اصلاحطلبان بهخاطر ترس از کارنامه ائتلاف شش سالهشان با دولت روحانی، موضع زیگزاگی را نسبت به انتخابات مجلس به نمایش گذاشتند؟
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه فرهیختگان نوشت: اصلاحطلبان در اولین مقطع قبل از شروع رسمیفرآیند انتخابات، یعنی پیش از شروع بازه زمانی ثبتنام، معترف به ریزش بدنه اجتماعی خود بودند و نگران از سرنوشت انتخابات. در مقطع دوم یعنی روزهایی که نامنویسی از داوطلبان در وزارت کشور و فرمانداریها در جریان بود، سیدمحمد خاتمی جمع قابلتوجهی از چهرههای شاخص اصلاحطلب را برای ثبتنام در انتخابات دعوت کرد. با وجود این، اما ثبتنام چهرههای اصلی بهصورت کامل و قابل قبولی انجام نشد و انتقادهای زیادی میان فعالان این جریان نسبت به شورایعالی که متولی این دست امور است، انجام شد.
چندی بعد و پس از اعلام نتایج بررسیها توسط شورای نگهبان، ناگهان فاز را عوض کردند و گفتند رد صلاحیتها بیسابقه بوده و با این شرایط انتخابات را تحریم خواهیم کرد. شورای عالی سیاستگذاری نیز اعلام کرد در تهران لیست انتخاباتی نخواهد داد. در مقطع بعدی، اما برخلاف نظر اولیه، اصلاحطلبان اقدام به ارائه لیست انتخاباتی در تهران و بسیاری از شهرهای کشور کردند و عدد لیستهای آنها در تهران از دو و سه لیست هم گذشت.
همین که پرونده انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ بسته شد و به فاصله چندماه بعد از تمدید حضور روحانی در پاستور، کمپینی با هشتگ پشیمانی در فضای اجتماعی شکل گرفت که نشان میداد بدنه اجتماعی حامی دولت، از بر زمین ماندن وعدهها حسابی به ستوه آمده و شعاردرمانی مسئولان دولتی نیز افاقهای به حال آن نمیکند. افزایش ناباورانه قیمت دلار و سکه و مسکن و طلا و... در حدفاصل چند هفته نارضایتیها را به اوج رساند و در چنین فضایی توجیه ناکارآمدیها و ادامه حمایتها از عملکرد دولت نیز بیش از هرچیز میان اصلاحطلبان و بدنهای که چندماه قبل، آنها را به رای دادن به روحانی فراخوانده بودند، فاصله میانداخت. ادامه این وضعیت در ماههای بعد رفتهرفته زمینه فاصلهگذاری نیروهای سیاسی اصلاحطلب با روحانی را هم فراهم آورد و در نهایت شکست حداکثری برجام و بازگشت همه تحریمها به شرایط قبل از توافق هستهای نیز این جریان را بیش از هر زمان دیگری در آچمز قرار داد.
اصلاحطلبان البته ترجیح میدادند برای حفظ آبرو هم که شده صورتمسئله را بهگونهای دیگر روایت کنند و محدودیتهایی را که کارنامه غیرقابل دفاع دولت از سویی و چسبندگی آنها به روحانی از دیگرسو برای کنشهای انتخاباتیشان پدید آورده بود، بهگونهای دیگر صورتبندی کرده و به خورد جامعه بدهند.
اینگونه شد که از چندماه مانده به انتخابات، حمله به شورای نگهبان و نظارت استصوابی در دستورکار قرار گرفت و ایده مشارکت مشروط و شرطگذاری برای حاکمیت جهت حضور در انتخابات مطرح شد. در ادامه با اعلام شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بنا بر این شد لیستی با امضای این شورا وارد انتخابات نشود و هریک از احزاب نیز در چارچوب منافع خود آتش به اختیار عمل کند.
زنگ اول را در این زمینه کارگزاران به صدا درآورد. به فاصله ۲۴ ساعت از انتشار نخستین لیست، از دومین لیست اصلاحطلبان نیز که حاصل ائتلاف هشت حزب این جریان بود رونمایی شد. لیستهای فرعی دیگری همه البته در ادامه مطرح شدند و کار بهجایی رسید که برخی رسانهها بعضا از حضور اصلاحطلبان با سه تا پنج لیست انتخاباتی خبر دادند.
از تکثر لیستها هم البته آنطور که شواهد میدانی نشان داد آبی برای اصلاحطلبان گرم نشد و برآوردهای ناظران حکایت از آن داشت که منتقدان دولت تا حد زیادی بر جریان رقیب چیره شدهاند تا آنجاکه محمد قوچانی، عضو شورای مرکزی کارگزاران در توصیف وضعیت پدیدآمده با اشاره به ناخرسندی «بدنه معترض اصلاحات» و «ملت خشمگین و فسرده از کارنامه ناکام» نهادهای برآمده از حمایت این جریان، نوشت از اول هم برای او روشن بوده که در این نبرد و در شرایطی، چشماندازی از پیروزی متصور نیست و سقف پیروزی آنها به ۵۰ کرسی هم نمیرسد.