اعتراض بسیاری از کارشناسان به آییننامه ارتقاء اساتید ما را بر آن داشت تا به گفتگو با عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه علمی کاربردی پردازیم و از چالشهای ایجاد شده آگاه شویم.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو،پدرام جدی- بدون شک یکی از مهمترین بخشهای نظام علم و فنـاوری در هـر کشـوری، دانشـگاههای آن است، طبیعتا کارآمدی ساختار دانشگاه نیز ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با تحقق اهداف نظام علم و فناوری هر کشوری دارد.
در همین راستا جهتدهی فعالیتهای اعضای هیئت علمی و دانشجویان نیز که اعضای اصلی این سیستم خوانده میشوند اهمیت به سزایی مییابد، به همین منظور وزارت علوم از سالهای گذشته و در دورههای متفاوت به تدوین و اصلاح آیین نامههای ارتقاء اساتید پرداخته است، زیرا مهمترین ابزار تحقق چنین هدفی همین آییننامه کمتر به گوش رسیده است.
آخرین اصلاحات انجام شده در آییننامه ارتقاء اساتید مربوط به سال ۹۴ میشود، اما چه اصلاحاتی؟ اصلاحاتی که به گفته کارشناسان مشکلات بسیاری را برای اساتید دانشگاهی ایجاد کرده است، تا آنجا که قریب به اتفاق اساتید به آن اعتراض کردند و خواستار اصلاح مجدد آن شدند.
حمید قاسم زادگان عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه جامع علمی کاربردی که دورههای متفاوتی از آییننامه ارتقاء اساتید را به خود دیده نیز از جمله اساتیدی محسوب میشود که با چالشهای این آییننامه آشناست، به همین منظور به گفتگو با او پرداختیم تا چالشهای که اساتید دانشگاهی در آییننامه ارتقاء اساتید با آن مواجه هستند را مورد بررسی قرار دهیم.
مهمترین وجه قابل اصلاح در این آییننامه ارتقاء اساتید از نظر شما مربوط به چه موضوعی میشود؟
مشکل عمدهای که در آییننامه ارتقاء اساتید وجود دارد در حقیقت این است که وزارت علوم یک دنشگاه مادر، همچون دانشگاه تهران را در نظر گرفته و بدون توجه به دانشگاههای دیگر یک آییننامه ارتقاء را برای همه آنها تدوین کرده است؛ که این تصمیم گیری بسیار به ضرر اساتید است و بیش از پیش آنها را بیانگیزه میکند.
مهمترین مسئلهای که بند پژوهشی آییننامه ارتقاء برای اساتید ایجاد کرده است؛ چیست؟
متاسفانه در این آییننامه تفکیکی میان رشتههای دانشگاهها قائل نشدهاند به نحوی که اساتید رشته هنر را با اقتصاد و رشتههای فنی مورد سنجش قرار میدهند که کاملا با یک دیگر متمایز هستند. شاید با مواردی که به این آییننامه اضافه شد همچون ثبت اختراع خیلی از اساتید در رشتههای فرهنکی و هنری عقب افتادند.
در این سیستم که باید به ارائه مقاله و کارهای پژوهشی پرداخت، اگر آمار و ارقام نداشته باشیم، فعالیت انجام شده اصلا پذیرفته نخواهد شد، در صورتی که در جامعه کنونی ما تولید محتوای فرهنگی بسیار ضعیف شده است و با وجود تاکیدات مقام معظم رهبری بر تقویت آن، مورد توجه واقع نمیشود، زیرا آییننامه ارتقاء اساتید نگاه به تولید مقالات غربی است.
تمایزی که بین دانشگاهها قائل میشوند اگر بگوییم مغرضانه نیست، میتوان ناآگاهانه خواند. متاسفانه اختلافات و تنگ نظریهایی که وجود دارد راه به جایی برده که استاد دانشگاه بیانگیزه شده است. به نمایندگان مجلس دوره دهم نیز این موضوعات ارائه شد، اما کاری از پیش برده نشد.
همچنین مشکل دیگری که در این راستا وجود دارد مربوط به داوریها میشود، زیرا افراد متخصص در این حوزه قرار نمیگیرند که ارزیابی داشته باشند و به همین دلیل افراد هیئت علمی مختلفی که وارد دانشگاهها میشوند اصلا مورد توجه نیستند. به طور مثال چند وقت قبل وزارت علوم قصد داشت اساتیدی را ارتقاء دهد، اما اعلام کرد که اساتیدی که از دانشگاه آزاد تهران مرکز باشند مورد پذیرش قرار نخواهند گرفت، تمایزی که بین دانشگاهها قائل میشوند اگر بگوییم مغرضانه نیست، میتوان ناآگاهانه خواند. متاسفانه اختلافات و تنگ نظریهایی که وجود دارد راه به جایی برده که استاد دانشگاه بیانگیزه شده است. به نمایندگان مجلس دوره دهم نیز این موضوعات ارائه شد، اما کاری از پیش برده نشد.
متاسفانه در حوزه پژوهشی ما با کمیکرایی مواجه هستیم نشریهای را مورد قبول قرار میدهند که حتما ای اس آی باشد و آمار ارائه کند، اصلا نگاه نمیکنند که برخی از مقالات و پژوهشها قابلیت دریافت آمار را ندارند به عنوان مثال بنده مقالهای را ارائه دادم که برای کودکان استثنایی کم توان ذهنی بود، برای این موضوع امکان ارائه آمار وجود ندارد، زیرا نتایج براساس مطالعات گردآوری شده است. اما موضوع بسیار جذاب بود زیرا این مطالعات برای اولین بار در ایران انجام شده بود. اما کنار میرود زیرا isi نسیت!
بنده عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان نیز هستم تفاوتی که این دانشگاه با دانشگاههای دیگر دارد، بسیاری از اساتید آن سی سال ماحصل تجربه و تدریس را دارند نباید با یک مقاله کنار زده شوند، باید دقت شود که تفاوت دانشگاه فرهنگیان با سایر دانشگاهها این است که اساتید دانشگاه فرهنگیان روش تدریس بلد هستند، که این تجربه کردن خودش یک مقاله است، اما وقتی در سیستم وزارت علوم قرار میگیرد، از استادی که ۲۰ سال تدریس انجام داده است خواسته میشود تا مقاله ارائه کند!
این مسئله با این حال که بارها و بارها رهبری به آن تاکید کرده است و در دانشگاه فرهنگیان حضور یافته است و خواستار آرایش درونی آن شده است، در گوش مسئولین نمیرود و متاسفانه وزارت علوم با بخشنامهها و جریاناتی که دارد سایر دانشگاهها را در حاشیه قرار داده و دانشگاههای مورد نظر خودش را با توجه به آن مقررات جلو میبرد.
اگر آییننامه ارتقاء اساتید بر اساس ماموریت دانشگاهها به تفکیک آنها بپردازد، موافقتر عمل خواهد کرد. زیرا اگر هر دانشگاه برای خود آییننامه ارتقاء تدوین کند شاید در برخی از دانشگاهها اشخاص به راحتی ارتقاء یابند و برخی دیگر با اینکه برای نظام بسیار سودمند بودهاند، ارتقاء نیابند.
به نظر شما وجود آییننامه ارتقاء اساتید به این نحو ضرورت دارد؟ برای جایگزینی آن چه پیشنهادی دارید؟
اینکه آییننامه ارتقاء اساتیدی به شکل جامع وجود نداشته باشد و هر دانشگاهی به صورت مجزا به تدوین آییننامه ارتقاء اسایتد بپردازد، خوب است، اما آسیبهایی را نیز دارد. به نظر بنده اگر آییننامه ارتقاء اساتید بر اساس ماموریت دانشگاهها به تفکیک آنها بپردازد، موافقتر عمل خواهد کرد. زیرا اگر هر دانشگاه برای خود آییننامه ارتقاء تدوین کند شاید در برخی از دانشگاهها اشخاص به راحتی ارتقاء یابند و برخی دیگر با اینکه برای نظام بسیار سودمند بودهاند، ارتقاء نیابند.
آییننامه ارتقاء اساتید در حوزه فرهنگی از حالت وتویی خارج شده است و مشکلات چندی را به وجود آورده، از نظر شما چه تغییراتی باید در این بخش ایجاد شود؟
در بخش فرهنگی نیز لازم است به تاثیرگذاری توجه شود خیلی از این پایاننامهها و مقالات کاربردی نیستند و صرفا در کتابخانهها خاک میخورند، این اتفاق باید به شکلی باشد که از عادت غیرانفعال که به صورت چاپ کاغذی است خارج و در عمل به نمایش گذاشته شود، میزان تاثیرگذاری آن نیز به نحوی باشد که ما ارزشیابی کنیم که موارد تولید شده از سوی ما به چه میزان در سبک زندگی دانشجویان تاثیر گذاشته است. در این موارد ارائه آمار اهمیتی ندارد و آنچه که مهم است ارتباط دانشگاهها با حوزههای علمیه وصدا و سیما است، به طوری که دستاوردهای فرهنگی در رشتههای متفاوت به اجرا گذاشته و دیده شود و طوری نباشد که استاد دانشگاه از مقطعی به مقطع دیگر ارتقاء یابد، اما ما از آن تاثیر گذاری را ندیده باشیم.
حوزه اجرایی یکی دیگر از بخشهای آییننامه ارتقاء اساتید است به نظر شما این بخش چه چالشهایی برای اساتید داشته است؟
این بخش نیز بسیار ایراد دارد، زیرا بنده همکارانی را میبینم که تازه مدرک دکتری خود را دریافت کردهاند، اما به سرعت آنها را وارد کار اجرایی میکنند، و این درست نیست، زیرا آن استاد دانشگاه میتواند تز خود را در کلاس اجرا کند و اثر بخشی لازم را داشته باشد، اما با دریافت کار اجرایی به نوشتن بخشنامه میپردازد. از طرفی هم آن طور که شایسشته است نمیتواند به کار نظارتی بپردازد که تبعات خود را دارد؛ بنابراین لازم نیست استاد دانشگاه وارد این کارهای اجرایی شود هرچند که در نهایت پستهای بالاتر را میتواند داشته باشد. اما اگر مدیر کل شود تا بخواهد تجربه کسب کند و کار را یاد بگیرد، هم به نظام مسائل مالی تحمیل خواهد شد و هم پس از چند سال نیز به دلایل جناحی که گریبانگیر وزارت علوم و وزارت آموزش ما است، تغییر خواهد یافت.
اساتید دانشگاهی در بخش آموزشی آییننامه ارتقاء اساتید با چه چالشی روبه رو هستند؟
در آییننامه ارتقاء اساتید خلاقیتی برای اساتید در نظرگرفته نشده و تنها از استاد ارائه مقاله و ثبت اختراع و چند مورد دیگر خواسته شده است، ولی به دنبال این نبوده است که استاد سرفصلهای خود را تغییر داده است یا نه. پس از انقلاب اسلامی خواستند به اسلامی سازی بپردازند سرفصلهای عکاسی سینما تئاترحذف شد، در ادامه شاهد آن شدیم که در موارد دیگر همچون هنر خوشنویسی وهنرهای سنتی نیز دیگر جنب و جوشی برای اساتید و دانشجو وجود ندارد، زیرا دانشجو وارد مدرسه میشد، اما دانش آموزان با آموزههای او عجین نبودند و همین امر سبب میشد تا معلم ناموفق شود.
خروجی این سیستم معلمی میشود که واکنشی نسبت به طراحی جلد کتاب ندارد و عکس دختران از جلد کتاب حذف میشود، اما هیچ معلمی واکنش نشان نمیدهد و افراد عامی متوجه آن میشوند.
در بازنگری سرفصلها درسی را با عنوان آموزش هنر در تمام رشتهها قرار دادیم تا دانشجو در آن درس به خلاقیت بپردازد، ولی میبینیم این درس را حذف کردند، زیرا به عناون مثال استاد ریاضی صلاح دیده بود که باید بیشتر به جبرو مثلثات بپردازد! بعد مشاهده میکنیم که خروجی این سیستم معلمی میشود که واکنشی نسبت به طراحی جلد کتاب ندارد و عکس دختران از جلد کتاب حذف میشود، اما هیچ معلمی واکنش نشان نمیدهد و افراد عامی متوجه آن میشوند.
کیفیت آموزش اساتید از طریق پرسشنامهای که دانشجویان تکمیل میکنند نمره دهی میشود، به نظر شما آیا این امتیازبندی درست است؟
به نظر بنده لازم است در ارزشیابی اساتید نیز که در پایان هر ترم توسط دانشجویان انجام میشود نیز تغییری ایجاد کنیم که در این مورد فکر میکنم بهترین کار تغییر تعداد از سوالات است؛ و با توجه به هر رشته تدوین شوند. به عنوان مثال در رشته هنر از دانشجو سوال شود که استاد به چه میان خلاق وده است و آیا تیپ مناسبی داشته است یا نه و به تناسب رشته فنی از دانشجویان سوال شود که آیا اطلاعات استاد کافی بوده است یا نه؟ و آیا تغییری در زندگی او ایجاد شدهع است و یا اینکه به چه میزان راه ارتباط با جامعه و صنعت را آموخته است. بنده خودم در روش تدریسی که دارم به دوستان در جلسات اول میفهمانم که نمره برایم خیلی ملاک نیست و تغییر مهمترین چیز است.