ماشینهای تبلیغاتی اغلب با چشم غیرمسلح قابل رؤیت نیستند، اما اختفای یک دستگاه سرگرمیساز از نوع نظامیاش درست جلوی چشم من و شما انجام میگیرد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، ماشینهای تبلیغاتی اغلب با چشم غیرمسلح قابل رؤیت نیستند، اما اختفای یک دستگاه سرگرمیساز از نوع نظامیاش درست جلوی چشم من و شما انجام میگیرد. در نتیجه مدتهاست که با منظره همکاری هالیوود و پنتاگون آشنا هستیم. یک رابطه برنده- برنده بین هالیوود و پنتاگون، از جنس «بهرهبرداری متقابل» با هدف توجیه جنگافروزی برای تودههای مردم. این وسط بازنده کیست؟ خود مخاطب، یعنی همان تودههای مردم یا جامعه آمریکا.
این خیمهشببازی خونین تاریخ مدونی به قدمت ۱۰۰ سال دارد. سینمای هالیگونی (هالیوود+پنتاگون) امروز در واقع از ربع قرن پیش از تاسیس پنتاگون در محل ساختمان پنجگوش عظیم فعلی وزارت دفاع آمریکا در ساحل جنوبی رود پوتوماک در قلب واشنگتندیسی به طور رسمی کلید خورد. سال ۱۹۱۷ در آخرین سال جنگ اول جهانی، زمانی که «وودرو ویلسون» رئیسجمهور وقت ایالات متحده با وسوسه راکفلرها به فکر اعلان جنگ به آلمان افتاد، افکار عمومی آمریکا بشدت در قبال جنگ اروپایی پسرعموهای آنگلوساکسونشان در آن سوی اقیانوس اطلس با ژرمنها خنثی بود.
سرانجام بهانه ورود آمریکا به جنگ اول جهانی با انهدام کشتی مسافری انگلیسی «لوسیتانیا» جور شد، اما هنوز ویلسون راه درازی تا مجاب کردن افکار عمومی داشت؛ بنابراین ۱۱ روز پس از اعلان جنگ واشنگتن به برلین به نفع لندن، ویلسون کمیتهای تحت عنوان «اطلاعات عمومی» یا سیپیای را تشکیل داد. دولت ایالات متحده این کمیته را به تقلید از اتاق جنگ روانی بریتانیا راه انداخته بود که شاخصترین اثرش افسانه کارآگاه خیالی «شرلوک هلمز» بود. سیپیآی، یک آژانس دولتی مستقل بود که بر طبل حمایت از جنگ میکوبید. از همان ابتدا سینما زمین اصلی بازی تبلیغات جنگی آمریکاییها محسوب میشد. نامهای از ویلیام بردی- که بعدتر به ریاست موسسه ملی صنعت تصویر متحرک (موشن پیکچر) رسید- به ویلسون در دست است که در همان سال نوشته بود: «تصویر متحرک (که بعدها سینما نام گرفت) میتواند قشنگترین سیستم برای پراکندن پروپاگاندای ملی باشد با هزینهای ناچیز یا رایگان».
آنچه امروز ژانر سینمای سرگرمیساز نظامی خوانده میشود، از همین نقطه آغاز شد که تا امروز بنا به برآورد تارنمای اسپای کالچر (فرهنگ جاسوسی) به ساخت دستکم ۴۱۰ فیلم با اسپانسرینگ مستقیم دستگاه نظامی آمریکا منتهی شده است.
البته در ابتدای راه در عصر سینمای صامت با قابهای فیلمبرداری محدود و ثابت، یک دهه طول کشید تا این ژانر قوام یابد. سال ۱۹۲۷ فیلم صامت «بالها» با موضوع ۲ خلبان جنگی عاشق و معشوق و به لطف صحنههایی واقعی از پرواز هواپیماهای جنگی ملخدار که صحنههای نبرد «سن میشل» در جنگ اول جهانی را بازتاب میداد، مخاطبانی انبوه پیدا کرد. این فیلم با کمک نیروی هوایی آمریکا در پایگاه «سن آنتونیو» ساخته شد؛ فیلمی که جایزه بهترین تصویربرداری را برد؛ بهترین تصویربرداری از پیوند زناشویی ابدی نظامیان آمریکایی با لعبت سینما.
در جنگ دوم جهانی باز هم رئیسجمهور وقت ایالات متحده، فرانکلین روزولت برای اعلان جنگ به آلمان نازی به نفع بریتانیا و متفقین به دنبال تهییج افکار عمومی آمریکا بود که اتفاقا تمایلاتی شبهفاشیستی پیدا کرده بودند. او در سال ۱۹۴۲ با تاسیس «دفتر اطلاعات جنگ» یا «اووی» (OWI) سعی کرد موفقیت سلفش وودرو ویلسون در جنگ اول جهانی را تکرار کند. مثل قبل، سینما رسانه ارشد این دفتر نسبت به روزنامهها و رادیو بود. دفتر موشن پیکچر یا «بیامپی»، یکی از چندین دفتر فیلمسازی فعال در اووی، فعالترین نقش را برای بسیج و هماهنگی همه استودیوهای فیلمسازی هالیوود در جهت سینمای تبلیغات جنگی بازی کرد. بدین ترتیب برای نخستینبار نظامیان آمریکایی از طریق بیامپی امکان یافتند به طور مستقیم هالیوود را کنترل کنند.
نتیجه توفانی بود؛ از میان ۱۷۰۰ فیلم که از ۱۹۴۲ تا پایان جنگ (۱۹۴۵) توسط هالیوود ساخته شد، اووی در ۵۰۰ تای آنها دست داشت: فیلمهایی کلاسیک مثل کازابلانکا، آقای مینیور و زنگها برای که به صدا در میآید، شاخصترین آثار این دوره بود. البته این دوره توفانی سینمای جنگی آمریکا یک محصول جنگی دیگر هم داشت؛ پنتاگون یا مقر معروف وزارت دفاع که در ۱۹۴۳ در ساحل شرقی تاسیس شد و مثل همتای مشهورترش هالیوود در ساحل غربی (کالیفرنیا) نمادی پنجگوش داشت. با این روند، ژانر سرگرمیسازی نظامی طی ۵۵ سال بعد از آن به مرحلهای رسید که بسیاری از فیلمهای مورد حمایت پنتاگون، عاشقانهها یا کمدیهای بودند که حتی یک گلوله در آنها شلیک نمیشد. با این حال جنگ به مرگبارترین و غیرانسانیترین شکل ممکنش، کسبوکار مشترک اصلی اووی و هالیوود باقی ماند.
سال ۱۹۸۹ این همکاری تنگاتنگتر هم شد. در آخرین سال ریاستجمهوری رونالد ریگان، هنرپیشه سابق سینما، دستگاه دفاعی ایالات متحده (DOD) در راس پنتاگون این امکان را یافت که به واسطه دفتر ارتباطی هالیوود به ریاست «فیل استراب» مستقیما بر روند تولید و کارگردانی فیلمهای سینمایی نظارت و حتی دخالت کند. این دفتر روابط گستردهای با هالیوود از قرض دادن ادوات و تجهیزات نظامی به شرکتهای فیلمسازی گرفته تا بررسی فیلمنامهها برقرار کرد. حتی این شعار توسط پنتاگون تبلیغ شد که دستگاه نظامی آمریکایی به خود میبالد که در تمام فیلمهای ساخته شده در آمریکا سهیم است؛ یا با پول یا تجهیزات و خدمات نظامی.
اولین محصول بزرگ عصر جدید سینمای هالیگونی فیلم «تاپ گان» با بازی تام کروز و به تهیهکنندگی «جری برکهایمر» بود که به طور کامل توسط وزارت دفاع آمریکا حمایت مالی و تجهیزاتی شد. با این اثر سینمای جنگی آمریکا که پس از جنگ ویتنام رو به افول بود، به همراه آرم پنتاگون در افکار عمومی احیا شد. طی ۳ دهه اخیر، پنتاگون تبدیل به حامی مالی و معنوی اصلی هالیوود شد و طبق برخی برآوردها از زمان تاسیس دفتر ارتباطی هالیوود در وزارت دفاع، یک درصد میانگین کل بودجه نظامی مصوب آمریکا در کنگره تاکنون خرج پروژههای سینمایی شده است؛ رقمی در حدود ۱۲۰ میلیارد دلار.
دخالت نظامیان در هالیوود بیحد و مرز است و بارها افشاگریهایی در این باره انجام شده است، از جمله مقاله سال ۲۰۱۱ «دیوید سیروتا» در واشنگتنپست که پنتاگون را متهم کرد تقریبا هیچ فیلمنامهای در هالیوود از دایره نظارتش بیرون نمیماند و این موضوع بحثهایی جدی را درباره آزادی بیان در سینمای آمریکا به وجود آورده است.