به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، کرونا علیرغم تمام تهدیداتش برای جامعه بشری اما فرصتهای بسیاری را به ارمغان آورد، از فعال شدن و به چشم آمدن توانایی شرکتهای دانشی در تامین نیازهای دارویی و تجهیزات پزشکی کشور تا رو شدن عدم توانایی بسیاری از وزارتخانهها و سازمانها در مدیریت بحرانها.
وزارت علوم بحران مدیریت را باورپذیر کرد
شاید این مسئله قدیمی باشد که کشور در بحث «مدیریت بحران» دچار «بحران مدیریت» است اما روزانه با پدیدار شدن مشکلات مختلف همچون ویروس کرونا در دنیا این عبارت برای ما باورپذیرتر میشود. به عنوان مثال همین چندماه پیش بود که برای مراسم تشییع پیکر شهید حاج قاسم سلیمانی اختیارات تعطیلی دانشگاهها به وزارت علوم و از سوی وزارت علوم به دانشگاهها سپرده شد و درنهایت با عدم مدیریت صحیح آنها، اختیارات پس گرفته و تعطیلی رسمی برای آن روز بخصوص توسط وزارت کشور اعلام شد. اما این مسئله عبرتی درجهت اصلاح شیوه مدیریتی وزارت علوم نشد و با گذشت دو ماه و آمدن کرونا بیتدبیریهای بیشتری را شاهد هستیم.
ستاد ملی مبارزه با کرونا که در همان روزهای نخست ورود این ویروس چینی به کشور به ریاست نمکی، وزیربهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل شد، مسئولیت کنترل و مدیریت تصمیمات کشور برای جلوگیری از شیوع این ویروس منحوس را برعهده گرفت و مقرر شد تمامی وزارتخانهها و سازمانها جز تصمیمات این ستاد تصمیمی نگیرند و کاملا تابع دستورات آنها باشند. تعطیلی دانشگاهها و تخلیه کلیه خوابگاههای دانشجویی یکی از تصمیمات مهم این ستاد بود که در روزهای نخست به درستی اجرا شد و دانشگاهها برای جبران عقبافتادگیها به آموزشهای مجازی روی آوردند. رضایت یا عدم رضایت دانشجویان از برگزاری کلاسهای الکترونیکی و مثمرثمر بودن این نوع شیوه آموزشی مورد بحث ما نیست اما حرفهای ضد و نقیض مطرح شده درباره استمرار تعطیلی دانشگاهها، حذف یا تمدید ترم تحصیلی جای بحث بسیاری دارد.
درحالیکه بارها از رسانههای معتبر مطرح میشود که مرجع تصمیمگیری اصلی دراین باره ستاد کروناست اما هر لحظه مسئولان وزارت علوم در مصاحبهها با رسانهها حرف دیگری میزنند و گویا تنها در ظاهر مطیع ستاد کرونا هستند.
مسئولانی که پا را از حد فراتر گذاشتهاند
انتشار اخبار مختلف غیرواقعی و اظهار نظرات شخصی از سوی مسئولان وزارت علوم درباره استمرار تعطیلیها، روز به روز بیتدبیریهای آنان را بیشتر آشکار میکند. مثلا مسئول کارگروه آموزش الکترونیک این وزارتخانه که چارچوب فعالیتها و مسئولیتهایش کاملا مشخص است پا فراتر میگذارد و یکبار ماجرای حذف ترم تحصیلی را شایع میخواند و بار دیگر در مصاحبه با رسانهها برای بازگشایی دانشگاهها زمان تعیین میکند. البته معاون آموزشی وزارت علوم هم در این بین کمکار نیست و علیرغم مجتبی شریعتی نیاسر، معاون آموزشی اسبق که هرگز حاضر به مصاحبههای تلفنی و اظهارنظرات یکبارهای نمیشد اما علی خاکی صدیق اینگونه نیست و با اعلام خبرهای خود هربار دانشجویان را سردرگم و رسانهها را در تولید اخبار معتبر به زحمت میاندازد.
رفتارهای کودکانه و سردرگمی بزرگترها
این در حالی است که چند منبع موثق از برخی دانشگاههای معتبر کشور به خبرگزاری دانشجو اعلام کردند که وزارت علوم و کادر روابط عمومی این وزارتخانه طبق دستور نوروزپور، دبیر شورای اطلاعرسانی دولت از تمامی دانشگاهها خواستهاند از اطلاعرسانیهای جزیرهای و چندصدایی درباره آغاز فعالیت مجدد دانشگاهها که موجب بلاتکلیفی و سردرگردانی میلیونها دانشجو میشود، پرهیز کرده و آگاهیرسانی در این باره را فقط برعهده ستاد ملی بیماری کرونا گذارند. گویا وزارت علوم در این باره همچون کودکانی رفتار میکند که دوست دارند خبرها را هرچند نادرست اما اول خودشان بگویند و نه دیگران.
وقتی بخاری از وزارت علوم بلند نمیشود
جزیرهای رفتار کردن وزارت علوم و عدم مدیریت صحیح آنها در اطلاعرسانیهای دقیق در موارد بیشماری مشاهده شده است و متاسفانه قلم ما به نوشتن این بیمدیریتیها عادت کرد و بخاری از این وزارتخانه بلند نشد. وقتی این وزارتخانه نمیتواند مسئولان خود را متقاعد کند که درباره هر موضوعی اظهارنظر نکنند و بیش از پیش به تشویش اذهان عمومی نپردازند چگونه میتوانند توقع کنند که دانشگاههای زیرنظر آنها تابع باشند.
البته ناگفته نماند که کادر روابط عمومی وزارت علوم عنوان میکند که به اعضای کارگروههای تشکیل شده برای تصمیمگیریهای آموزشی در روزهای کرونایی بارها اعلام کرده است که نباید پیشنهادات خود را قبل از تصویب در ستاد کرونا رسانهای کنند و ابلاغ بخشنامه جدید به دانشگاهها که به مجاز شدن حذف ترم تحصیلی بدون احتساب سنوات اشاره دارد، کاملا در اختیار وزارت علوم است نه ستاد کرونا.
کاش وزارت علوم کمی مدبرانهتر در ابلاغ این بخشنامه و نوشتن بندهای آن رفتار میکرد و عواقب و دردسرهای آن را میسنجید. در بخشنامه ۲۰ بندی حاضر، نکات، پیشنهادات و شیوههایی در زمینه کاستن از آسیبهای ناشی از تعطیلی آموزش حضوری در دانشگاهها ارائه شده است که به برخی از اصول و قواعد کلیدی مدنظر برای ادامه فعالیتهای آموزشی در نیمسال جاری اشاره دارد.
پیشنهاداتی که تصمیمات آینده ستاد کرونا را هیچ میشمارد
مدیریت کردن دانشگاهها و برنامهریزیهای آموزشی آنها در ترمهای تحصیلی آینده یا حتی بازگشایی مجدد آنها با این بخشنامه بسیار دشوار به نظر میرسد به عنوان مثال در بند سوم و چهارم این بخشنامه آمده است: در مواردی که به هر دلیل برگزاری جلسات و اتمام یک یا چند درس در نیمسال جاری امکانپذیر نباشد، برگزاری کلاسها تا تکمیل طرح درس به تشخیص استاد درس و تأیید گروه آموزشی، اضافه برسقف واحدهای هر ترم به نیمسال بعدی قابل انتقال است؛ ضمن اینکه دانشگاهها باید ملاحظه مشکلاتی که دراین صورت در تنظیمات نیمسال بعد ایجاد خواهد شد را در نظر داشته باشند. حذف یک یا چند درس، بیتوجه به لزوم رعایت حداقل واحدهای انتخابی در هر نیمسال و یا حذف کامل واحدهای درسی نیمسال در صورت تقاضای دانشجو مجاز است و نیمسال حذف شده جزو سنوات تحصیل دانشجو محسوب نمیشود.
بند چهارم به خوبی نشان میدهد که دانشجویان به دلخواه میتوانند بیخیال تمام آموزشهای مجازی گذشته و آینده و همچنین زحمات اساتید در این دوران شوند و با حذف دروس خود، ترم تحصیلیشان را مجددا بیدغدغه و سردرگمی از مهرماه 99 شروع کنند. این مسئله شاید برای عدهای از دانشجویان مناسب باشد اما دانشگاهها را با مشکلاتی مواجه میکند چون وقتی همه به صورت یکپارچه شامل این قانون نشوند تفکیک آنها و و برنامهریزی برای ترمهای آینده آنها کارها را دوچندان میکند. همچنین ذکر این بند و اجرا شدن آن میتواند اینگونه باشد که تمام دانشجویان دروس خود را حذف کنند، درنتیجه ترم تحصیلی و دانشگاه تعطیل میشود یعنی تصمیمی فارغ از تصمیم ستاد کرونا برای بازگشایی مجدد دانشگاهها.
از طرف دیگر طبق بند هفتم یعنی «برگزاری بازه تابستانی، برای ارائه دروس کارگاهی و آزمایشگاهی، دروس ناتمام و یا دروس حذف شده نیمسال جاری مجاز است.» بدون شک هستند اساتیدی که بدون هماهنگی با دانشجویان، کلاسهایی را در تابستان برگزار و دانشجویان را مجبور به شرکت میکنند، این اساتید؛ همانهایی هستند که در ایام نوروز هم کلاسهای مجازی خود را تشکیل داده و غیبتهای دانشجویان را مدنظر قراردادند و صدای اعتراضهای زیادی را بلند کردند.
تحلیل تمام بندهای این بخشنامه کاری دشوار و حوصلهسر بر است اما از کلیاتش اگر بخواهید بدانید همین بس که دانشجویان میتوانند به راحتی در کلاسهای الکترونیکی غیبت کنند، بدون توجه به زحمات اساتید در آموزشهای مجازی حذف تک درس یا تمام دروس (که منجر به حذف ترم میشود) و مجددا ترم را در مهرماه شروع کنند یا حتی دوبرابر حد مجاز گذشته از گزینه معرفی به استاد بهره گیرند. البته این مورد هم وجود دارد که تعویق زمان یا بازه زمانی پایان نیمسال جاری تحصیلی، حسب مقتضیات و امکانات به تشخیص دانشگاه یا مؤسسه آموزش عالی، امکان پذیر است.
توپ در زمین دانشگاهها افتاد؛ وزارت علوم موضوع را از سر خود باز کرد
ظاهر ماجرا همه چیز به نفع دانشجو است اما دور نیست زمانی که کرونا میرود و دانشگاهها میمانند و تصمیماتی که دانشجویان دلخوش به اجرای آنها هستند و تبصرههای بیتدبیرانه جدید، مجدد شگفتی میسازند. چون در همین مدت زمان کوتاه هم ابهامات بسیاری برای دانشگاهها و دانشجویان به وجود آمده و وزارت علوم که حال متوجه وخامت اوضاع شده سریعا نسبت به انتشار خبری از مدیرکل آموزشی خود مبنی بر تشریح بخشنامه یا به قول خودشان پیشنهانامهشان به دانشگاهها شده است.
خبری که توجیهی بیش نیست و چاهی پشت چاه درست میکند مثلا آهنچیان اعلام کرده است که حذف ترم شامل دانشجویان دانشگاههایی که آموزش الکترونیکی داشتهاند، نمیشود. تاجایی که همه اطلاع دارند در حال حاضر جز چند دانشگاه علمی کاربردی و برخی دانشگاههای فنی و حرفهای بقیه دانشگاهها در این مدت به آموزشهای مجازی مجهز شدند. به خاطر همین هم هست که دانشجویان دانشگاه تهران و صنعتی شریف در اولین اقدام اعتراض سر دادند که بدون توجه به کیفیت آموزشی دانشگاهها این تصمیم گرفته شده است و چرا آنها نباید شامل چنین طرحی باشند.
وزارت علوم وقتی میداند تا حدود 90 درصد دانشگاههای سراسر کشور چنین شیوه آموزشی را پیش میبرند چرا باید این تبصره را برجسته کند از طرف دیگر چرا وقتی وزارت علوم میداند که تصمیمگیری برای بازگشایی دانشگاهها برعهده ستاد کلی مبارزه با کرونا است، تصمیمگیری برای چنین شرایط سختی را برعهده دانشگاهها میگذارد؟ انگار وزارت علوم میخواهد این مسئله بزرگ را از سر خود واکند و توپ را در زمین دانشگاهها بیاندازد که اگر دو فردای دیگر صدای اعتراضی بلند شد دانشگاهها را نشانه بگیرد.