حامد عنقا از تهیهکنندگان سریالهای تلویزیونی درباره چالش ساخت مجموعههای نمایشی مرتبط با قهرمانان ملی تأکید کرد که بعد از سالها همچنان بر سر بدیهیات در این حوزه باید جنگید!
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حامد عنقا که در این سالها سریالهای مختلفی را در حوزه انقلاب، موضوعات اجتماعی و فساد اقتصادی نوشته و تهیه کرده است در آستانه اولین سالگرد ترور شهید حاج قاسم سلیمانی، درباره لزوم ساخت آثار درام و نمایشی درباره «قهرمانان ملی» بیان کرد: اهمیت چنین آثار درامی بر همه بدیهی و مسلم است و دنیا هم سالهاست به این تجربه رسیده است که تأثیر نمایش ابعاد یک موضوع در قالب درام و فیلم و سریال را هیچ قالب رسانهای دیگری ندارد. البته هر مدیومی جایگاه خود را دارد مثلاً مستند میتواند در این زمینه کار کند و مدیومهای دیگر هم فعال باشند و قرار نیست از میان آنها دست به انتخاب بزنیم.
وی در پاسخ به اینکه چرا هنوز این بدیهیات به صورت عملی اتفاق نمیافتد، تصریح کرد: اتفاقاً مشکل ما در کشور و با سیاستگذاران فرهنگی از همان روزی شروع شد که باید این بدیهیات را به آنها اثبات میکردیم. درد ما این است که باید بگوییم فیلم و سریال چنین و چنان تأثیری دارد به طور مثال ما سریال «انقلاب زیبا» را میساختیم و مشکل اصلی مان این بود که باید برخی را قانع میکردیم تا بتوانیم خشونت ساواک را نمایش دهیم تا به جوان امروزی بگوییم که چه خشونت و فاجعهای در کمیته مشترک ضدخرابکاری رخ داده است این یک مثال است و در ادامه میتوان همین بدیهیات را در نمونههای دیگر دید.
برای ساخت فیلم و سریال درباره «حاج قاسم» زمان نیاز داریم
عنقا درباره اینکه چطور میتوان درباره قهرمانان ملی همچون سردار سلیمانی به سمت آثار نمایشی رفت، عنوان کرد: از شهادت حاج قاسم هنوز یک سال بیشتر نگذشته و واقعیت این است که آنقدر به واقعه شهادت حاج قاسم نزدیک هستیم که شاید هنوز به زمان نیاز داریم تا فیلم و سریالی ساخته شود که در شأن حاج قاسم باشد. به ویژه که تصویری که مردم از حاج قاسم دارند به آنها خیلی نزدیک است و اگر کسی قرار است درباره او فیلم یا سریالی بسازد باید با توجه به این تصویر، ملاحظات ساخت چنین اثری را در نظر بگیرد.
وی اضافه کرد: ما در طول همین سالها از زبان خود حاج قاسم نام قهرمانانی را شنیدهایم که میتوان درباره آنها فیلم و سریال ساخت. خود حاج قاسم بارها از فردی مثل شهید کاظمی سخن گفته است و یا از زبان او چندین بار درباره اهمیت شخصی، چون شهید زینالدین به عنوان یک فرمانده جوان و غیور شنیدهایم. قهرمانان بسیاری هستند که حاج قاسم از آنها نام برده است و برخی به اوایل انقلاب تعلق دارند.
تهیهکننده سریال «آقازاده» و «انقلاب زیبا» درباره اینکه چه ملاحظاتی نسبت به ساخت این سریالها وجود دارد؟ اظهار کرد: اگر به خاطر داشته باشید وقتی حاتمیکیا خواست «چ» را با محور شهید چمران بسازد چندین سال طول کشید، قبل از آن هم قرار بود سریال چمران ساخته شود. کارگردانان مختلفی قرار بود درباره چمران فیلم و سریال بسازند که یکی از آنها هم جلیل سامان بود که چندین بار برای ساخت این سریال دورخیز کرد، اما محقق نشد.
وی با اشاره به یک مصاحبه از حاتمیکیا درباره این چالشها اظهار کرد: بعد از اینکه ساخت «چ» به پایان رسید حاتمیکیا مصاحبه مفصلی درباره این فیلم انجام داد. فکر میکنم ارجاع به آن مصاحبه خیلی از سوالات را درباره ساخت آثار نمایشی درباره شهدا حل میکند و میتواند پاسخی به این سوال باشد که چرا ما درباره قهرمانانمان که مشهورترین آنها در دورهای شهید چمران بوده و امروز حاج قاسم است، نتوانستهایم کاری کنیم. آیا ارادهای نبوده است و یا نمیتوان کاری در شأن آنها ساخت.
تهیهکننده «انقلاب زیبا» گفت: حاتمیکیا در آن مصاحبه اعلام کرد که آنقدر درباره شهید چمران نظرات و ملاحظات ضد و نقیض دریافت کرده که موجب شده است زمانی کار را کنار بگذارد و بعد به گفته خودش این مساله را برای خود حل کرده و درنهایت وارد ساخت پروژه شده است. حاتمیکیا البته توضیح میدهد که از لحظه شروع «چ» همچنان با نظرات مختلف و بایدها و نبایدها مواجه بوده است.
نسل جدید از بهشتی، مطهری، همت و باکری چه میداند؟
وی ادامه داد: این سخنان حاتمیکیا به ما نشان میدهد که شاید امروز یکی از دلایلی که نمیتوانیم با صدای بلند و به راحتی درباره قهرمانانمان فیلم بسازیم همین آرای مختلف باشد. در این سالها هم آثار معدودی در سینما درباره شهدا ساخته شده و برخی مثل خود «چ» یا «ایستاده در غبار» از محمدحسین مهدویان شاخص شدهاند. در حوزه سریال مجموعه «آخرین روزهای زمستان» درباره شهید باقری را به خاطر دارم و یا مجموعه «شوق پرواز» درباره شهید بابایی و سریال «سیمرغ» و هر چه فکر میکنم اثر شاخص دیگری نداشتهایم. در حوزه انقلاب هم همینطور است و هر چقدر فکر میکنم یادم نمیآید کسی درباره شهید مطهری یا شهید بهشتی یا دیگر شهدای انقلاب کاری کرده باشد. نتیجه چنین عملکردی این شده که امروز به نسلهای جدید نمیتوان افرادی، چون شهید باکری، همت چه تأثیری داشتهاند و چه کسانی بودهاند.
عنقا به چالشها با سیاستگذاران و متولیان امر اشاره کرد و گفت: بخشی از این خلأ به دلیل نوع نگاه سیاستگذاران هم بوده است که وقتی به مصادیق عینی رسیدهایم این چالشها آغاز شده است. ما در سریالهای مختلف به شکل کلی و دراماتیک درباره شهدا و انقلاب کار کردهایم و خود من هم در «انقلاب زیبا» به بخشی از اینها پرداختهام، اما امیدوارم وقتی زمان مناسب برسد و بخواهیم درباره حاج قاسم اثری بسازیم دچار این مسائل مدیریتی و سیاستگذاریها نشویم. درحالیکه این حق طبیعی نسل امروز است که به جز خاطراتی که به صورت پراکنده در برنامههای گفتگومحور و مستند از این قهرمانان میشوند با جزئیات بدانند درباره چه کسانی حرف میزنیم.
وی اضافه کرد: امیدوارم ساخت این تولیدات اینقدر دیر و دور نشود که دیگران بیایند و به شکلی که خودشان دوست دارند زندگی و شخصیت این قهرمانان را روایت کنند. چنین اتفاقی پیش از این درباره برخی چهرههای مبارزاتی ابتدای انقلاب رخ داده است. واقعیت این است که سیاستگذار فرهنگی به جای اینکه به این فکر کند که مردم امروز گزارش فوتبال را در تلویزیون گوش میکنند یا اینستاگرام، باید کار اصلیاش را روی این اولویتها بگذارد و این مأموریت اصلیاش است، اما از آنجایی که هیچ گاه برای وظایف اصلی خود وقت ندارند روی کارهای کوچکتر انرژیاش را هزینه میکند.
همیشه مرجعیت رسانهای خود را از بین میبریم
تهیهکننده «آقازاده» در پاسخ به اینکه چرا سرعت عمل در معرفی این شهدا آنقدر در تلویزیون پایین است که حتی در معرفی شهید فخریزاده یا سردار سلیمانی گاهی به مستندهای غربی رجوع میشود، گفت: این یک درد چندین ساله است که ما همیشه مرجعیت رسانهای خود را با ندانمکاری و آگاهانه یا ناآگاهانه از بین میبریم. البته امیدوارم از سر جهل باشد با این حال ما همیشه این مرجعیت رسانهای را به دست رسانههای غالباً متخاصم دادهایم که بحثی هم در آن نیست. البته میتوان شهید فخری زاده را به دلیل ملاحظات امنیتی جزو استثناها محسوب کرد که نباید قبل از شهادتشان درباره این چهرهها حرف زد یا فیلم و مستند ساخت و دلیلش هم ترورهایی است که نسبت به آنها رخ داده است. با این حال دستگاه رسانهای ما در بیشتر موارد در حالت تدافعی بوده است و باید حملهای شود تا از این طرف پاسخ داده شود.
وی به واکنشها در برابر مستندهای شبکههای ماهوارهای اشاره و بیان کرد: به طور مثال مستندی بسیار سطح پایین درباره اختلاف چند تن از فرماندهان در زمان جنگ پخش میشود که شاید اینجا پیش از این هم افرادی، چون حمید داوود آبادی درباره آن نوشتهاند، اما با پخش مستند اینجا هم واکنش نشان میدهند. یک نوار صوتی که پیش از این هم درباره آن سخن گفته شده است و حالا در شبکههای آن طرف آن را با عکس به صورت ویدئو درآوردهاند و بعد از آن در اینجا یک باره و ناگهانی به ساخت برنامه تلویزیونی و مصاحبه میپردازیم. همین مصاحبهها و گفتگوها را میتوانستیم ۲۰ سال قبل هم انجام دهیم چراکه هر یک از نهادها و ارگانهای نظامی ما مرکز تحقیق و پژوهش دارند، اما گویی هنوز مشخص نیست که شرح وظیفه هر یک چیست که به شکل بلند مدت برای پرداختن به این شخصیتها یا اتفاقات برنامه ریزی نمیشود.