گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو - احمد رضاپور؛ روزنامه «اورشلیم پست» اسرائیل مقالهای تحت عنوان «آیا ریاض و منامه اهداف بعدی ایران هستند؟» منتشر کرد. «اریک آر.مندل» سردبیر بخش امنیت «اورشلیم پست ریپورت» و نویسنده مقاله در ابتدا ادعا میکند که یکی از مقامات ایرانی بعد از تسلط انقلابیون یمن بر صنعا در سال ۲۰۱۵ عنوان کرد «اکنون ایران بر چهار پایتخت عربی تسلط یافته است!»
در گزارش منبعی از این گفتار ذکر نشده امّا این گزاره در اصل صحبت نتانیاهو در کنگره آمریکا است که در راستای سیاست «ایران هراسی/شیعه هراسی» تلآویو ایراد شده بود. اخیراً نیز همین گزاره درمورد ترکیه تکرار شده که «آنکارا سه پایتخت عربی را کنترل میکند». رسانههای غربی-عربی و مقامات اسرائیل با مطرح کردن این قبیل اظهارات بدنبال قبح زدایی از اشغال فلسطین هستند.
«مندل» در ادامه مقاله خود در «اورشلیم پست» نوشت: کدام پایتخت عربی هدف بعدی ایران است؟ ایران صبورتر از کشورهای غربی است و سالها صبر میکند تا سرفرصت مناسب شکار خود را انجام دهد. ریاض، پایتخت پادشاهی عربستان سعودی بدون شک در صدر لیست جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. به ویژه آنکه مقدسترین شهرهای جهان اسلام یعنی مکّه و مدینه در کنترل رقیب منطقهای این کشور است. سیاستگذاران آمریکایی تمایل ایران به صدور انقلاب را دست کم میگیرند. «مندل» در ادامه با ربط دادن مسائل هستهای به حضور طبیعی تهران در مسائل منطقهای اینگونه اظهار میکند که ملحق شدن به برجام هیچ تغییری در عزم ایران برای فتح منطقه ایجاد نمیکند.
امروز ایران بیروت را از طریق حزبالله کنترل میکند. بغداد به دلیل «اکثریت طرفدار ایران در پارلمان این کشور» و «نیروهای عراقی زیر نظر سپاه پاسداران» تحت نفوذ تهران است. دمشق در اردوگاه ایرانیها قرار دارد؛ زیرا رئیسجمهور بشار الاسد به کنترل ایران بر کل جنوب سوریه تن داده است ـــ البته فاقد این قدرت است که در مقابل خواست ایران مقاومت کند. نیروهای نیابتی ایران در صنعا، پایتخت یمن (منظور نویسنده انقلابیون است که علیه منصور هادی برخاستند) بدنبال تسلط بر آبراه حیاتی باب المندب بین دریای سرخ و خلیج عدن هستند. این نقطه راهبردی دریای مدیترانه را از طریق کانال سوئز به جنوب آسیا و شرق دور متصل میکند.
«منامه» احتمالاً پایتخت عربی بعدی است که در تیررس ایران قرار میگیرد. تهران اکثریت شیعه بحرین را متعلّق به خود میداند. اگر ایرانیان براثر ضعف آمریکا احساس قدرت کنند، احتمالاً بحرین توسط ایران هدف قرار میگیرد تا پاسخ آمریکا را نسبت به جاهطلبی امپریالیستی(!) ایران بسنجد. اگر این امر تحقق یابد و آمریکا پشتیبانی موثری از سعودی برای نبرد با ایران در کرانه غربی خلیج فارس که فاصلهای کمی با خاک این کشور دارد، انجام ندهد، منجر به یک بیثباتی بزرگ برای منطقه میگردد.
«تیموتی لندرکینگ» نماینده ویژه رئیس جمهور آمریکا در امور یمن گفت: آمریکا اجازه نخواهد داد که عربستان هدف حملات موشکی قرار بگیرد. با این وجود «جن پساکی» اعتبار این حمایت را با این جمله تضعیف کرد: «ما از ابتدا به روشنی اعلام کردیم که روابط خود با عربستان سعودی را مورد ارزیابی مجدد قرار میدهیم.» ایرانیان عاشق همین هستند.
نویسنده اورشلیم پست اسرائیل قاعدتاً در مقاله خود هیچگونه اشارهای به جنایات سعودی نمیکند. وی در ادامه به بیانیه مضحک وزارت خارجه آمریکا خطاب به نیروهای یمن اشاره میکند که در آن به مدافعان این کشور هشدار میدهد هدف قرار دادن غیرنظامیان را متوقف کند! منظور آمریکاییها پاسخهای نظامی است که در واکنش به جنایات هر روزه سعودیها در یمن صورت میگیرد. «مندل» امّا این واکنش از سوی آمریکا را خوب نمیداند و خواهان شدّت عمل بیشتر است! وی به کنایه نوشت: «من مطمئنم که یمنیها (حوثیها) و حامی ایرانی آنان [از شدّت این بیانیه] در حال لرزیدن هستند!»
مندل در ادامه مطالبی را به رشته تحریر در میآورد که منتقدان دلسوز دولت در ایران همیشه خطر وقوع آن را گوشزد میکردند. منتقدان همواره تاکید میکردند که غربیها بعد از اطمینان خاطر از مسئله هستهای ایران به سراغ قدرت موشکی، قدرت منطقهای و مسائل به اصطلاح حقوق بشری خواهند رفت و تحریمها علیه ملّت ایران را از این طریق حفظ خواهند کرد. هدف نهاییشان هم تبدیل ایران به یک شیر بی یال و سر و دم است تا راحتتر بتوانند آن را پاره پاره کنند. نویسنده اسرائیلی اینگونه ادامه داد:
پیام برای ایران واضح است: به برجام میپیوندیم و تنها در موضع کلام با شما چالش خواهیم کرد. در واقعیت ما چشمان خود را بر توسعه قدرت موشکی، حمله به متحدان آمریکا، هدف قرار دادن مردان و زنان همجنسباز که از قانون تمکین نمیکنند، تضعیف عراق و کشتن مخالفان سیاسی میبندیم. همانگونه مدیر کل سابق وزارت امور راهبردی اسرائیل نیز گفت، ایران پوکرباز خوبی است و میداند دولت فعلی آمریکا درحال لاف زدن است.
با ارزشترین پایتخت عربی برای ایران ریاض است. جمهوری اسلامی متعقد است که سرنوشت آن، کنترل خاورمیانه و فراتر از آن با تکیه بر ترکیب اسلام سیاسی مدرن و امپریالیسم پارسی باستان است. حمله ویرانگر موشکی سال گذشته به عربستان سعودی توسط نیروهای نیابتی ایران در عراق(!) و یمن نقطه ضعف سعودی را عیان کرد. گستردگی عربستان باوجود عمق استراتژیک آن یک نقطه آسیب پذیر نیز میباشد که بحث پدافند موشکی و پهبادی در این کشور، چالشی به مراتب پیچیدهتر از جایی مثل اسرائیل است که پاشنه آشیل آن به دلیل عمق استراتژیک محدود آن برعکس سعودی است.
پیامی که ایران از آمریکا دریافته این است که ایالات متحده شاید سعودی را رها نکرده باشد ولی از آن فاصله گرفته است. مبتنی بر همین اصل، ایران در حال آزمایش محدودیتهای آمریکاست که بداند قبل از اینکه واشنگتن مجبور به واکنش و پشتیانی از متحدان سنّی خود شود، تا کجا میتواند پیش برود. راهبرد ایران افزایش رفتارهای تحریکآمیز(!) به عنوان یک برگه چانهزنی جهت کسب اهرم فشار در مذاکرات با آمریکا است.
به عنوان مثال، تهران در مذاکرات احتمالی بابت متوقف کردن حملات تحت کنترل خود ایران به عربستان سعودی پاداش خواهد گرفت. آنها همیشه میتوانند در زمانی مناسب که آمریکا درگیر سایر چالشهای سیاست خارجی است، به رفتارهای تهاجمی خود بازگردند. از دید دولت بایدن، عربستان سعودی به دلیل قتل خاشقچی یک قاتل است؛ امّا به دلیل موقعیت راهبردی آن و جریان آزاد نفت هنوز در اولویت غرب برای ثبات در اقتصاد جهانی است.
بهترین راه برای تغییر رفتار حقوق بشری سعودی و مهار بلندپروازیهای هستهای آن در واکنش به برجام، فشار بیسر و صدا به پادشاهی در پشت صحنه است ـــ تهدید به ایجاد سردی در روابط در صورتی که رفتار ریاض تغییر نکند. تنها ثمره تهدیدات علنی و مجازات عمومی سعودی توسط دولت بایدن «جسورشدن ایرانیها» است و این موضوع سعودی را مجبور خواهد کرد که به آغوش چین به عنوان دوست ابرقدرت خود بروند؛ چیزی که اصلاً به نفع منافع امنیت ملّی آمریکا نیست. چین همین الان هم بسیاری از بازیگران منطقهای را از طریق ابتکار «یک کمربند - یک جاده» وابسته کرده است.
این گزاره بایدن همچون نغمههای یک موسیقی برای رهبران ایران بود که گفت: «روشن است که قصد نداریم تسلیحات بیشتری به عربستان سعودی بفروشیم.»
بایدن پیشتر بن سلمان ولیعهد سعودی را مورد عتاب و خطاب قرار داده و اعلام کرده بود که مستقیماً با وی سخن نخواهد گفت و تنها با پدرش صحبت خواهد کرد. این درصورتی است که ولیعهد رهبر بالقوه است و احتمالاً عربستان سعودی در ۵۰ سال آینده زیر سلطه محمد بن سلمان خواهد بود.
نویسنده اورشلیم پست ضمن پیشنهاد گفتگو بایدن با بن سلمان مینویسد: «من حتی به شدت توصیه میکنم که بایدن مستقیماً با [آیتالله خامنهای] رهبر عالی ایران گفتگو کند.» مندل در ادامه مینویسد که هدف واشنگتن برای منطقه خاورمیانه ثبات (البته از زعم منافع آمریکا) است و نه حل و فصل تقریباً ناممکن بسیاری از درگیریهای قدیمی. این نویسنده اسرائیلی بهترین مسیر تامین منافع امنیت ملّی آمریکا، اسرائیل و متحدانشان را تشویق و تقویت پیمان آبراهام (سازش سایرین با صهیونیستها!) می داند که در حال حاضر بهترین وزنه برای برقرای موازنه قدرت با ایران است.
«اریک آر.مندل» در پایان در راستای راهبرد شیعههراسی نوشت: تلاش برای احیای شکل کنونی برجام بدون اولویتبندی عادی سازی همزمان بین اسرائیل و عربستان سعودی پیام اشتباهی را به ایران میفرستد. ضعف آمریکا، شانس ایران برای اقدامات تهاجمی و احتمال کنترل شیعیان بر عربستان سعودی را در این نسل افزایش میدهد و این چیزی نیست که به نفع امنیت ملی آمریکا باشد.