم وحدت، نیرو‌ها را برای اعزام به جبهه ساماندهی می‌کرد و دیگر کار‌های این تیپی که نشان از حمایت از قدرت جمهوری اسلامی داشت.

اما بعد از جنگ، فضای سیاسی کشور کمی تغییر کرد؛ ارتباط گیریِ جنبش دانشجویی با احزاب کلید خورد و منجر به این شد که جریان دانشجویی از فضای مردمی یک مقدار دور شود و به‌جای اینکه، محورش موضع مردم باشدبه سمت گرایشات سیاسی نیل پیدا کرد؛ این تغییر در رویکرد باعث شد جریان دانشجویی آن زمان تصورش این شود اگر به قدرت‌های سیاسی آن دوره نزدیک‌تر شود تاثیرش بیشتر می‌شود.

 

نزدیک شدن به جریان‌های سیاسی برای جنبش دانشجویی، تولید قدرت نکرد

من این قضیه را درست نمی‌دانم که هر چه قدر به قدرت نزدیک‌تر شویم، تاثیرگذاری بیشتری خواهیم داشت، چون تجربه تاریخی در دهه هفتاد نشان داد حتی وقتی جنبش دانشجویی به جریانات سیاسی نزدیک می‌شود مانند نزدیک شدن تحکیم به اصلاح طلبان و جامعه اسلامی به سمت اصولگرایان، قدرتشان در بین مردم بیشتر نشد.

اما برعکس، وقتی عضو یک تشکل دانشجویی با تشکیلاتِ مستقل می‌شوید که هیچ حدود خاصی جز حدود اسلامی برای مواضعش وجود ندارد؛ جایی که نیاز است صحبت، نقد و مخالفت می‌کند؛ ولی شاخه‌های یک حزب هیچ وقت خلاف منافع حزبش صحبت نمی‌کند حتی اعضا و شاخه‌ دانشجویی یک حزب حتی اگر مخالف یک رویکرد باشند کلیت آن رویکرد را زیر سوال نمی‌برند و نمی‌توانند موضع منتقدانه نسبت به آن داشته باشند؛ اما در تشکل دانشجویی این فضا وجود ندارد و فضا برای مخالفت، بیان صریح و دفاع از حق خیلی بازتر است.

وقتی سمت یک حزب باشیم نمی‌توانیم سمت مردم باشیم چون آن موقع حزب تبدیل به آمال ما می‌شود؛ اما تشکل دانشجویی حکم یک معبد اسلامی را دارد و هدف رضایت مردم است.

بعد از جنگ که شرایط مهیا و فضا باز شد؛ تفکرات مختلف شروع به فعالیت کردند و این جا پیشروی جنبش دانشجویی مسلمان دو راه قرار گرفت؛ یک راه همانیکه در آن حرکت می‌کردند و هم سو با مردم بود؛ اما نگاه دیگری هم تحت تاثیر افرادی با نگاه غربی در حال شکل گرفتن بود؛ یعنی تشکل‌های دانشجویی دچار نوعی نگاه مدرنیست شدند که باید تغییر رویکرد داشته باشیم و اگر به یک حزب و شخص خاص نزدیک شویم قدرت بیشتری کسب می‌کنیم.

 

سلایق مختلف در تشکل دانشجویی باعث کاهش جامعیت می‌شود

حمایت دفتر تحکیم در اواخر دهه ۷۰ مصداق این موضوع است که در واقع باعث قدرت تحکیم نشد؛ یعنی برای دوره اول خاتمی توانستند رای جمع کنند، اما برای دوره دومش دچار تکثر شدند؛ تفاوت نظر‌هایی به وجود آمد که دیگر نظر قطعی‌شان روی خاتمی نیست.
 
شاخص

فضای جوانِ تشکل دانشجویی اصلا به این صورت نیست که بتوان از یک شخص حمایت تام کرد و او بتواند پاسخگوی صددرصد نگاه‌ها باشد، چون با سلایق مختلف در تشکل روبرو هستیم و این باعث کاهش جامعیت می‌شود.

وقتی از یک فرد خاص حمایت می‌کنید محوریت حمایت، سمت یک فرد می‌رود؛ در نتیجه افرادی که مخالف آن شخص هستند از دور شما طرد می‌شوند و به سمت اشخاصی می‌روند که مورد حمایت خودشان هستند؛ این باعث تزلزل در بنیان‌های تشکیلات می‌شود؛ گاهی پیش می‌آید که اعضای شورای مرکزی و عمومی تشکیلات بخاطر نظر‌های مخالف مقابل هم قرار گیرند و تنش داخلی شکل گیرد؛ این تنش روی استحکامِ تشکیلات تاثیر می‌گذارد.
 

در فضای تشکل دانشجویی نمی‌توان از یک شخص حمایت تام کرد

نگاه خود من به شخصه به اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل به این صورت است که نه به صورت حزبی و نه شخصی چه در انتخابات مجلس و چه ریاست جمهوری حمایت تام نمی‌کنیم البته افرادی که در صف ما هستند می‌توانند از شخصی که می‌خواهند حمایت کنند؛ ما مولفه‌های شخص اصلح را مشخص می‌کنیم، ولی از شخص حمایت نمی‌کنیم.

نوع کنش در انتخابات مجلس شورای اسلامی متفاوت است، چون تنوع بیشتری وجود دارد یعنی نیاز نیست یک نفر انتخاب شود؛ نزدیک ۳۰۰ نفر نماینده با گرایشات متفاوت وجود دارد به همین خاطر سعی می‌کنیم اعضای دفاترمان بینش کافی را به دست آورند و بر اساس آن در شهر خودشان برای نمایندگان اصلح تلاش کنند؛ یعنی کنش بومی‌تر می‌شود و این وجه کار را به نحوی آسان‌تر و سخت‌تر می‌کند؛ کار ستادی کشوری کم رنگ می‌شود، اما کار استانی قوی‌تر انجام می‌شود؛ ولی در کل حمایت بی، چون و چرا برای انتخابات مجلس هم درست نیست.

پروژه‌ عبور از خاتمی دو جنبه دارد؛ دوره احمدی نژاد هم حمایت گروهی از او که دیگر جای همراهی نداشت؛ اتفاق افتاد؛ در دوره روحانی هم تشکل‌های اصلاح طلب به همین صورت پیش رفتند.

یک بُعد قضیه به دانشجویی بودن مسئله برمی گردد و یک جنبه‌ دیگر به کنشگری سیاسی. یعنی در فضای کنشگری سیاسی وقتی اصلاح طلبان از روحانی یا خاتمی حمایت می‌کنند و می‌بینند او نمی‌تواند یا نمی‌خواهد وعده‌اش را عملی کند دست به پروژه عبور می‌زنند و می‌گویند او از ما نبود که برای انتخابات بعدی بتوانند مجدد گزینه ارائه دهند و مقبولیت مردم را جلب کنند؛ یعنی حتی جریان سیاسی معطوف به خاتمی می‌خواست خودش را مبرا از خاتمی بدانند تا پایگاه مردمی‌اش حفظ شود.

اما یک وجه دیگر قضیه می‌تواند ناشی از حمایت بی، چون و چرا از یک شخص باشد که وقتی رای می‌آورد برعکس وعده‌ها عمل می‌کند در نتیجه گروه‌ها و مجموعه‌هایی که از او حمایت کردند حمایت‌شان را پس می‌گیرند؛ یعنی دقیقا نقطه عکس.
 
کد ویدیو

به نظر می‌رسد این دو جنبه به پروژه‌ عبور از خاتمی انجامید که البته پروژه‌ موفقی نبود و دوره‌ دوم خاتمی مجدد رای آورد چون این پروژه به صورت جدی در دفتر تحکیم و فضا‌های دیگر اصلاحات رقم نخورد که بگوییم از خاتمی واقعا عبور کردند؛ خاتمی با رای تقریبا ۷۰ درصدی مردم به ریاست جمهوری برگشت. حمایت علنی تشکل‌های دانشجویی در دهه ۷۰ از یک کاندیدا به آسیب‌های جدی برای خود آن مجموعه یعنی دفتر تحکیم انجامید؛ تجزیه‌ تحکیم یکی از این پیامد‌ها بود.

در حال حاضر تعدادی از تشکل‌ها و فعالین دانشجویی به موضوع انتخابات ورود کردند، اما به نظر کافی نمی‌آید؛ برای مثال سر قضیه‌ی رد صلاحیت‌ها وضعیت برخی از گزینه‌ها شفاف نبود در اینجا ورود و مطالبه‌ی جنبش دانشجویی که دلیل رد صلاحیت‌ها چه بود می‌توانست به بهبود شرایط کمک کند و فضا را جلو ببرد؛ برای مثال اگر مسئله‌ اقتصادی باعث رد صلاحیت شده چه مسئله‌ای بوده.

از طرف دیگر برخی از افرادی که کاندید می‌شوند؛ شناخته شده نیستند یا خیلی فعالیتی نداشتند اگر این افراد صاحب صلاحیت و توانمندی باشند و در مقابل افرادی قرار گرفته باشند که فرصتِ خدمت داشتند، اما نتیجه خوبی بروز ندادند؛ در اینجا جنبش دانشجویی می‌تواند شفاف، تحلیل‌گرانه و منصفانه به قضیه ورود کند و رویکرد هر دو طیف رابرای مردم شفاف کند تا رای دهندگان بتوانند انتخاب صحیح‌تری داشته باشند.

در حمایت بی، چون و چرا، چشمِ تشکلِ دانشجویی روی اشتباهات شخص و بسته می‌شود و صفر تا صد او را تایید می‌کند و این با نگاه نسبیت محور در تضاد است؛ یعنی افراد بیایند یک شخص، توانمدی‌ها، نقاط قوت و ضعف او تجزیه تحلیل کنند؛ این مدل تحلیل کردن برپایه‌ی نسبیت به بصیرت یک مجموعه منجر می‌شود و بصیرت افزایی یکی از ظرفیت‌های تشکل‌های دانشجویی است که کمک می‌کند اعضای آن مجموعه رویکرد درست را برای انتخابات در پیش گیرند.

یک مسئله وقتی تاثیرگذار می‌شود که تبدیل به جریان شود یعنی تبدیل به مطالبه‌ی عمومی؛ با مطالبه‌گری مردم خیلی از کار‌ها را می‌توان پیش برد؛ مطالبه از شورای نگهبان برای چرایی رد صلاحیت‌ها که نکات مربوط به آن فرد مشخص شود زمانی اتفاق می‌افتد که فضای عمومی جامعه، خواهان آن باشد.

شخصی که نماینده مجلس می‌شود قطعا بی سابقه نبوده؛ نمی‌شود، گفت: صرفا مدرک دکترایش را گرفته و الان کاندیدا شده قطعا عقبه و رویکرد‌هایی داشته؛ می‌توان چارچوبی تعریف کرد تا افراد خودشان را در آن قالب معرفی کنند؛ معیار‌ها و وعده‌های انتخاباتی‌شان را مطرح کنند؛ این باعث می‌شود تا دیگر ناخودآگاه از روی اسم یک نفر در فلان لیست رای ندهیم.

 

شفافیت مانع سیاست‌زدگی در ایام انتخابات می شود

یعنی تلاش برای رای دادن مطلوب ربطی به فشردگی ایامِ انتخابات ندارد؛ اگر شفافیت در کل کشور وجود داشته باشد بحث معرفی و ایجاد شناخت نسبت به کاندیدا‌ها قابل حل است و می‌تواند از فضای سیاست زدگی تا حدی جلوگیری کند.

 

شکستن فضای سیاسی در تشکیل مجلس کارآمدتر موثر است

نکته دیگر درباره روحیه خود مردم است؛ یعنی زمان انتخابات می‎‌بینیم تعدادی از مردم تصمیم ندارند رای دهند، اما روز انتخابات رای می‌دهند و فردای روز رای گیری باید از آن‌ها بپرسیم این شور انتخابات از کجا آمده؛ بخشی از فضا ناشی از سیاسی بازی است که بعضی از افراد را مجاب می‌کند پای صندوق بیایند؛ نمی‌توان منکر شد که بخشی از دلیل رای آوردن آقای روحانی به همین صورت بود یا بخشی از لیست اصلاح طلبان در تهران؛ در واقع نوعی فضای سیاسی ایجاد کردند و برخی هم از این فضا سود می‌برند؛ هر چه قدر بتوانیم این فضا را بشکنیم اتفاقا نتیجه مطلوب حاصل می‌شود و مجلسی که روی کار میاد مجلس کارآمدی می‌شود.
 
شاخص

وقتی برای انتخابات از یک شخص و تفکر مربوط به او حمایت می‌کنیم؛ یعنی این فرد را تا حدی قبول داریم و مطمئنیم می‌تواند خوب عمل کند که تبلیغ او را می‌کنیم؛ اما بعد از دو سال که ناکارآمدی او مشخص شد؛ زیر زمین بازی بزنیم و بگوییم فقط حمایت کرده بودیم و الان نسبت به کارهایش مسئولیتی نداریم یک رفتار کاملا غیراخلاقی است، چون تعدادی از آرای این فرد از طریق تبلیغات ما شکل گرفته؛ درست نیست که باعدم حمایت بخواهیم کارنامه خودمان را بشوریم؛ یعنی حتی اگر تشکل دانشجویی می‌خواهد از شخصی در انتخاباتی حمایت کند باید قدر مطمئن باشد که حتی بعد از اینکه مطلوبش هم واقع نشد جای دفاع داشته باشد.

در این جا مسئله اصلا تشکل انقلابی و غیرانقلابی نیست؛ حتی اگر آن اشتباه متوجه جنبش دانشجویی در دوره احمدی نژاد هم بوده باشه؛ برای همین تاکید می‌کنیم حمایت صد درصدی و لیست دادن به شکلی که جریان‌های سیاسی می‌دهند درست نیست.

 

ظرفیت تولید شده در جنبش دانشجویی به درستی به کار گرفته نشده

ورود جوانان به ویژه ادوار جنبش دانشجویی به انتخابات ناشی از دو مسئله است؛ یک بخشی به این برمی‌گردد که این ظرفیت تا الان به کار گرفته نشده؛ تقریبا بعد از دوره دهه ۶۰، فعالین دانشجویی نتوانستند قدرت خاصیداشته باشند و مسئولیت خاصی بگیرند؛ یعنی نیروی جدیدی که از جنبش دانشجویی بیرون آمده و در فضای کوچک‌تری آزمون و خطا کرده تا در چنین روزی بتواند وارد بدنه‌ اصلی شود و تاثیرگذاری داشته باشد، اما جلویش گرفته شده یعنی از نیروی تولید شده به جای خودش استفاده نشده؛ حتی یک مقداری سرکوب هم شدند.
 
کد ویدیو

مسئله دوم جریانی است که در دو سه سال اخیر در مورد جوانگرایی به وجود آمده؛ ناخودآگاه وقتی مجموعه‌های دانشجویی و حتی احزاب جوانگرایی را مطرح می‌کنند فضای ذهنی مردم به سمت رای دادن به جوانان حرکت می‌کند؛ و افرادِ جوان خودشان در یک جایگاهی می‌بینند که بازار جوانگرایی داغ است. پس اگر به انتخابات ورود کنیم احتمالا رای می‌آوریم؛ حضور گسترده جوانان در این دورهمی‌تواند ناشی از این دو محور باشد.

اگر کسی نخبه‌ این فضا محسوب می‌شود و احساس می‌کند کارآمد است باید ثبت نام کند؛ وقتی وظیفه برای ثبت نام حکم می‌کند باید ثبت نام کند؛ ولی این مسئله خیلی پیش‌ پا افتاده نیست؛ یعنی وقتی می‌توانیم بگوییم برای این فضا مناسب هستیم که در یک محیط کوچک‌تر آزمون و خطا را تجربه کرده باشیم و محتوایی برای ارائه به مردم داشته باشیم؛ اگر افراد با این نوع نگاه ورود کردند کار درستی کردند، اما به نظر نمی‌آید این تعداد ورودی بر این اساس بوده باشد و اگر تعداد محدود و چهره‌ها شاخص‌تر می‌شد شانس رای‌آوری چهره‌های جوان‌تر بالا می‌رفت.

رفتار درست در نسبت با ادوار جنبش دانشجویی از سمت مجموعه‌هایی که زمانی به آن منتسب بودند این است که بدون تعصبآن فرد را مورد شناخت قرار دهند؛ اگر قرار باشد تشکل دانشجویی تبدیل به پایگاه انتخاباتی افراد یا همان ادوار شود در واقع تشکل یک بار مصرف شکل گرفته و در آن صورت نباید انتظار بهبود فضای مجلس را هم داشته باشیم، چون افرادی با چنین رویه‌ای کارآمدی لازم را ندارند و باعث می‌شوند مخاطب به افراد جوانی که سال‌های آینده روی کار می‌آیند و توانایی لازم را هم دارند اعتماد نکند.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار