به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو_سارا عاقلی؛ انتخابات مجلس یازدهم تمام شد! اما نه برای همه! برخی از افراد هنوز درگیر آن هستند؛ شاید بیشتر از همه نمایندگان سابق که نتواستند از مجرای شورای نگهبان و رای مردم عبور کنند و برای بار چندم به کرسی بهارستان برسند و احتمالا به همین خاطر در آخرین روزهای حضورشان در مجلس به دنبال تصویب طرح دوفوریتی مجازاتهایی برای افرادی که گزارشهای کذب درباره کاندیداهای انتخابات ارائه میکنند، شدند؛ نام علی مطهری بیشتر به چشم میخورد؛ نمایندهای که اصولگرا وارد مجلس هشتم شد؛ در مجلس نهم "صدای ملتی" شد و نهایتا برای مجلس دهم به این نتیجه رسید که اصلاح طلبی میتواند مفر بهتری برای ورود باشد!
اما عمر چرخشهای سیاسیِ مطهری قد نداد تا چهارمین دورهی نمایندگیاش را هم ببیند؛ او برای مجلس یازدهم کاندیدا شد اما نتوانست از کانال تایید صلاحیت شورای نگهبان عبور کند؛ البته که اگر عبور هم میکرد به سرنوشت همتایان اصلاح طلبش دچار میشد مانند مجید انصاری که علی رغم سرلیستی اصلاحطلبان نفر سی و ششم تهران شد.
مجموع این اتفاقات باعث شد تا او در طی چند واکنش هم قبل و هم پس از انتخابات خود را مقابل شورای نگهبان و سخنگویش قرار دهد تا موضوع رد صلاحیتها و چهرهی جنجال آفرینِ خودش را برای رسانهها زنده نگه دارد.
تازهترین اظهارات او به یادداشتش در روزهای پایانی فروردین برمیگردد که در روزنامه اعتماد خطاب به سخنگوی شورای نگهبان و اظهارنظر تازهاش نوشت:«واکنشهای آقای کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان نسبت به مسائل مربوط به انتخابات گذشته از حد متعارف خارج شده است. میتوان گفت: نسبت به این موضوع آلرژی و حساسیت پیدا کرده است به طوری که با کمترین بهانهای وارد این گود میشود و از خود دفاع میکند و بدون آنکه کسی از او سوال کند بر درستی رد صلاحیتها اصرار میورزد.
به نظر میرسد که او به خاطر رد صلاحیتهای بیحساب دچار عذاب وجدان شده و دنبال آرام کردن وجدان خویش است. اگر چنین باشد، امر مبارکی است و نشانه آن است که هنوز وجدان و فطرت انسانی در ایشان زنده است.
حساسیتی که ایشان نسبت به مطرح شدن طرح دوفوریتی اصلاح قانون انتخابات در مجلس از خود نشان داده و حرفهای بیاساس زده است، قابل تامل است ضمن اینکه با جایگاه ایشان یعنی عضویت و سخنگویی شورای نگهبان نیز تناسب ندارد.»
در واقع مطهری آنچه که خودش با آن درگیر است را به کدخدایی نسبت میدهد چرا که با گذشت دو ماه از انتخابات و حدود سه ماه از تایید صلاحیتها او همچنان با دلیل و بی دلیل موضوع تایید صلاحیت ها را پیش می کشد و سعی میکند موضوع حقوقی و سیاسیِ ردصلاحیتها را بیشتر از اینکه به صورت فنی به بوتهی نقد بکشاند، به آلرژی و وجدانِ کدخدایی مرتبط بداند!
او کمی پس از رد صلاحیت شدنش در قالب توییتی در دوم اسفند اعلام کرده بود:«در جلسهای که با عضو حقوقدان شورای نگهبان داشتم پس از آنکه او سه اظهار نظر من را دلیل رد صلاحیت ذکر کرد، گفتم حیف خون شهید مطهری که به زمین ریخت تا امروز این حرفها را بشنوم.»
او قسمت کمی از جلسهاش با شورای نگهبان را علنی کرد درحالی که میتوانست مشروح آن و دلایل رد صلاحیتشدنش را بیشتر رسانهای کند و حتی در صورت وارد نبودن موارد، پروندهی اعتراض آن را به جریان بیاندازد در حالی که چنین نکرد.
قانون انتخابات، آری؛ بودجهی 99 نه!
قسمت دیگری از این اظهار نظر که مهم تر به نظر میرسد درباره ی قانون انتخابات است؛ او در قسمت دیگری از یادداشتش نوشته:«ایشان اظهار تعجب کرده که چرا وسط بحران کرونا، طرح اصلاح قانون انتخابات در مجلس مطرح شده است. مثل این است که بگوییم چرا شورای نگهبان وسط بحران کرونا به بررسی مصوبات مجلس از لایحه مالیات بر ارزش افزوده پرداخته است.
گویی در این روزها همه باید فقط درباره کرونا حرف بزنیم. از آن طرف میگوید چرا جلسات مجلس تعطیل شد از این طرف میگوید چرا برقرار شده و طرحی را غیر از کرونا مطرح کردهاید.»
مطهری در این باره بیراه نگفته اما سوالی که افکار عمومی این است که چرا مجلس دهم در روزهای پایانی 98 بودجهبندی کشور را به بهانهی شیوع کرونا جدی نگرفت و از تمهیدات جدید برای برقراری جلسه و جمع بندی موضوع استفاده نکرد؟!
چه دلیلی باعث میشود که علی مطهری گمان کند اصلاح قانون انتخابات، طرحی مهم و فوری است اما بررسی بودجهی سال 99 نه؟!
او حتی کم کاری مجلس را نیز به گردنِ شورای نگهبان و "دست الهی" انداخت و در توییتی در 12 فروردین گفت:«از روزی که آقایان جنتی و کدخدایی حدود 90 نماینده از مجلس را آن هم بعضا به خاطر اظهار نظر برخلاف نظر آن ها رد صلاحیت کردند، یک دست الهی مجلس را تعطیل کرد. شاید این علامتی باشد برای این دو که دست از روش غلط خود بردارند.»
بیانگیزگیِ مجلس دهم
داستان واکنش تند علی مطهری به آنجا برمیگردد که نمایندگان مجلس در آخرین روزهای مسئولیت خود در انتهای فروردین ماه با تصویب طرح دوفوریتی برای اصلاح قانون انتخابات، خواهان مجازاتهایی برای افرادی که گزارشهای کذب درباره کاندیداهای انتخابات ارائه میکنند، شدند که پر واضح بود که چنین اقدامی نه با هدف اصلاح نظام انتخابات و با هدف تسویه حساب با گزارشگرانِ تخلفات نمایندگانِ ردصلاحیت شده در حال انجام است.
در واکنش به همین طرح بود که کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، در قالب یادداشتی در 27 فروردین ماه درباره رویهی مجلس دهم در اولویت بندی موضوعات انتقاد کرد و گفت:«امروز در خبرها آمده بود که مجلس بعد از تعطیلات کرونایی و غیرکرونایی جلسه علنی داشت و ناگهان یک طرح دوفوریتی مطرح شد که همگان را به تعجب واداشت. وسط بحران کرونا چهچیز واجبتر از اصلاح قانون انتخابات؟! انتظاری که 4 سال بهپای آن نشسته بودیم! اول خیال کردم وظیفه ناتمام مجلس یعنی اصلاح قانون انتخابات و اجرای سیاستهای کلی انتخابات موضوع دوفوریتی است! اما زهی خیال باطل! احقاق حق آن دسته از نمایندگانی که علیه آنها مثلاً گزارش خلاف واقع داده شده است! موضوعی حیاتی و ضروری برای کشور آن هم در این وانفسای کرونایی! آنقدر مهم که سایر مصوبات مورد نیاز کشور به تأخیر افتد و حقوق ازدسترفته احتمالی آن 75 نفر نماینده که از اوجب واجبات شناخته شده اولویت یابد و البته که فی التاخیر آفات؟ حالا کاری نداریم چرا در بیان تعداد نمایندگان ردصلاحیتشده همیشه عدد 90 و 80 تکرار میشود؟ منظور خاصی در میان است؟ نمیدانم ولی یکی نیست از اینها بپرسد الآن که جلسات علنی دارید از نمایندگان ردصلاحیتشده خواسته شود دست خود را بالا بگیرند و یک نفر دیگر شمارش کند قطعاً از 75 نفر بالاتر نخواهد رفت. این نه بهتعبیر وزیر معزول، کرونای شورای نگهبان است و نه بهتعبیر نماینده مجلس دهم عذاب الهی آن هم بهخاطر رد صلاحیت نمایندگان! صرفاً یک شمارش ساده از 1 تا 75 است.»
منتقدان مجلس دهم معتقدند دلیل عجله مجلس فعلی برای تصویب طرح هایی مانند شفافیت و تغییر قانون انتخابات، سرخوردگی از باخت و ثبت چنین طرح هایی به نام مجلس دهم است. این در حالی است که مجلس دهم بزنگاه های مفیدی را برای تصویب چنین طرحهایی از دست داد. مانند زمانی که به فوریت طرح شفافیت در تابستان 97 رای نداد یا زمانی که طرح ها و لایحهی پیشنهادی دربارهی تغییر نظام انتخاباتی از سمت پژوهشکدهی شورای نگهبان، وزارت کشور و پژوهشگران این حوزه را دچار سرگردانی و تغییر ماهیت در کمیسیون شوراهای خود کرد و حالا نیز با انگیزهی سیاسی در حال انجام است.
مخالفانِ عملکردِ مجلس فعلی، دلیل دیگر این تعجیل را ایجاد دست انداز برای مهمانان بعدی بهارستان که رقیبان نمایندگان فعلی هستند، میدانند چراکه تصویب طرحهایی مانند تغییر نظام انتخاباتی نیاز به سه چهارم آرا دارد و در صورت تصویب، تغییر آن به راحتی و سریع امکان پذیر نیست و در حکم یک ساختار، نحوه مشارکت و نوع رفتار سیاسیِ جامعه را در بلند مدت تعیین خواهد کرد؛ پس بجای تبدیل شدن به دست مایهی تسویه حساب باید از کانال کارشناسان عبور کند.
حالا باید از مطهری سوال کرد که واکنشهای چه کسی نسبت به مسائل مربوط به انتخابات گذشته از حد متعارف خارج شده؟! سخنگوی شورای نگهبان یا نمایندهی رد صلاحیت شده که هر اتفاقی داغ قدیمی او را مبنی بر رد صلاحیت را تازه میکند؟!