کد خبر:۸۵۸۸۳۸
ماجرای دل‌تنگ شدن امام رضا (ع) برای یک شیعه
حجت‌الاسلام انصاریان گفت: شخصی برای طرح یک مسئله نزد امام رضا (ع) در مرو رفت، سؤال را پرسید و امام پاسخ داد، از ایشان اجازه مرخصی خاست، اما فرمودند نه، من دلم می‌خواهد امشب خانه من بمانی. اگر شیعه از پیش ما برود، غربت می‌کشیم.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حجت‌الاسلام حسین انصاریان مفسر قرآن کریم و سخنران مذهبی طی سخنانی اظهار داشت: در روایت داریم که اسماعیل می‌گوید: برای رفع یک مسئله‌ای به در خانه امام رضا (ع) در مرو آمدم، در زدم، دیدم خود ایشان در را باز کردند. او به حضرت فرمود: من مسئله‌ای دارم از شما بپرسم و بروم و ایشان فرمودند: جلوی در نمی‌شود به داخل بیا.
وی افزود: اسماعیل می‌گوید: به داخل خانه رفتم، مسئله را پرسیدم و امام پاسخ داد، از ایشان اجازه مرخصی خاستم امام فرمودند: نه، من دلم می‌خواهد امشب خانه من بمانی. یعنی دل امام برای شیعیان مؤمن تنگ می‌شود، ایشان فرمودند: اگر شیعه از پیش ما برود، غربت می‌کشیم و تنها می‌شویم.
انصاریان با اشاره به اینکه شام آوردند، اما در یک ظرف تصریح کرد: امام رضا (ع) خطاب به اسماعیل فرمودند: دوست دارم هم کاسه من باشی. بعد از شام امام خادم را صدا کرد و فرمود: من از مدینه که به مرو آمدم یک تشک، یک بالشت و یک روانداز مخصوص برای خودم آورده‌ام، آن را امشب برای اسماعیل پهن کن.
این سخنران مذهبی افزود: اسماعیل می‌گوید: به رختخواب رفتم و یکباره به ذهنم رسید چه احترامی امام رضا (ع) به من کردند که حضرت در اتاق را باز کرد و فرمود: مواظب باش که مغرور نشوی، شیعه ما غرور ندارد و می‌داند هرچه دارد از خدا دارد.
وی ادامه داد: شیعه می‌داند اگر نماز می‌خواند، به مشهد برای زیارت امام رضا می‌رود، اگر روضه می‌رود و ... همه از توفق خداوند است لذا نباید به خودمان بنازیم.
این سخنرانی را اینجا بشنوید:
وی افزود: اسماعیل می‌گوید: به داخل خانه رفتم، مسئله را پرسیدم و امام پاسخ داد، از ایشان اجازه مرخصی خاستم امام فرمودند: نه، من دلم می‌خواهد امشب خانه من بمانی. یعنی دل امام برای شیعیان مؤمن تنگ می‌شود، ایشان فرمودند: اگر شیعه از پیش ما برود، غربت می‌کشیم و تنها می‌شویم.
انصاریان با اشاره به اینکه شام آوردند، اما در یک ظرف تصریح کرد: امام رضا (ع) خطاب به اسماعیل فرمودند: دوست دارم هم کاسه من باشی. بعد از شام امام خادم را صدا کرد و فرمود: من از مدینه که به مرو آمدم یک تشک، یک بالشت و یک روانداز مخصوص برای خودم آورده‌ام، آن را امشب برای اسماعیل پهن کن.
این سخنران مذهبی افزود: اسماعیل می‌گوید: به رختخواب رفتم و یکباره به ذهنم رسید چه احترامی امام رضا (ع) به من کردند که حضرت در اتاق را باز کرد و فرمود: مواظب باش که مغرور نشوی، شیعه ما غرور ندارد و می‌داند هرچه دارد از خدا دارد.
وی ادامه داد: شیعه می‌داند اگر نماز می‌خواند، به مشهد برای زیارت امام رضا می‌رود، اگر روضه می‌رود و ... همه از توفق خداوند است لذا نباید به خودمان بنازیم.
این سخنرانی را اینجا بشنوید:
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
اخبار مرتبط
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.