به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، به طور کلی در برابر انتخابهای هیئت داوران نوبل، همواره عدهای از همان سالهای نخست، زبان به تحسین انتخابهای آکادمی گشودهاند و عدهای دیگر نیز به انتقاد از نوبل پرداختهاند. کسانی که موافق انتخابهای نوبل هستند، بر این باورند که این انتخابها مبتنی بر نظر بسیاری از ناشران، نویسندگان و منتقدان است؛ اما معترضان به این جایزه میگویند که چرا نامزدهای دریافت جایزه در هر سال اعلام نمیشوند و صرفاً نام برنده اصلی گفته میشود؟ دیگر اینکه بسیاری از بزرگان ادبیات در زمان حیاتشان نوبل نگرفتهاند؛ در حالی که اعطای جایزه نوبل به آنها میتوانست سطح این جایزه را فراتر از آنچه امروز هست، ببرد. خردهگیران این جایزه بر دلایل اعتراضات خود، آلودهشدن گزینشهای نوبل با زد و بندهای سیاسی را نیز اضافه میکنند. در حقیقت منتقدان نوبل بر این ادعای خود پافشاری میکنند که برگزیدگان شاخص نوبل میتوانند به خود جایزه اعتبار بخشند مشروط بر اینکه حق به حقدار برسد. این گروه برای این ادعا شواهد زیادی را بیان میکنند و میگویند: اگر نوبل اکنون اعتباری دارد، به واسطه اهدای جایزه به بزرگانی مانند آلبر کامو، ژان پل سارتر، رومن رولان، ویلیام فاکنر، ارنست همینگوی، جان اشتاینبک، گابریل گارسیا مارکز، توماس مان، هرمان هسه، روژه مارتین دوگار و… است. منتقدان جایزه نوبل از چرایی برگزیدهنشدن چهرههای مهمی مانند جیمز جویس، مارسل پروست، نیکوس کازانتزاکیس، آنتوان چخوف، لئو تولستوی، ماکسیم گورکی، جورج اورول، جی.دی. سلینجر، فرانتس کافکا، ویرجینیا وولف، آلن ربگریه و… گلایه دارند.
طی برگزاری جایزه نوبل برخی از برگزیدگان از دریافت این جایزه پر آب و رنگ خودداری کردهاند. بوریس پاسترناک در سال ۱۹۵۸ از سفر به سوئد برای دریافت این جایزه امتناع کرد. ژان پل سارتر، نویسنده معروف فرانسوی، در سال ۱۹۶۴به دلیل اعتقاد نداشتن به هیچ جایزه رسمی، نوبل ادبیات را رد کرد. او معتقد بود نویسنده نباید اجازه دهد به یک مؤسسه رسمی تبدیل شود، حتی اگر این رخداد به محترمانهترین شکل ممکن روی دهد. جورج برنارد شاو، یکی از سرشناسترین نویسندگان انگلیسی که برخی او را همطراز شکسپیر یاد میکنند، در سال ۱۹۲۵ موفق به اخذ جایزه ادبی نوبل شد، اما در هجدهم نوامبر ۱۹۲۶ رسماً بیان کرد که این جایزه را نمیپذیرد. او در عین پذیرشِ نشان افتخار، از دریافت جایزه نقدى خوددارى کرد و در این باره گفت: «این پول از فروش مواد منفجره به دست میآید که در کارخانههای مهندس نوبل تولید میشود. بیشتر این مواد در کشتار مردم به کار میرود و یک انسان چنین پولی را برای ادامه حیات خود دریافت نمیکند!»
این کتاب در سه بخش سامان یافته است: بخش اول کلیاتی درباره جایزه نوبل ادبیات را در برمیگیرد. در این بخش مباحثی از قبیل داستان شکلگیری نوبل ادبیات، چگونگی گزینش نوبلیست، جدول زمانی انتخاب آثار، جایگاه جایزه نوبل و … مطرح میشود. در بخش دوم، مروری بر حیات ادبی نوبلیستها میشود و دهه به دهه از اولین برنده نوبل، سولی پرودوم، تا آخرین برنده نوبل، باب دیلن (برنده سال ۲۰۱۶ نوبل ادبیات) مطالبی بیان میشود. در بخش سوم، نوبل و نوبلیستها در نگاهی کلی مورد نقد و ارزیابی قرار میگیرند و تعلقات فکری و ادبی نوبلیستها به مکاتب باروک، کلاسیسیم ادبی، نئوکلاسیسیم ادبی، پارناس، جریان انحطاط، سمبولیسم، دادائیسم، فوتوریسم، رمانتیسم، رئالیسم و… مورد توجه قرار میگیرد.