گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری داانشجو: چهارمین جشنواره تلویزیونی مستند همزمان با عید غدیر خم کارش را با پخش منظم و روزانه آثار راهیافته به بخش مسابقه این دوره از جشنواره آغاز کرده است. مستندهایی که براساس برنامه اعلام شده به روی آنتن شبکه مستند سیما میروند تا مخاطبان و دوستداران سینمای مستند در روزهایی که نه سینماها محیط چندانی مناسبی برای تماشای فیلم هستند و نه جشنوارههای مستند مرسوم به روال سابق برگزار میشوند، کمی فیلم خوب ببینند.
آغاز پخش آثار این جشنواره بهانهای شد تا سری به استودیو شبکه افق بزنیم که در این چند روز گذشته محل ضبط آیتمهای معرفی آثار راهیافته به این دوره از جشنواره بود. مستندسازانی که حالا خودشان سوژه دوربینها شده بودند و با حرکت سه، دو، یک کارگردان باید در مقابل دوربین آنگونه که کارگردان میگفت، حرکت کنند و حرف بزنند.
پَدهای گریم شسته و ضدعفونی شده برای گریم آماده شدهاند و چه کار سختی است برنامهسازی در این دوران کرونا که باید در کنار حساسیت برای حفظ کیفیت خروجی نهایی، به رعایت مسائل بهداشتی هم فکر کنی. دردسری که نه فقط برای سازندگان برنامههای جنبی چهارمین جشنواره تلویزیونی مستند بلکه دغدغهای برای همه برنامهسازان تلویزیونی است.
گوشهای از استودیو نشسته بودم و به کارگردانهایی که یکی پس از دیگری برای ضبط آیتمهای مربوط به آنها در استودیو حاضر میشدند، نگاه میکردم. همه فکرم این بود که در این دوران کرونا که همه جشنوارهها یکی پس از دیگری در حال تعطیلی، تعویق یا حرکت به سمت برگزاری مجازی هستند، برپا شدن رویدادهایی مثل جشنواره تلویزیونی مستند چقدر میتواند در بهتر شدن حال مستندسازان کمک کند. هنرمندانی که با هزار امید و آرزو به سراغ روایت سوژههای مختلف رفتهاند و حالا انتظار دارند که اثرشان در بهترین شرایط توسط مخاطبان دیده شود.
سید محمدحسین هاشمی یکی از مستندسازانی است که در حاشیه ضبط برنامه به سراغ او رفتم. هاشمی که معلوم است از آن مستندسازهای دقیق و به شدت حساس است، چند باری وسط ضبط آیتم مربوط به خودش کات میدهد و میگوید این جملات را خوب نگفتم و لطفا دوباره بگیریم. او که به عنوان تهیهکننده مستند «یازده جولای» با موضوع نسل کشی مسلمانان بوسنی در جشنواره امسال حضور پیدا کرده بود، درباره این که جشنواره تلویزیونی مستند چه تاثیری در فضای مستندسازی کشور دارد، گفت: «در شرایطی که به خاطر کرونا، نیاز مردم برای فیلم دیدن در سینما چندان محقق نمیشود، تلویزیون با مخاطب میلیونی خود میتواند پاسخی به این نیاز باشد.»
هاشمی در ادامه صحبتهایش به این اشاره میکند که بسیاری از جشنواره تخصصی مستند مثل «سینماحقیقت» مخاطبانی به مراتب کمتر از جشنواره تلویزیونی مستند دارند و این مزیتی بزرگ برای جشنواره است. او البته دل پُری هم از بعضی از مدیران نهادهای فرهنگی دارد و از بیتوجهی نسبت به مستندسازان گلایه میکند.
مستندسازان یکی پس از دیگری به داخل استودیو میآیند و با قرار گرفتن در برابر دوربین به معرفی مستندشان و اینکه چگونه این اثر را ساختهاند، میپردازند. پایان بخش صحبتهای هر کدام از آنها هم دعوت از مخاطبان است تا به تماشای این مستندها بنشیند. مستندهایی که قرار است در کنار داوری حرفهای جشنواره از سوی مخاطبان جشنواره نیز مورد داوری قرار بگیرد تا علاوه بر جوایز جشنواره، جوایزی نیز به عنوان بهترین آثار از نگاه مردم به مستندسازان اعطا شود. اتفاقا همین موضوع هیجان حضور در جشنواره را بیشتر میکند؛ چرا که علاوه بر قضاوتهای تخصصی، آرای مردمی هم محک خوبی برای این است که هر مستندساز بداند چقدر در زمینه برقراری ارتباط با مخاطبانش موفق ظاهر شده است.
محمدرضا وطندوست هم از جمله مستندسازانی است که در این روز برای معرفی مستندش به استودیو افق آمده است. وطندوست متولد ساری است و از سال 79 وارد رشته سینما شده است. او در چهارمین جشنواره تلویزیونی مستند «لوتوس» را برای نمایش آورده است. مستندی که ایده اولیه ساخت آن از یک خبر در یکی از خبرگزاریها گرفته شده است.
وطندوست از جذابیتهای سینمای مستند میگوید. به تعبیر او «مستند» یعنی تفسیر خلاقانه واقعیت؛ مستند برآمده از نگاه نو مستندساز به یک ایده است. ایدههایی که شاید همه آن را ببینند اما این مستندسازان هستند با نگاهی ویژه و منحصربه فرد به سراغ آنها میروند.
سمیه کریمی آخرین مستندسازی است که در این روز قرار است برای معرفی مستندش در مقابل دوربین قرار بگیرد. او امسال «آوای شب دهم» را به چهارمین جشنواره تلویزیونی مستند آورده است؛ مستندی درباره یک هیات خاص که در استان یزد فعالیت میکند.
کریمی از این میگوید که حدود 2 سال درگیر ساخت این مستند بوده است. وقتی از او درباره این میپرسم که خصوصیات مستندسازی در شهرهایی غیر از پایتخت چیست و اساسا جشنوارههایی مثل جشنواره تلویزیونی مستند چگونه میتواننند به رشد مستندسازی در شهرستانها کمک کنند، در جواب میگوید: «درست است که امکانات برای مستندسازی در تهران بیشتر است اما اتفاقا سوژههای بهتر و جذابتر معمولا در شهرهایی غیر از پایتخت پیدا میشوند.»
از خانم کریمی درباره حق پخش آثار راهیافته به جشنواره تلویزیونی مستند هم میپرسم که او در پاسخ به نکتهای دقیق اشاره میکند: «شاید عدد و رقم پرداخت شده به عنوان حق پخش به نسبت میزان هزینههای صرف شده برای ساخت یک مستند کافی نباشد اما بیش از آن بحث احترامی که با این کار به مستندسازان گذاشته میشود، اهمیت دارد و از این نظر قطعا اتفاقی خوب و حرفهای است.»
حوالی ظهر است که از استودیو بیرون میآیم و به این فکر میکنم که حتما در این آخر هفته برنامهام را تنظیم کنم تا حداقل یکی دو مورد از مستندهای جشنواره امسال را ببینم؛ مستندهایی که هر شب ساعت 21 به روی آنتن شبکه مستند سیما میروند.