گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- نرگس مهراجی؛ کتابها و قصهها، همان دوستان موافقی هستند که از زمان خردسالی پایشان به زندگی ما آدمها باز میشود؛ از همان دوران در میان دنیای قصهها و داستانها به دنبال پاسخی برای سوالات عجیب و غریبی که اقتضای دنیای کودکانه است میگردیم، خودمان را جای تک تک شخصیتها میگذاریم و با همذات پنداری به دنیایمان رنگی دیگر میبخشیم؛ سوار بر پرنده خیال به آنچه که در دنیای قصهها شنیدهایم و دیدهایم بال و پر میدهیم و در نهایت شخصیتمان میان دنیای واژگان کتابها خلق میشود.
هر چیزی که در گذر روزهای کودکی با آن مواجه شدهایم تاثیرات عمیقتری را بر ذهنمان به جا خواهند گذاشت همان گونه که اکنون با شنیدن عنوان برخی از داستانها و کتابها، به آغوش آن روزها برمیگردیم و خاطرات برایمان تداعی میشوند؛ اما این روزها جنس کتابها و قصههای کودکان شاید دیگر مثل گذشته نباشد؛ به هرحال با گسترش ارتباطات و پیشرفت صنعت ترجمه، محتوای ادبیات کودک و نوجوان از تغییر دور نماندهاست به گونهای که کتابهای ترجمه در حوزه کودک و نوجوان از کتابهای تالیفی سبقت گرفتهاند و قفسه بخش کودک و نوجوان فروشگاههای کتاب پر است از کتابهایی با نویسندگان خارجی و مترجمان ایرانی.
طبیعتا هیچ ملت و جامعهای به تنهایی قادر به ادامه زیست فرهنگی و اجتماعی خود نیست و در صورت دوری به انزوای فکری، اجتماعی و فرهنگی دچار میشود، بنابراین ما ناگزیر به ترجمه هستیم؛ ترجمه آثار کودک و نوجوان به تنهایی اتفاق ناخوشایندی نیست و چه بسا به غنای فرهنگی و گسترش جهانبینی کودکان و نوجوانان منجر میشود؛ این موضوع از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی دور نمانده و ایشان در بخشی از بیانات خود در دیداربا اعضای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به اهمیت انتشار آثار ترجمه اشاره داشتهاند به شرطی که والدین و متولیان این حوزه از سلامت آنها خاطر جمع باشند و به انتخاب درستی دست بزنند، اما امروزه وضعیت آثار ترجمه کودک نابسامانتر و پیچیدهتر از این تعابیر است و عملا شاید بخش قابل توجهی از آثار ترجمه به بالندگی فرهنگ و مهارت پروری کودکان کمکی نکرده باشد.
سرآغاز مشکلات ترجمه حوزه کودک از جایی شروع میشود که دیدگاهها و نظارتها نسبت به این شاخه از ادبیات، تخصصی و حرفهای نبوده، برخیها گمان میکنند به دلیل اینکه واژههای سادهتری در آثار کودکان به کار رفته، ترجمه آن هم به مراتب سادهتر است، اما صرفا دانستن یک زبان در این مسیر کافی نبوده و یک مترجم باید آشنایی کامل با روانشناسی کودک داشته باشد و لایههای مختلف فکری و فرهنگی منطقه خود را بشناسد و سپس، ترجمه را مطابقت دهد تا ترجمه موفقی حاصل شود. درباره دلایل افزایش آثار ترجمه در حوزه کودکان دیدگاههای گوناگونی از سمت نویسندگان، مترجمان و کارشناسان این حوزه مطرح است که در این گزارش به آنها پرداختهایم.
ریحانه جعفری یکی از مترجمان باسابقه در حوزه کودکان است که تا کنون با بسیاری از ناشران خردسال و کودک همکاری داشته است، او معتقد است ترجمه از دوجنبه کیفی و کمی قابل بررسی و ارزیابی است؛ آن پدیدهای که امروزه با عنوان افزایش بیحدوحصر آثار ترجمه حوزه کودک و نوجوان از آن یاد میشود یک افزایش کمی بوده است، یعنی انتشار حجم گستردهای از نسخههای ترجمه که عموما به وسیله مترجمان تازه کار و ناآشنا نسبت به معیارها و فاکتورهای ترجمه نظیر تسلط به زبان مبدا و مقصد، آشنایی با روانشناسی و جهان واژگان کودکان منتشر میشود.
در این شرایط ناشران حوزه کودک نیز به دلایلی از جمله این که کتابهای ترجمه نسبت به کتابهای تالیفی کم هزینه بوده و سریعتر از کتابهای تالیفی به سرانجام میرسند، از ترجمه آثار و آن دسته از مترجمان تازه کار که حق الترجمه بسیار اندکی را دریافت میکنند حمایت و استقبال میکنند؛ ناشرانی که درون مایه و همخوانی آثار ترجمه با فرهنگ این سزرمین برایشان در اولویت نبوده وتنها درد کسب و کار و درآمد خودشان را دارند.
او ادامه میدهد: «البته در میان ناشرانی که تمام دغدغهها و انگیزههایشان به انتشار آثار گیشهای خلاصه میشود، ناشران انگشت شماری وجود دارند که نسبت به معیارهای اصولی ترجمه و همچنین نام مترجم اهمیت قائل اند و به خوبی آگاهند که بخشی ازفروش آثار ترجمه به نام مترجم وابسته است، به هر حال قسمتی از موفقیت در حرفه ترجمه مبتنی بر تجربهاندوزی مترجمان است و بسیاری از مخاطبان هوشمند با تاکید بر این مسئله، هر ترجمهای را برای مطالعه انتخاب نمیکنند.»
از باب نمونه، ترجمههای گوناگونی تاکنون از کتاب شازده کوچولو منتشر شده است، اما اکثر مخاطبان برای انتخاب وخرید بهترین نسخه ترجمهشدهی کتاب ذکرشده به عنوان یک مترجم مشخص و شناخته شده بسنده میکنند و نام مترجم، تضمین کننده کیفیت اثر برای مخاطبان بوده است؛ اکنون با توجه به شرایط غالب بر ترجمه آثار کودک و فقدان نظارتهای رسمی و تخصصی، والدین و مربیان به عنوان گزینشگران و خریداران کتاب برای کودک تنها کسانی هستند که میتوانند فرزندان این جامعه را از چنگ غول ترجمههای غیر اصولی نجات دهند.
در روند بررسی دلایل افزایش کتابها ترجمه این پرسش در ذهن مخاطبان شکل میگیرد که نویسندگان تالیفی کجای این ماجرا هستند و دلیل حضور کمرنگ آنها در این عرصه رقابت چیست؛ ریحانه جعفری به این سوال به شکل دیگری پاسخ میدهد و میگوید: «شاید بهتر است بگوییم در حوزه کودک، نویسندگان داخلی حرفهای انگشت شمارند و در میان انبود اثار ترجمه، مغفول واقع شده اند به همین خاطر یکی از دلایل افزایش کتابهای ترجمه کودک به کمبود نویسنده کودک خوب و مطرح در کشور برمیگردد.»
اگرچه مولفین زیادی در این زمینه فعالیت میکند، اما کتابها از کیفیت مطلوبی برخوردار نیستند؛ از طرفی دیگر زمینهای برای جذب نویسنده وجود ندارد و در عین حال هم تقاضا زیاد و عرضه کم است. زیرا کودکان همچنان تمایل به خواندن کتاب دارند و هنوز وارد عرصههای دشوار زندگی نشدهاند که فرصتی برای مطالعه نداشته باشند.
این مترجم درباره خلاهای حمایتی از ناشران کودک میگوید: «ادبیات کودک به شدت نیازمند حمایتهای سازمانها و نهادهای دولتی است تا انگیزه و امید به ناشران این حوزه برگردد به هر حال دغدغههای اقتصادی و مالی ناشران را نیز باید به رسمیت بشناسیم. چند سال گذشته طرحی به عنوان تالیف رمان نوجوان به همت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان و به سرپرستی حمیدرضا شاهآبادی برگزار شد و خروجی این پروژه درخشان انتشار چند طرح رمان موفق در حوزه نوجوان بود؛ جای خالی این قبیل از فعالیتها در حوزه کودک بسیار حس میشود؛ درحالیکه با برگزاری چنین طرحهایی، ناشران و نویسندگان اینحوزه دغدغه مندتر از گذشته در عرصه حضور مییابند.»
فاطمه معدنی نویسنده، مترجم و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان از دلایل دیگر افزایش کتابهای ترجمه در بازار ادبیات و نشر به خبرنگار خبرگزاری دانشجو میگوید: «برخی از کتابهای ترجمه در شاخه ادبیات کودک در مقایسه با کتابهای تالیفی، تصویرسازی چشمگیرتری دارند و به همین خاطر توجه کودکان را به خوبی جلب میکنند، عموما مترجمان حرفهای در حوزههای مختلف، بهترین آثار هر کشور را برای ترجمه گزینش میکنند تا نمونههای خوبی به بازار ادبیات و نشر وارد شود، همین مسئله گاهی باعث میشود مخاطبان، کتابهای خارجی و ترجمه شده را در سطح بالاتری از کیفیت ارزیابی کنند، در حالی که در ادبیات ملتهای گوناگون نیز کتابهای ضعیف و متوسط نیز عرضه میشود، اما مترجمان سعی میکنند باکیفیتترین آثار را برای ترجمه انتخاب کنند.»
این نویسنده و مترجم کتاب کودک درباره یکی دیگر از دلایل تنوع کتابهای ترجمه بیان کرد: «این مسئله را مورد توجه داشته باشیم که نویسندگان انگلیسی زبان نسبت به نویسندگان فارسی زبان از جامعه آماری بیشتری برخوردارند و به دنبال آن تنوع ایده و محتوای بیشتری در این آثار وجود دارد، در نتیجه با آثار ترجمه بیشتری در بازار روبرو هستیم و از این مسئله گریزی نیست؛ این اتفاق یک جنبه مثبت هم دارد اینکه مخاطبان کودک و والدین آنها در موضوعات و ژانرهای گوناگون به راحتی میتوانند کتابهای ترجمه مفیدی را برای مطالعه انتخاب کنند. البته با وجود ترجمههای سطحی و غیرحرفهای برخی از مترجمان تازه کار و ناشران، والدین باید با آگاهی بیشتری به گزینش کتابهای ترجمه دست برنند.»
بررسی دلایل افزایش کتابهای ترجمه نیازمند پاسخ به این سوال است که عمکرد و راهکارهای وزارت فرهنگ و ارشاد به عنوان ناظران و مدیران این حوزه چیست و چگونه به این مسائل ورود میکنند؟ ایا عملا ورود و دخالتی از سوی آنها صورت میگیرد یا خبر. اساسا فرایند انتشار آثار تالیفی یا ترجمه به این گونه است که پس از اتمام مراحل ویراستاری، تصویرگری وصفحه آرایی، برای کسب مجوز از سوی ناشر به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فرستاده میشوند؛ در این مرحله نتیجه فعالیتهای مترجم زیر ذره بین هیئت نظارت بر کتاب کودک قرار میگیرد.
ریحانه جعفری درباره کیفیت و نحوه ارزیابی وزارت فرهنگ و ارشاد میگوید: «فعالیت ارشاد در این زمینه تنها به اعمال ممیزیهایی محدود میشود که همه جانبه و کیفی نیست؛ در گام اول باید این را بدانیم که یکی از دلایل لزوم ترجمه در این شاخه آشنایی و درک کودکان از تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی است، کودکان از طریق مطالعه آثار ترجمه در معرض تعامل با جهان قرار میگیرند، اما برخی از محدودیتهای وزارت ارشاد از این آشنایی، خواسته یا ناخواسته جلوگیری میکنند.»
او ادامه میدهد: «مدیریت و نظارت بر آثار ترجمه تنها به معنای اعمال محدودیتها و ممیزیها نیست که البته این مسئله هم تاکنون از کیفیت مطلوبی برخوردار نبوده. بلکه ساماندهی به وضعیت کنونی ترجمه کتاب کودک بیش از هر مسئلهای نیازمند بررسی محتوایی و مدیریت ترجمه آثار است؛ چالشهای اساسی که در زمینه ترجمه وجود دارد به طور قطعی از عدم مدیریت و کافی نبودن ممیزیها حکایت دارد، یکی از معضلات اساسی، انتشار ترجمههای گوناگون از یک اثر خارجیاست که شاید اولین نسخه ترجمه آن با رعایت حق تکثیر همراه باشد (که البته همیشه هم اینگونه نیست چرا که ایران معاهده بین اللملی حق تکثیر را نپذیرفته، ولی تعداد اندکی از ناشران این موضوع را رعایت میکنند)، اما پس از موفق واقع شدن آن نمونه ترجمه شده، دیگر ناشرها هم آن اثر را بدون رعایت حق تکثیر ترجمه میکنند و نتیجه این ماجرا این است که ما با نسخههای گوناگون ترجمه یک اثر از سوی نشرهای گوناگون در بازار مواجه میشویم که بسیاری از آنها از نخستین نسخه ترجمه شده، کپی شده است و عملا ناشران هیچ فعالیت و تلاش خاصی در زمینه ترجمه اثر انجام ندادهاند و متاسفانه در ایران هیچ قانونی برای جلوگیری از چنین تقلبها و رفتارهای غیرتخصصی تعریف نشده است.»
از دیدگاه این مترجم یکی دیگر از معضلات و آسیبهای ترجمه این است که گاهی اوقات به سبب عدم هماهنگی میان ناشران و از طرفی نبود کنترل، چند نشر گوناگون ترجمه یک اثر را آغاز میکنند بدون این که از این موازی کاری باخبر باشند؛ و مجددا در این شرایط ترجمههای گوناگون از یک اثر به بازار تزریق میشود که به نحوی اتلاف سرمایه به حساب میآید؛ با توجه به موارد ذکر شده راهاندازی خانه ترجمه کودک و نوجوان به عنوانی مکانی برای تعامل ناشران و مدیریت آثار ترجمه تا حدودی میتواند از آسیبهای این حوزه جلوگیری کند.
فاطمه معدنی، نویسنده و کارشناس کتاب کودک در ادامه بحث به معضلات ترجمههای بی رویه میپردازد و میگوید: «در سالهای اخیر، تنوع قالبهای ادبی در ادبیات کودک و نوجوان ریزش پیدا کرده است اکثر کتابهای ترجمه در گروه سنی ب و ج، در دو ژانر طنز و وحشت در بازار عرضه میشوند، برخی از کتابهای طنز به سمت شوخیهای سطحی و تمسخر پیش رفتهاند که برای کودکان جذاب است و ناشران با سوءاستفاده از علاقه کودکان، تنها کتابهای طنز و مصور را منتشر میکنند، این مسئله موجب میشود کودکان در امر کتابخوانی، تک بعدی رشد کرده و تصور آنها از کتاب، تنها مطالب طنز سطحی باشد.»
او ادامه میدهد: «فقدان نظارت رسمی بر محتوا و کیفیت کتابهای ترجمه کودک و نوجوان موجب انتشار بیرویه کتابهای زرد شده است، برخی از انتشارات کشور بدون هیچگونه ارزیابی و سنجشی با کسانی که تنها اندکی توانایی نویسندگی داشته باشند همکاری میکنند و ترجمه کتاب را به دست آنها میسپارند؛ درحالیکه اگر نهادهای مربوطه نگاه ویژهای نسبت به ادبیات کودک و نوجوان داشته باشند، نویسندگان با انگیره و رغبت بیشتری به تولید اثر میپردازند و آمار کتابهای تالیفی درشاخه ادبیات کودک و نوجوان، افزایش قابل توجهی خواهد داشت.»
جعفری، مترجم آثار کودک معتقد است: «اگر پشتوانه و زیرساخت هر حرفه و فعالیتی از یک نگاه تخصصی و دغدغهمند برخوردار نباشد، آن اقدام آسیب زا خواهد بود؛ این موضوع در حوزه ادبیات پررنگتر و ملموستر ضاهر میشود چراکه ادبیات زمینهساز بستر فرهنگی و خوراک فکری مردم جامعه است.»
بر اساس شواهد به دست آمده از بررسیهای میدانی، محتوای غالب آثار ترجمه حوزه کودک و به ویژه نوجوان در ژانر وحشت و هیجان در بازار ادبیات عرضه میشود؛ این ژانر از ادبیات هر چند تقویت قوه تخیل این گروه سنی را به دنبال خواهد داشت، اما افراطی گری ناشران در این شاخه با رسالت و هدف اصلی ترجمه آثار دیگر سرزمینها مبتنی بر رشد جهان بینی، آشنایی با فرهنگهای جهانی و مهارتپروری، کاملا در تعارض است.
با توجه به دلایل ذکر شده از سوی فعالان این حوزه به نظر میرسد اگر نهادهای مربوطه نگاه مدیریتی و مسئولانهای نسبت به آثار تالیفی و ترجمه کودک داشته باشند، به دو هدف اساسی خواهیم رسید نخست ان که نویسندگان با انگیره و رغبت بیشتری به تولید اثر میپردازند و در گام بعدی شاهد تعادل کمی و کیفی میان آثار ترجمه و تالیفی خواهیم بود.