
دستکش مخملی روی پنجهی چدنی/چگونه مذاکره از دایره لغت فارسی خارج میشود؟
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-محمدحسین حاجیزاده؛ تا چند ماه پیش آمریکا متعجب از عربستان و امارات بود که چرا نتوانستهاند یمن را به زانو دربیاورند، ولی اکنون ترامپی که گفتهبود حوثیها را نابود خواهدکرد، در مقابل دشداشهپوشها مبهوت مانده و یکی از مهمترین ناوهایش یعنی ناو ترومن دچار سانحه شدهاست. از طرفی با آنکه جنگ روسیه و اوکراین و وعده اتمام درگیری و صلح در تبلیغات انتخاباتی هنوز محقق نشده، اوکراین در رسانههای دنیا خوار و حقیر شمردهشد و بار دیگر نقل قول معروف بر سر زبانها افتاد: «دشمنی با آمریکا ممکن است خطرناک باشد، اما دوستی با آمریکا مرگبار است.»
ترامپ گفتهبود که اگر حماس گروگانها را آزاد نکند، از بین خواهند رفت ولی چندین ماه از سخن او نگذشته بود و فقط تنش داخلی کابینه اسرائیل و کشتار کودکان و زنان غزه بر جای بود.
در چنین بحرانی که آمریکا درگیر آن شد و تاکنون در هیچ یک از موارد اشاره نشده موفقیتی کسب کرده، یک فرصت برای برنده شدن میدید و آن ایران بود. به چند دلیل برگ برنده در دست ایران است:
به دلیل تعرفههایی که آمریکا بر کل جهان وضع کردهاست و جنگ تجاری که با چین به راه انداخته، نیازمند حمایت ایران از آمریکا و کاهش صادرات نفت به چین و یا عدم فروش نفت زیر قیمت جهانی به چینیها، برای افزایش فشار اقتصادی و قانع کردن آنها برای مذاکره است.
در بحث روسیه و اوکراین نیز وزنه ایران سنگینی میکند. اگر فروش پهپادها و دیگر تجهیزات نظامی ایران به روسیه قطع و یا حتی خوشبینانه به اوکراین فروختهشود، شاید روسیه و حتی اروپا به صلح زود هنگام با امتیازات اندک راضی شوند تا هر دو از باتلاق طولانی مدت جنگ بیرون آیند.
صهیون بماند!
شاید ترامپ راضی میشد در ازای امتیازات فوق، اسرائیل را مهار کند تا هم از دست حوثیها رها شود و هم اندکی فشارهای جهانی کشتار مردم مظلوم غزه کاستهشود، ولی از طرف دیگر، مذاکرات آمریکا و ایران به نفع چین و اسرائیل نخواهد بود و کارشکنیهایی خواهند کرد. رهبری هم که قبلاً فرمودند "نه زیاد خوشبین هستیم و نه زیاد بدبین" چهبسا حتی مذاکره با این دولت باعث افزایش تحریمها شود. حتی اگر از بحث غنیسازی کوتاه بیاییم، بحث موشکی و بعد حجاب و بعد اسرائیل و جدایی دین از حکومت و حتی حقوق همجنسبازان و ... پیش خواهد آمد و راضی به یک مقدار نخواهند شد!
«هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد تا (بهطور کامل تسلیم خواستههای آنها شوی) و از آئین (تحریفیافته) آنان پیرویکنی. بگو هدایت تنها هدایت الهی است، و اگر از هوی و هوسهای آنها پیرویکنی، بعدازآنکه آگاه شدهای هیچ سرپرست و یاوری از ناحیه خدا برای تو نخواهد بود.» بقره ۱۲۰
از طرفی هیئت ایرانی در مذاکرات دست بالاتر را دارد، زیرا مذاکرات غیرمستقیم و با وساطت عمان، در رسانههای دنیا از غرور و هیبت طرف آمریکایی کاسته و وقتی گفتهشود کشوری با وساطت، مذاکره با آمریکا را قبول کرده و آنهم غیرمستقیم یعنی کمکم نقش کدخدایى آمریکا در جهان کمرنگ شده است. از طرفی به خاطر رهنمودهای رهبری، تصمیم بر آن شده تا قبل از آنکه امتیاز بدهیم و منتظر رفع تحریم باشیم، تضمین و حسن نیت طرف آمریکایی باید ثابتشود و قدم اول را بردارد. دلیل؟ تجربه! نه مانند برجام که بتن در سانتریفیوژها ریختهشود ولی آب از آب تکاننخورد و تحریمها ثابت بماند!
در اینچنین برهه حساسی از تاریخ است که رسانههای برانداز، ایران را در جبهه ضعف و ملتمس مذاکرات نشان میدهند، این ترامپ است که هنوز یک وعده از وعدههای انتخاباتی خودش در دور دوم را نتوانست جامه عمل بپوشاند و با فشار داخلی و کاهش محبوبیت مواجه شده است و ملتمسانه به دنبال به نتیجه رساندن توافق با ایران است.
مذاکره یا ابزار فریب؟
سیاست آمریکا: بیاعتمادی تا بیثباتی
ایالاتمتحده از ابتدا بهدنبال دستیابی به توافق واقعی نبوده است. در نگاه استراتژیک آمریکا، مذاکره نه ابزاری برای حل اختلاف، بلکه ابزاری برای ایجاد فشار روانی، بیثباتسازی فضای داخلی ایران و گمراه کردن افکار عمومی است.
اهداف پنهان مذاکرات
این نمایش مذاکراتی، در حقیقت پردهای برای تحقق اهدافی پنهان بوده است:
۱. مدیریت افکار عمومی داخلی و خارجی: آمریکا تلاش کرد با ایجاد امیدواریهای واهی، جامعه ایران را مشغول وعدههای ساختگی کند و درعینحال، به جهان نشان دهد که واشنگتن همچنان دست برتر را در تصمیمگیریهای جهانی دارد.
۲. شبیخون اسرائیل در سایه آرامش دروغین: رژیم صهیونیستی از فضای ایجادشده برای اجرای تهاجم به خاک ایران و به شهادت رساندن فرماندهان نیروهای مدافع اسلام بهرهبرداری کرد. شبیخونی که نشان داد هدف این بازی سیاسی، چیزی جز تضعیف قدرت دفاعی ایران نبوده است.
ولی باز تکرار خطای گذشته؟
کودکی که یکبار دستش را به بخاری زده، دیگر حتی با زور هم به سمت آن نخواهد رفت. اما سیاستمداران غربگرا در ایران همچنان درصدد ترمیم پردهی دیپلماسی هستند که دولتهای قبلی آمریکا با وقاحت آن را پاره کردند. روزی ترامپ با لحن تهدیدآمیز گفت: "ایران باید بدون قید و شرط تسلیم شود. " روزی دیگر توییت زد: "ما مراکز هستهای ایران را زدیم؛ حالا زمان صلح است! " و روز بعد گفت: "خدا ایران و اسرائیل را حفظ کند! "
مذاکره با چنین بازیگر متناقضی، آیا چیزی جز هدر دادن سرمایه ملی و سیاسی خواهد بود؟
گوش سپردن به حکمت رهبری
رهبر انقلاب بارها تأکید کردهاند:
«مذاکره با آمریکا بیفایده است. دست آمریکاییها، دستی چدنی با روکش مخملی است. هدف آنها از مذاکره، تحمیل خواستههایشان است. حتی اگر تعهدی هم بدهند، به آن پایبند نخواهند بود. آمریکاییها قابلاعتماد نیستند.»
امروز که پرده فریب برداشتهشده و جهان شاهدبازی دوگانه آمریکا و اسرائیل است، بیش از هر زمان دیگری نیاز به مقاومت، وحدت ملی و دیپلماسی عزتمندانه احساس میشود. مذاکرهای که در آن ایران بهعنوان بازیگر قدرتمند منطقهای و پیروز جنگ با ابرقدرت جهان ظاهر میشود، نه کشور منتظرِ لطف یا تهدید دیگران!
*انتشار یادداشتها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.