انبار موشک‌های فوق سری «3000» سوریه چگونه لو رفت؟

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، شبکه خبری الجزیره در گزارشی با تیتر «خط قرمز؛  جزئیات جالب از جاسوس یک سوری از سلاح‌های شمیایی سوریه به آمریکا» که در یک کتاب منتشر شده است. این جاسوسی توسط یک دانشمند سوری انجام شده که زیر تور سازمان سیا(بخش جاسوسی آمریکا) بوده است.

سیا در گزارش خود نوشته که این فرد یک استاد دانشگاه با استعداد بود که برای جاسوسی از سلاح‌های شمیایی دولت سوریه بسیار مفید واقع شد. این فرد بخشی از زندگی خود را در آمریکا گذراند و در آنجا تحصیل کرد و ورزش مورد علاقه خود را هم دنبال می‌کرد.

نکته جالب توجه در این گزارش آن است که این استاد سوری در آمریکا تخصص تولید سلاح‌های شیمیایی فرا می‌گیرد و با توجه به سابقه کاری خوبه که داشت هیچ سوءظنی متوجه وی نمی‌شود! سابقه ارتباط این استاد دانشگاه سوری به سال 1988 بازمی‌گردد.

او در یک همایش علمی که آن سال در دمشق برگزار می‌شد با افراد سفارت آمریکا ارتباط گرفت، دریغ از اینکه آنها عضو سرویس اطلاعاتی سازمان سیا هستند! بعد از چند ماه که از این همایش گذشت سازمان سیا با وی تماس برقرار کرده و خواستار برقراری ارتباط با او می شد. جالب این است که آن جاسوس سازمان سیا تنها 20 سال داشت و به این استاد دانشگاه اهل سوریه می‌گوید که «من منتظر تو بودم»!

این ارتباط دو دهه ادامه یافت تا آمریکا اطلاعات به دست آمده از او را در جنگ داخلی سوریه در سال 2011استفاده کرد. آمریکا از میزان سلاح‌های شیمیایی سوریه و تعداد کلاهک‌های موشک‌های دوربرد این کشور اطلاع ضمنی قوی داشت.

واشنگتن اطلاعاتی دست یافت که سوریه یک برنامه موشکی قوی دارد که اسم این محل «کارگاه 3000» هست و تولید سلاح‌های است که سوریه قصد داشت برای مقابله با اسرائیل آماده کند. این کارگاه گازهای شیمیایی تولید می‌کرد تا در صورت لزوم در مقابل سلاح‌های هسته‌ای اسرائیل توسط دولت سوریه استفاده شود.

بعد از این اطلاع ضمنی آمریکایی، سازمان سیا یک خط ارتباط محرمانه و ایمن با این استاد دانشگاه سوری برقرار می‌کند و اطلاعات او درباره این مقر3000 را به سازمان سیا منتقل کرد. اطلاعات سوریه کمی به این موضوع مشکوک شد و برخی را زیر ذره‌بین برد و متوجه شد که حساب مالی این استاد دانشگاه سوریه 50 برابر شده است!

تحقیقات در سازمان اطلاعات سوریه به رهبری آصف شوکت(که در جنگ داخلی سوریه و در یک انفجار کشته شد) آغاز می‌شود و بعد از مدتی آصف به این استاد دانشگاه سوریه می‌گوید که بهتر است اعتراف کند و با دولت در این زمینه همکاری لازم را انجام دهد.

اسم این استاد دانشگاه «ایمن» اعلام شد. او اعتراف کرد که هیچ کسی از رفتارهای او اطلاعات نداشته است. او برای دولت سوریه هم قهرمان ملی بود هم یک خیانتکار! به همین علت به خانواده ایمن اجازه داده می‌شود که سوریه را ترک کنند، اما خود او در آوریل 2002 در زندان عدرا اعدام شد.

انتهای پیام/