آخرین اخبار:
کد خبر:۸۵۸۲۸۲
در گفتگو با دانشجو مطرح شد

اقتصاد ایران در سراشیبی مالی‌سازی / ارزش جاری بورس ۲ برابر نقدینگی کشور / صنعت در خفگی تاریخی

اصغر بالسینی گفت: در کشور‌های پیشرو صنعتی ابتدا بخش صنعت رشد کرده و به تبع آن خدمات مالی بازار سرمایه و سایر خدمات مبتنی بر مالی سازی اقتصاد رشد می‌کند، اما در ایران بخش صنعت دچار خفگی تاریخی است.

گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، در حالی که همه بازار‌های کشور و بازار‌های جهانی پس از شیوع کرونا درتعطیلی نسبی به سر می‌برد هجوم سرمایه‌ها در ایران به بازار سرمایه نه تنها تعجب کارشناسان داخلی بلکه نگاه کارشناسان اقتصادی و مالی سایر کشور‌ها را که در شوک تعطیلی‌ها و رشد منفی اقتصادی ناشی از این بیماری به سر می‌بردند را به سمت بازار سرمایه ایران کشاند. دولت تلاش بسیاری کرد تا سرمایه‌های مردم به سمت بورس برود در حالی که در هفت سال گذشته چنین تلاشی برای هدایت سرمایه‌ها به سمت بخش‌های مختلف تولید از دولت دیده نشد. اصغر بالسینی؛ اقتصاددان و استاد دانشگاه در این گفتگو در پاسخ به این سوال ما که آیا رشد بازار سرمایه در ایران به معنای رشد تولید است با بیان اعداد و ارقام قابل توجه صحبت کرده است که در ادامه مشاهده می‌کنید.

رشد یک باره بازار سرمایه ابهام زا بود از نظر شما این رشد شاخص که متفاوت با روند رکود اقتصادی بود آیا بر سایر بازار‌ها هم تاثیر گذاشته است؟
با گسترش فعالیت‌های بازار سرمایه و سایر بازار‌های مالی در کشور خصوصاً دردوسال اخیر و همچنین با انتشار ده‌ها هزار میلیارد تومان اوراق مالی توسط دولت برای جبران کسری بودجه توسط بانک مرکزی جهت اجرای سیاست‌های پولی، موضوع گسترش بخش مالی از طریق آزادسازی مالی درمقابل توسعه بخش‌های واقعی اقتصاد ایران مورد توجه قرار گرفته است. این روند با توجه به تجربه‌های قابل تاملی که در کشور‌های مختلف از این حیث وجود دارد باید به جد مورد توجه قرار گیرد چرا که درغیر این صورت اثرات آزادسازی مالی بی‌ضابطه و گسترش فعالیت‌های مالی مانند آنچه در بورس اتفاق می‌افتد گریبانگیر اقتصاد خواهد شد. مثلاً آمار‌ها نشان می‌دهد در حالیکه رشد تولید ناخالص داخلی در دو سال اخیر همواره منفی بوده به طوری که این عدد در سال ۱۳۹۷ منفی شش درصد و در سال ۱۳۹۸ منفی شش و هشت دهم درصد بوده است رشد ارزش جاری بازار بورس کشور حدود ۷۰۰ درصد بوده است این به آن معناست که به رغم کوچک شدن اقتصاد ایران به دلیل رشد‌های منفی پی در پی، اما بورس به عنوان یکی از شاخص‌های کلیدی مالی سازی در اقتصاد اعداد اعجاب انگیزی را تجربه کرده است در حال حاضر ارزش جاری بورس و فرابورس کشور حدود ۵۰۰۰ هزار میلیارد تومان است که این عدد دو برابر نقدینگی کشور و ۱.۷ برابر تولید ناخالص داخلی است. اگر مقایسه‌ای بین شاخص‌های گسترش ابزار‌های مالی در اقتصاد ایران و سایر کشور‌های پیشرفته و در حال توسعه صورت پذیرد مسائل شگفت انگیزی نمایان میشود. در حال حاضر شاخص ارزش جاری بازار سرمایه به تولید ناخالص داخلی در ایران به رقم بی سابقه ۱۶۰ درصد رسیده است، در حالی که این عدد در آمریکا به عنوان دارنده بزرگترین بازار سرمایه جهان حدود ۱۵۰ درصد در انگلستان حدود ۱۳۰ درصد و در ژاپن حدود ۱۰۷ درصد می‌باشد. کشور‌های امارات و عربستان حدود ۶۰ درصد چین و آلمان ۴۵ درصد و ترکیه نیز ۲۰ درصد می‌باشد.

بیشتر بخوانید:

تفاوت شاخص‌های بازار سرمایه درایران و سایر کشور‌های دنیا در وضعیت رکود اقتصادی و اقتصاد کرونایی به چه معناست؟
این بدان معناست که از حیث گسترش بخش مالی در اقتصاد ایران شرایط به گونه‌ای است که وضعیت شاخص‌های مالی سازی در اقتصاد ایران فراتر از کشور‌هایی است که ده‌ها سال است در این حوزه پیشرو هستند. خب ممکن است این سوال پیش آید که چه اشکالی دارد بخش مالی اقتصاد رشد پیدا بکند یا اینکه بخش‌هایی مثل بخش خدمات و بخش خدمات مالی نیز که در زمره آن است با گسترش روبرو شود؟ واقعیت این است که تاکنون کمتر کشوری در دنیا توانسته است با اتکای صرف به خدمات به یک سطح زندگی شایسته دست پیدا کند، چرا که بین سهم خدمات در تولید ناخالص داخلی ایران و سایر کشور‌ها تفاوت معناداری وجود دارد. در کشور‌های پیشرو صنعتی ابتدا بخش صنعت رشد کرده و به تبع آن خدمات مالی بازار سرمایه و سایر خدمات مبتنی بر مالی سازی اقتصاد رشد کرده است، اما در ایران بخش صنعت دچار خفگی تاریخی است و به تعبیری می‌توان گفت صنعت زدایی گسترده‌ای در اقتصاد ایران در سال‌های اخیر شکل گرفته است. آمار‌ها نشان می‌دهد رشد بخش صنعت در سال ۹۷ منفی ۸ درصد و در سال ۱۳۹۸ فقط ۲.۱ دهم درصد بوده است این بدان معناست که بخش صنعت کوچک و شکننده‌ای در اقتصاد ایران وجود دارد که آسیب پذیری قابل توجهی دارد.

یعنی براین موضوع تاکید می‌کنید که گسترش بخش مالی بازار سرمایه لزوما به معنی رشد صنعت نخواهد بود؟
کاهش نقش بخش صنعت در اقتصاد ایران با آنچه که در کشور‌های صنعتی مشاهده می‌شود تفاوت قابل توجهی را نشان می‌دهد. در کشور‌های صنعتی به دلیل بهره وری بالا و کاهش قیمت تمام شده محصولات صنعتی نقش بخش صنعت در تولید ناخالص داخلی آن‌ها کمرنگ نشان داده میشود، اما این مسئله به معنی کاهش اهمیت بخش صنعت در این کشور‌ها نیست، ولی در ایران وضعیت به گونه دیگری است یعنی حتی با افزایش قیمت در بخش صنعت باز هم سهم این بخش در اقتصاد بالا نیست. مساله دیگر اینکه در کشور‌های صنعتی توسعه خدمات و خدمات مالی همراستا با بخش واقعی بوده، اما در ایران بخش خدمات و بویژه خدمات مالی با کمترین ارتباط با بخش‌های واقعی و بیشتر در خدمت تجارت پول و توسعه فعالیت‌های غیر مولد بوده است. باید به این مسئله توجه داشت این پنداشت که کشور‌های در حال توسعه مانند ایران می‌توانند بدون اینکه صنعتی شدن را طی کنند به طور مستقیم وارد دوران پسا صنعتی و یا دوران گسترش بیش از اندازه بخش مالی شوند یک نوع خیالبافی است. فضای محدود این کشور‌ها برای افزایش بهره وری خدمات را به موتور ضعیف رشد مبدل می‌کند، ضمناً تجارت پذیری اندک بخش خدمات به آن معناست که هرچه اقتصاد بیشتر متکی به بخش خدمات باشد توانایی کمتری برای صادرات دارد و عواید صادراتی کمتر هم یعنی منابع کمتر جهت خرید فن آوری‌های پیشرفته. بدین ترتیب باید به این نکته توجه جدی داشت که گسترش بیش از اندازه بخش مالی در اقتصاد لزوماً به معنای توسعه بیشتر کشور نمی‌باشد.

بیشتر بخوانید:

ایراد کار اقتصاد و تدبیر مسوولین ما دراین مسیر چیست؟
تجربه پیشرفت اقتصادی در کشور‌های دارای وضعیت مناسب گواهی بر این ادعاست که بدون داشتن بخش تولید و بخش صنعت مولد و دارای ارزش افزوده بالا عملاً رشد بخش‌های مالی به معنای ایجاد حباب‌های مختلف در بازار خواهد بود. به عنوان مثال اگرچه در چند سال اخیر به دلیل رونق فعالیت‌های بازار بورس سرمایه‌های گسترده جذب این بازار شده، اما باید توجه داشت که سهم این بازار در تامین مالی تولید در حداقل بوده است. درمجموع این نکته قابل ملاحظه است که باید بخش خدمات و بخش مالی در اقتصاد هم راستا هم جهت و متناسب با بخش‌های واقعی مانند بخش صنعت رشد کند چرا که در غیر این صورت امکان بروز حباب‌های گسترده و خطرناک وجود خواهد داشت. تجربه بحران‌های مالی سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ و همچنین ۲۰۰۸ میلادی در کشور‌های صنعتی نشانه‌های ذی قیمتی را به برنامه ریزان نشان می‌دهد، اما ظاهرا در کشور ما اصرار عجیبی به تجربه کردن مسیر‌های طی شده و بی توجهی به تجربه‌های اندوخته وجود دارد و در قصه مالی سازی اقتصاد هم این مساله به خوبی نمایان است.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار