دبیر اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان گفت: اولین وظیفه مجلس قانونگذاری نیست، اولین وظیفه مجلس نظارت است و باید بر مبنای این نظارت قانون تعریف شود.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، تاثیرگذاری بر قدرت و جلوگیری از انحراف آن جزو دغدغههای جنبش دانشجویی است. در سالیان پس از انقلاب همواره نوع برخورد با پدیده انتخابات محل اختلاف نظر فعالین دانشجویی بوده است. عدهای ورود مستقیم به عرصه را راهحل دانستند و گروهی دیگر نظارت و مطالبهگری را چاره کار میدانند. در دوره پیشِروی مجلس شورای اسلامی همه جریانات دانشجویی با تفکر خودشان کنشگری خواهند داشت. عدهای از ادوار جنبشهای دانشجویی نامزد شدهاند و برخی دیگر تنها شاخصها را تبیین و مردم را آگاه میکنند.
به سراغ جریانات مختلف دانشجویی رفتهایم تا در مورد نحوه ورود جنبش دانشجویی به موضوع انتخابات بیشتر بحث کنیم. پنجمین مهمان برنامه شاخص با موضوع انتخابات، جناب آقای حسین زینلیان، دبیر اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان و دانشجوی دکترای روابط بین الملل است.
زینلیان: ما باید ببینیم جریان دانشجویی چه جایگاهی در سیستم قدرت و حکومت دارد. عدهای اعتقاد دارند جریان دانشجویی باید قدرت را نقد کند و کاری به قدرت نداشته باشد و همین که منتقد خوبی برای قدرت باشد برای جنبش دانشجویی کافی است. عدهای دیگر برعکس این موضوع را میگویند که جنبش دانشجویی باید به راس حکومت و قدرت برسد و با استفاده از این سناریو سعی کند به قدرت نزدیک شده و در مجموعه قدرت بتواند تاثیرگذار باشد. اما مدل سومی هم در این رابطه وجود دارد که معتقد است جریان دانشجویی باید با مردم صحبت کند، چرا که در طی این سالها قدرت حاکمه صدای دانشجویان را نشنیده است. پس بهتر است که جریانات دانشجویی سراغ کارهای گفتمانی و زیربنایی برود و با مردم صحبت کند، چرا که اگر قرار است چیزی حل شود باید مبتنی بر رویکرد ارتباط بین جنبش دانشجویی و مردم باشد. در مدل اول اتفاقی که میافتد، بیشتر دوستانی که قدرت را نقد میکنند و بعنوان مطالبه گر از قدرت در فضای دانشجویی به کنش میپردازند در اکثر اوقات بر سر این که نماینده چه جریانی هستند که با قدرت مواجه میکنند، نیز دچار اختلاف دیدگاههایی می شوند.
عدهای خود را نماینده دانشجویان و نماینده جنبش دانشجویی میدانند و در این جایگاه با قدرت صحبت میکنند، یک عده دیگر از طرف تشکل خودشان و مجموعه محدودی که از طرف آنها انتخاب شده اند، صحبت میکنند، یک عده دیگر در جنبش دانشجویی خود را فراتر از این میدانند و در هر موقعیتی به نمایندگی از همان قشردانشجومی گویند ما نماینده مردم هستیم و مردم را نمایندگی میکنیم، این که چه کسی این نمایندگی را به آنها داده است، هم خود جای سوال دارد.
جنبش دانشجویی به مثابه یک ناظر بیرونی برای جامعه مدنی و حکومت
اما یک رویکرد چهارمی هم وجود دارد رویکردی که میگوید من نه در جانب دولت و قدرت قرار دارم که بخواهم با مردم صحبتی کنم و نه طرف مردم هستم که بخواهم با قدرت مقابله کنم. در اینجا یک روند دو سویهای اتفاق میافتد: من به عنوان یک ناظر به عنوان کسی که آرمان گرا هستم و میزان آرمان گرایی جامعه را قرار است به سطح متعادلی برسانم در مواجهه با رویکرد واقع نگری که مردم و قدرت نسبت به یکدیگر دارند، به عنوان یک «ناظر بیرونی» با مردم و قدرت مفاهمه میکنم. در یک جا مردم دچار اشتباه میشوند که اشتباهاتشان را به آنها گوشزد میکنم یا در جایی دیگرمردم نیاز به کمک دارند و به کمک مردم میروم و در جای دیگری هم میروم و از قدرت مطالبه میکنم، جایی هم قدرت نیاز به کمک دارد، بالاخره حکومت جمهوری اسلامی است و حکومت طاغوت نیست که بخواهیم نسبت به آن بی تفاوت باشیم برآوردمان این است که اکثریت جنبش دانشجویی مسلمان ایران مبتنی بر نگاه چهارم رفتار میکنند.
مجلس آتی نسبت به مجلس فعلی جوانتر خواهد بود
در این دوره شنیده میشود که باید در مجلس شورای اسلامی جوان گرایی باشد که البته این مطالبه همیشگی بوده است، اما اتفاقی که میافتد این است که در این دوره مسئله جوانگرایی وزن بیشتری دارد، این شاخصی است که مجلس آتی نسبت به مجلسهای قبلی جوانتر است و تلاش دارد تا در بین کاندیداهای موجود غربالگری اتفاق بیفتد و آنها را شناسایی و به مردم اعلام کند، چرا که اگر قرار است جنبش دانشجویی فقط شاخصها را ارائه دهد مقام معظم رهبری در تمام این دورهها آن قدر شاخص داده است که عمدتا جنبش دانشجویی هم آنها را تکرار میکند. اگر میگوییم نماینده مجلس باید مومن باشد این مسئله را پیشتر رهبر معظم انقلاب گفته اند شاخصی نیست که جنبش دانشجویی در مقام نظریه پردازی بخواهد ارائه دهد.
عدم تاثیرگذاری شاخص محور بودن صرق جنبش دانشجویی در انتخابات
بعضی از تشکلهای دانشجویی در سالهای مختلف گزینههایی معرفی میکنند و میگویند این شاخصها مثل یک کارخانه و دستگاهی میماند که نمایندگان وارد آن میشوند و از خروجی آن کارخانه و سیستم یک کاندیدای مد نظر اصلح یا کسی که بتواند خیرالموجودین باشد را انتخاب میکنند.
کلیت این که جنبش دانشجویی فقط یک جنبش دانشجویی شاخص محور و شاخص گو باشد نمیتواند تاثیرگذار و موثر باشد، سی سال است که جنبش دانشجویی شاخص معرفی میکند و متاسفانه خروجی تمامی این کارها این وضعیت است که البته همه آن هم تقصیر جنبش دانشجویی نیست و عوامل متعدد دیگری نیز وجود دارد.
نظارت نخستین وظیفه مجلس است نه قانونگذاری!
متاسفانه یکی از آسیبهای جنبش دانشجویی و نیز آسیبهای جریانات عمومی جامعه این است که نمیدانند با چه چیزی روبروهستند، اولین وظیفه مجلس قانونگذاری نیست، اولین وظیفه مجلس نظارت است و باید بر مبنای این نظارت قانون تعریف شود. خیلی وقتها با مردم عادی که صحبت میکنیم نه با نظارت کاری دارند و نه با قانونگذاری. می گویند فرزندمان شغلی ندارد و یا نماینده بیاید و برای شهرمان جادهای مهیا کند و... مطالبات عامه مردم از این دست است.
جوانگرایی: شاه بیت اصلی مطالبات جنبش دانشجویی
شاه بیت اصلی مطالبه جریان دانشجویی که بعضا شنیده هم میشود جوانگرایی است، که حضرت آقا قبلتر هم مطرح میکردند، اما در یک سال اخیر به صورت جدی در تعدادی از سخنرانی هایشان بیان کردند و به صورت مشخص در گام دوم انقلاب هم نسبت به این مقوله توجه ویژه داشتند.
جریان جنبش دانشجویی به عنوان «اصلیترین جریان جوان کشور» که مطالبات جوانان را پیش میبرد حرفهای مختلفی در این زمینه میزند، اما یکی از مشکلاتی که داریم این است که نمیدانیم جوانگرایی یعنی چه؟ برای خود من آن زمانی که حضرت آقا مسئله جوانگرایی را گفت: میگفتم جوان یعنی کسی که بالای ۳۰، ۳۵ نیست این یعنی جوان، بعد دیدیم این مسئله مطرح شد که ایشان گفتند منظور از جوانگرایی سن و سال نیست، همین که کسانی که سناً در مجلس قبلی ۵۰ سال داشته اندیک مرحله جوانتر بشود و افراد خوش فکرتر وپرانگیزه و پرجنب و جوش بیایند. اما اتفاقی که میافتد و با آن مواجه هستیم در ساختار و کارکرد جوانگرایی متاسفانه ساز و کار مشخصی برای انتخاب جوانان نداریم. متاسفانه در کشور ساختار جوانگرایی، ساختار مشخصی ندارد. الان به طور مثال مجلس شورای اسلامی را میگوییم که باید جوان بشود، اما نمیدانیم این جوانگرایی چه شاخصهایی دارد، آیا همین که یک نفر صرفا فارغ التحصیل دانشگاهی و جوان باشد برای ورود به عرصه مجلس و نمایندگی مجلس کفایت میکند یا نه؟ ساز و کار غیر شفاف جوانگرایی باعث پرسش مردم و نسل آینده از ما خواهد شد.
لزوم بازخوانی بیانات رهبر انقلاب در مورد دو مقوله وحدت و اخلاص در انتخابات
متاسفانه نیاز داریم که یک بازخوانی نسبت به بیاناتی که حضرت آقا در مورد انتخابات مطرح می کنند اتفاق بیفتد. در گوشه و نقاط مختلف که بحث خلوص و وحدت مطرح است، این که آیا ما باید برویم در لیستی که میخواهیم معرفی کنیم آدمهایی باشند که خالصین باشند یا آدمهایی باشند که وحدت برایشان اهمیت دارد؟ سال ۸۹ در دیدار دانشجویی با رهبر انقلاب مسئله خلوص مطرح شد، حضرت آقا گفتند که ما هم خلوص را اعتقاد داریم و هم وحدت را اعتقاد داریم. ایشان گفتند شنیده میشود
در بحث خلوص فقط ما باید کسانی را انتخاب کنیم که خالصترین افراد برای ورود به مجلس هستند و کسی که خالص نیست را کنار بگذاریم. حضرت آقا گفتند روی چه مبانی این خالص هست این نیست نمیشود من بگویم مرکز عالم هستم هر کسی با من نیست خالص نیست. بعداز آن گفتند ما تکلیف هم داریم که اصلا غیرخالصین را از دایره جریان انقلاب خارج کنیم حضرت آقا در پاسخ به این مسئله عنوان کردند که ما چنین وظیفهای نداریم. مثال هم زدند جامعه پیامبر را. در آن جامعه کوچک مدینه هم پیامبراقدام به خالص سازی نکرد نیامد یک خط کش بگذارد بگوید کسانی که خالص انقلابی هستند دراین سمت باشند و کسانی که خالص انقلابی نیستند آن طرف. در مورد قضیه وحدت هم گفتند که بله وحدت چیز خوبی است، اما وحدت سر چه چیزی؟ وحدت بر سر اصول.
یعنی ما قرار است بیاییم یک ساز و کاری مشخص بکنیم که داخل این ساز و کار هم وحدت داشته باشیم هم یک سطح از خلوص را رعایت بکنیم، اما به این معنی نیست که ما محور وحدت و خلوص باشیم و هر که با ما نیست را تکفیر کنیم.
ضرورت کنشگری جنبش دانشجویی برای حضور حداکثری مردم در انتخابات
ما درگیر یک پارلمانی هستیم که هیچ چیزآن معلوم نیست و هیچ چیزآن با هیچ چیزش نمیخواند و متاسفانه خیلی از روندهای مختلفش پیچیده شده است. ما انتظار مجلسی که فضا را متحول کند نداریم، اما مجلس بعدی در صورتی که مردم حضور حداکثری در انتخابات داشته باشند ـ. بعضا متاسفانه شنیده میشود که جریانهای مختلف سیاسی دوست دارند مردم مشارکت کمتری در انتخابات داشته باشند ـ. چرا که میگویند اگر مردم در انتخابات کمتر شرکت بکنند ما راحتتر رای میآوریم، در صورتی که رهبر نگاهشان این است که کلیت انتخابات بایدپرشور باشد یکی از تفاوتهای نگاهی که باید توسط جریان دانشجویی مطالبه شود همین یک نکته است که چه طور شده است که شما هر جا مینشینید میگویید مردم کمتر رای بدهند؟
عدم ایجاد وحدت طولی با مردم توسط کاندیداها
ما بحثی داریم به نام وحدت عرضی و وحدت طولی وهمه بدنبال این هستیم که بین جریانات وشخصیتهای مختلف انقلابی وحدت عرضی اتفاق بیفتد و یک لیست یا حداکثر دو لیست منتشر شود، اما در این مدت کاری انجام نمی شود که با مردم وحدت طولی ایجاد شود؛ یعنی کاندیدایی برود در فلان روستای دورافتاده بگوید، برود در بین اقشار مختلف بگوید اینها بالاخره، ولی نعمت هستند باید به من رای بدهند نه این که من در اینجا بنشینم تا یک رسانه از من مصاحبه بکند و من یک کت و شلوار درست بپوشم و اسمم در فلان لیست برود. کاندید اصلا نمیرود با مردم وحدت ایجاد کند و بعد وقتی با این تلقی جلو میرویم نگاه میکنیم و میبینم که یک نماینده چند دوره در مجلس شورای اسلامی نماینده بوده، اما حتی یک دفتر ارتباطات مردمی در مجلس نداشته است تا پاسخگوی مطالبات مردمی باشد!
جریان دانشجویی باید مطالبه گر شفافیت سازوکار لیستهای انتخاباتی باشد
به نظر من در این مدت باید جریان جنبش دانشجویی باید فشار بیاورد تا مشخص بشود چه کسانی لیست انتخاب میکنند و چه کسانی بر طبق چه ساز و کاری لیست انتخاب میکنند که در ادامه بتوانند براساس این سازو کار و براساس افرادی که انتخاب شده اند چنان چه افراد آن لیست به مجلس راه پیدا کردند هم از خودشان و هم از کسانی که این لیست را بستند مطالبه کند. امروز با مطرح نکردن افرادی که اعضای رسمی شورای ائتلاف اصولگرایان هستند از زیر بار نتیجه انتخابات فرار میکنند. جنبش دانشجویی مطالبه اش باید این باشد که این افراد به مردم معرفی شوند تا اگر مجلسی که در ادامه تشکیل می شود خوب بود از آنها تشکر کند و اگر بد بود یقه شان را بگیرد، چرا که اینها هستند که این شرایط را برای مردم رقم میزنند.