اجرای طرح خرید خدمات آموزشی تضعیف دانشگاه فرهنیگان را به همراه دارد، چرا که جایگاه مرکزی خود را به عنوان نهاد مسئول تربیت نسل نو، از دست خواهد داد.
هر ساله با فرا رسیدن ایام تقدیم لایحه بودجه از سوی هیئت دولت به مجلس، شاهد بحثها و درگیریهای گفتمانی بسیاری از سوی منتقدین بودجه بودهایم.
طبیعتا با توجه به اهمیت و نقش راهبردی آموزش و پرورش در تربیت نسل جدید و همچنین تاثیر این نهاد بر ایجاد زیربناهای فرهنگی، تخصیص منابع کافی و طرح شیوههایی مطلوب برای بهبود کیفیت آموزش، ضرورت پیدا میکند.
حال نگاه موجود به آموزش و پرورش نه یک نگاه سرمایهای بلکه هزینهای است و طرح خرید خدمات آموزشی نیز حاصل همین نگاهِ هزینهای به آموزش و پرورش میباشد.
با توجه به تنشهای چند روز اخیر پیرامون طرح خرید خدمات، برای فهم بهتر به تشریح آن خواهیم پرداخت:
این طرح چهار سال پیش در دوران وزارت آقای فانی برای مناطق محرومی که امکان دسترسی به مدارس غیر دولتی و خاص در آنها نبود و همچنین جبران کمبود نیروی آموزشی اجرا گردید.
در این طرح آموزش و پرورش مبلغی به فردی به عنوان کارفرما میدهد و مسئولیت تأمین نیرو به تعداد مورد نیاز و بر اساس توافق را بر عهده میگیرد.
کارفرما افرادی را به عنوان معلم خرید خدمت و با حداقل حقوق ۶۰۰ الی ۷۰۰ هزار تومان استخدام و یا به عبارتی اجیر میکند. مزیتهای این طرح برای دولت پرداخت حداقل حقوق، نداشتن تعهد در قبال بیمهی افراد و نیز عدم پرداخت حق سنوات میباشد. کارفرما هم از شرایط بیکاری و محرومیت سوء استفاده و افراد را با کمترین حقوق جذب میکند و در حقیقت به مانند زالو، خون آنها را میمکد.
حال دولت آقای روحانی قصد دارد با گنجاندن این طرح در بودجه ۹۹ دیگر مناطق را از خسارتهای این طرح بی بهره نگذارد.
جذب افرادی که نه از فیلتر خاصی عبور کردهاند و نه دورههای لازم را گذراندهاند چگونه میتواند انتظار تربیت نسلی کارآمد را که در حقیقت آینده سازان این مرز و بوم هستند؛ برآورده کند.
آقای روحانی ادعا میکنند که با اجرای این طرح سرانه هر دانش آموز از ۴ میلیون تومان به ۱ میلیون تومان کاهش پیدا میکند! ادعای درستی است، ولی آقای روحانی انگار کیفیت آموزش برایشان بی معناست؛ چرا که کاهش سرانه با کاهش کیفیت رابطهی مستقیمی خواهد داشت.
اجرای این طرح تضعیف دانشگاه فرهنگیان را به همراه خواهد داشت، چرا که جایگاه مرکزی خود را به عنوان نهادی که مسئولیت تربیت نسل جدید نو معلمان را بر عهده دارد؛ از دست خواهد داد.
معلوم نیست دولت تدبیر و امید که نه بویی از تدبیر برده است و نه با الفبای امید و امیدواری آشنایی دارد تا کجا میخواهد با اجرای سیاستهای نئولیبرالی کشور را به مسلخ فروپاشی بکشاند.
آقای روحانی بدانید که بی تدبیری شما و وزرایتان دیگر رمق و شوق زندگی برای مردم باقی نگذاشته است؛ لااقل در فرصت باقی مانده به نوکری مردم بپردازید که عزت و افتخار شما و تمامی مسئولین در گرو همین نوکری خواهد بود.
فرهاد پادیر، معاون مطالبه گری و گفتمان سازی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان حکیم فردوسی البرز
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.