سینمای آمریکا با همه ادعاهایی که درباره حمایت از حقوق زنان دارد، در عمل هنوز شبیه جنگل ناامنی است که مردان قدرتمند آن همچون حیوانات وحشی به هر زن تازهواردی به چشم یک طعمه تازه نگاه میکنند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در چند سال اخیر و پس از رسواییهایی که در جریان افشای فساد چند تهیهکننده و کارگردان سرشناس هالیوود رخ داد، مشخص شد سینمای آمریکا با همه ادعاهایی که درباره حمایت از حقوق زنان دارد، در عمل هنوز شبیه جنگل ناامنی است که مردان قدرتمند آن همچون حیوانات وحشی به هر زن تازهواردی به چشم یک طعمه تازه نگاه میکنند. چه نامهای بزرگی که در این چند سال اخیر یکی بعد از دیگری به عنوان چهرههای فساد در رسانهها معرفی شدند، آن هم در شرایطی که تا مدتی پیش از آن به واسطه تصویری که هالیوود از آنها ساخته بود، به عنوان مردان خانواده شناخته میشدند!
هالیوود نشان داده با وجود عظمت ظاهریاش و تبلیغات پرحجمی که در زمینه برقراری عدالت در میان مردان و زنان دارد، هنوز از خلق قصههای قهرمانانه با محوریت زنان عاجز است؛ آنچنان که بعد از سالها هنوز هم که هنوز است، به جای روایت قصههایی زنانه با قهرمانی از دل جامعه زنان، سعی در پوشاندن لباس زنانه بر تن قهرمانانی دارد که ذاتا کنشی مردانه دارند.
* «زورو»ی زنانه در راه است!
آنچه باعث شد مساله عدم توانایی هالیوود در خلق قهرمانهای زن با روحیات زنانه را به عنوان سوژه این گزارش انتخاب کنیم، انتشار خبری در ارتباط با تولید نسخه «زنانه» زورو بود. براساس آنچه سایت ددلاین گزارش داده، رابرت رودریگز و ربکا رودریگز با هم همکاری خواهند کرد تا دوباره مجموعه «زورو» را احیا کنند، اما این بار زورو یک شخصیت زن خواهد بود! رابرت و ربکا فیلمنامه این سریال سینمایی را خواهند نوشت. قرار است ربکا رودریگز کارگردانی این مجموعه را برعهده داشته باشد. ماجرا درباره سولا دومینگوئز خواهد بود؛ یک هنرمند زیرزمینی که مثل زورو لباس میپوشد و برای عدالت اجتماعی میجنگد. تلاشهای سولا او را مقابل سازمانهای جنایتکار قرار میدهد.
نخستین بار ایده زوروی مونث اواخر سال گذشته در شبکه انبیسی به ذهن رسید. این مجموعه برای شبکه انبیاسی تهیه میشود. سالها پیش قرار بود فیلم «نقاب زورو» را رابرت رودریگز با بازی آنتونیو باندراس بسازد، اما این پروژه را ترک کرد. رودریگز اخیرا یک اپیزود از مجموعه «مندلورین» را کارگردانی کرده است.
* هالیوود و فریاد زدن «جنس دوم» بودن زنان!
ماجرا اینجاست که این موضوع صرفا محدود به قهرمانی مشهور همچون «زورو» نمیشود؛ در واقع قرار دادن زنان در موقعیت قهرمانان مرد و پوشاندن این ضعف آشکار هالیوود در خلق قهرمانهایی واقعا زنانه (یعنی قهرمانی با روحیات زنانه که به عنوان یک زن کنش قهرمانانه دارد و نه نقشی از جامعه مردان که به زنان منتقل شده باشد) فقط محدود به «زورو» نیست. سالهاست که هالیوود با گل کردن هر قهرمانی در میان مخاطبان از این میگوید که قصد دارد نسخه زنانه آن را هم بسازد! انگار اگر به جای یک مرد، یک زن ایفاگر نقش آن قهرمان شود، دیگر مسأله برقراری عدالت در هالیوود و رویکردهای فمینیستی که هالیوود مدعی آن است، حل خواهد شد. اتفاقا این کنش هالیوود نشان میدهد آنها حتی در همین مسأله نیز صادق نیستند.
جالب اینکه هر بار با جدیتر شدن خبر ساخت یک نسخه تازه از قصههایی که در میان مخاطبان محبوبند، بحث ساخت نسخه زنانه آن نیز رسانهای میشود. اگر اهل دنبال کردن خبرهای سینمایی هستید، مرور کنید تا به امروز چند بار چنین خبرهایی در فضای رسانهای سینمای جهان به گوشتان خورده است. برای مثال هر بار خبر ساخت «جیمز باند» جدید مطرح شده، بحث حضور یک زن در نقش «مامور ۰۰۷» نیز مطرح شده است. هر چند هنوز نسخه جدید «جیمز باند» که به دلیل شیوع کرونا چندین بار با تغییر زمان اکران روبهرو شده، توسط مخاطبان دیده نشده، اما درباره لاشانا لینچ شایع شده که در قسمت جدید «جیمز باند» با عنوان «زمانی برای مردن نیست» از او به عنوان مامور ۰۰۷ بعدی یاد شده است. هر چند که همین نیز گمانهزنی رسانههاست و هنوز مشخص نیست آیا جیمز باند بعدی سینما زن خواهد بود یا همان مرد باقی میماند، اما نکته اینجاست که با فرض صحت داشتن این موضوع باز هم شاهد تکرار همان چیزی هستیم که در ماجرای ساخت نسخه زنانه «زورو» در حال رخ دادن است؛ اینجا هم قرار است یک زن جای مرد را بگیرد و خبری از خلق قصه تازه و ویژه برای زنان نیست. گویا هالیوود میخواهد «جنس دوم» بودن زنان را با زبان بیزبانی فریاد بزند!
* تحمیل هالیوودی به دنیای زنان
هالیوود که در همه این سالها بویژه در این چند سال اخیر سعی کرده نشان دهد طرفدار فمینیست است و برای حمایت از زنان کار را تا آنجا پیش برد که در جریان پرونده شکایت همسر جانیدپ از این ستاره سرشناس هالیوود، او را از مهمترین پروژههای در حال ساختش کنار گذاشت، حالا به مرحلهای از درماندگی رسیده که به جای ساختن کاراکترهایی زنانه که با رویکردهای قهرمانانه خود به محبوبیت و شهرت جهانی برسند، مجبور است به کاراکترهای مرد دست درازی کند و نسخه زنانه قهرمانهای مرد را بسازد!
این استفاده ابزاری آشکار از زنان است؛ درست است که ما نمیتوانیم برای شما قهرمانی از جنس خودتان و با روحیات و خلقیات و جهانی زنانه خلق کنیم، اما با قرار دادن شما در موقعیت قهرمانهای مرد فرصت دیده شدن به قهرمانی از جنس شما را هم میدهیم! این در حالی است که در عوض این کار میشد شخصیتهایی از جنس زنان و البته به مراتب قویتر و بهتر از قهرمانان مرد خلق کرد تا نماینده جامعه زنان و دغدغههای آنها باشد.
هالیوود حتی در این سالها به قهرمانهای زنی که ما میشناختیم هم رحم نکرده است و در نسخههای تازه ساختهشده برخی از این آثار، با تغییر رویه آنها به سمت زنان همجنسگرا، اساسا تصویر شکل گرفته از قهرمانان زن را هم در ذهن مخاطب مخدوش کرده است. «آنشرلی» یکی از همین قهرمانهای مشهور دنیای زنان بود که داستانی محبوب برای کودکان سراسر دنیا بویژه دختران نوجوان به شمار میآید، اما در نسخه سریالی که اخیرا توسط نتفلیکس از رمان معروف «آنه در گرین گیبلز» اثر لوسی ماد مونتگومری ساخته شده، روایتهای داستانی کاملا متفاوتی به تصویر کشیده شده که شائبه ترویج همجنسگرایی بین مخاطبان این سریال را تقویت میکند. گویا هالیوود تعریف متفاوت و عجیبی از قهرمانان زن در نظر دارد؛ تصویری که با حقیقت دنیای زنان و قهرمانان مدنظر آنها متفاوت است!