دستیار ویژه وزیر علوم گفت: از مجموع ۳۸۷۶۱ پایاننامه و رساله که در ۹ ماهه اول سال ۹۹ در سامانه ایرانداک ثبت شده، صرفا ۷۳۱ پایاننامه یا رساله معادل ۱.۸۹ درصد تقاضا محور بودهاند.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فریدون جعفری مدیر کل دفتر بازرسی و پاسخگویی به شکایات وزارت علوم و دستیار وزیر علوم در امور حقوق شهروندی، در صفحه شخصی اینستاگرام خود نوشت: دانشگاه مساله محور یا تقاضامحور یعنی اینکه به جای سوق دادن سیل عظیم پایاننامهها و رسالههای دانشجویی یا مقالات و پژوهشهای علمی اساتید و دانشگاهیان به سمت و سوی موضوعاتی که صرفاً ویترین ما را شیک کرده است، به سمت حل معضلی از معضلات کشور و توجه به مسائل بومی و منطقهای و جغرافیایی متناسب با موضوع علوم مختلف، چون کشاورزی یا آب و هوا یا خاک و غیره، برویم.
وی افزود: به جای این موضوعات ما به موضوعاتی که فقط آمار ما را در منطقه برجسته و برتر نشان داده و تعداد مقالات ISI ما را زیاد کرده میبالیم بدون اینکه معضلات کشور خودمان را حتی درک کرده باشیم، چه برسد به آنکه در پایاننامه یا رساله یا مقاله راهکار ارائه دهیم.
وی ادامه داد: سیاستگذاری کلان ما در سوق دادن دانشگاهها به مساله محوری اشتباه و غلط بوده و متأسفانه بر این غلط اصرار هم میورزیم.
دستیار وزیر علوم در امور حقوق شهروندی با اشاره به آماری در این رابطه گفت: حسب نتایج گزارشی مستند و مورد تأیید، از مجموع ۳۸۷۶۱ پایاننامه و رساله که در ۹ ماهه اول سال ۹۹ در سامانه ایرانداک ثبت شده است صرفاً ۷۳۱ پایاننامه یا رساله (۱۸۹ در ۱۰۰۰۰) معادل ۱.۸۹ درصد تقاضا محور بودهاند. از ۲۱۶۱۶ پروپوزال (پیشنهاده) ثبت شده در زمان فوق نیز شوربختانه صرفاً و فقط ۱۵۱ مورد (۷۰ در ۱۰۰۰۰) معادل ۰.۷ درصد تقاضا محور بوده است.
وی تصریح کرد: در گروهبندی رشتهای گروه کشاورزی با ۴.۲ درصد بالاترین تقاضا و گروه دام پزشکی با ۰ درصد پایینترین تقاضا را داشتهاند. یکی از راهکارهای ارتقای سطح دانشگاه به دانشگاه جامعه محور و کار آفرین افزایش درصد و نسبت پایان نامهها و رسالههای و مقالات تقاضا محور و مساله محور در دانشگاههای کشور است.
جعفری گفت: باید مسابقه مقاله نویسی در مجلات خارجی و انتقال مجانی و رایگان دادههای علمی و سرمایههای کشور به خارج را به تلاش در راستای حل معضلات داخلی تغییر دهیم تا ملت عزتمند ما با اخباری، چون نبود دانش لازم برای تولید مواد اولیه تولید کارت ملی و مشابه آن مواجه نشده و مأیوس نگردند. چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید.