به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، باورش سخت است از کابینه دولتی که زیاد اهل پاسخگویی و تعامل با رسانه نیستند که چندین ساعت در فضای مجازی پای صحبت خبرنگاران بنشینند و پاسخگوی سوالات آنها باشند. اما در هفته گذشته شبکه اجتماعی کلابهاوس، محلی برای برگزاری گفتگوهای تقریبا ۴ ساعته تعدادی از دولتمردان بود. محمدجواد ظریف وزیرخارجه دولت حسن روحانی و علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در اتاقهای گفتوگوی کلابهاوس حضور یافتند و به سوالات خبرنگاران و تحلیلگران سیاسی پاسخ دادند. انتخاب چنین بستری برای تعامل با خبرنگاران، گویا محل توافق دولتیهاست و بهنظر میرسد در ماههای باقیمانده به انتخابات ریاستجمهوری ایران آوردگاه مناسبی برای بحث و گفتگو بین طیفهای سیاسی باشد. البته انتخاب چنین فضایی محل بحثهایی هم شده و حسامالدین آشنا مشاور رئیسجمهور در پستی توئیتری به مدیران متلکی انداخته و با اشاره به نشست پرسش و پاسخ ظریف در کلابهاوس نوشته است: «مایه تاسف آنکه وزیر خارجه در کلابهاوس با پرسشگران حتی نماینده مجلس با صراحت گفتگو میکند، ولی صداوسیما یا نمیخواهد یا نمیتواند فضا و امکان مناسب و متوازن را برای گفتوگوی مسئولان با کارشناسان و علاقهمندان فراهم کند. حق مردم ایران، دولتی پاسخگو و رسانه ملی غیرجناحیاست.»
المیرا شریفیمقدم مجری شبکه خبر در پاسخ به اظهارات آشنا مدعی شد که اغلب دولتمردان از حضور در میزگردهای تلویزیون پرهیز میکنند و در این باره نوشت: «اغلب وزرا ممکنه فعلا داخل کلابهاوس صحبت کنند، چون عده خاصی حضور دارند و میشنوند. تلویزیون نمیآیند، چون فراگیره و از بروز چالش و سوالات خاص گریزانند. این رو من مجری به شما میگم که میبینم روابطعمومی میهمان، قبل گفتگوها چه تلاشی برای دانستن پرسشها و تغییر آن دارند! اسم هم خواستید میگم.»
در پس این جدلها، آنچه بیش از همه ظهور و بروز داشت، این واقعیت بود که مدیران رسانه ملی علیرغم همه کوتاه آمدنها و انفعالشان در قبال تصمیمات دولتی همچنان باب میل دولتمردان نیستند. حتی جایی که حسامالدین آشنا در پاسخ مجری شبکه خبر میگوید ما مشکلی با چالشی بودن نداریم، بلکه مساله انصاف رسانهای است. شریفیمقدم شروع به افشای واقعیتی میکند که نشان میدهد رسانه ملی برای اینکه دل دولتمردان را بهدست آورد چقدر با مسامحه برخورد میکند و در این باره نوشت: «توافق اغلب درصورتی است که میهمان قهر و تهدید به ترک برنامه نکند. شاهد بروز اتفاقات زیادی قبل و بعد برنامهها بودهام و خدا نکنه مجری سوال خارج از توافق با برخی میهمانها بپرسه؛ چه نامهنگاریهایی بعد برنامه انجام میشه!»
همانطور که پیشبینی میشد این گفتوگوی جدلی در توئیتر راه بهجایی نبرد و هیچکدام از طرفین دولت و تلویزیون حرف هم را قبول نداشتند. کاربران توئیتر هم میدانستند که مساله اصلی فقط رعایت انصاف مجریان و کارشناسان تلویزیون در پرسشگری از میهمانان نیست که چهبسا سوالات تند و تیزتر و خارج از چارچوب در بستر شبکه اجتماعی کلابهاوس پرسیده میشود.
آن چیزی که کلابهاوس را نسبت به میزگردهای مرسوم صداوسیما پیش انداخته است بیش از آنچه مبتنیبر اهمیت گفتگو باشد، متکی بر ابداعات فرمی در گفتگو، پرسشگری و انتقال پیام است. این ابداعات در هر شبکه اجتماعی متفاوت است و در کلابهاوس هم چیز عجیبوغریبی نیست و مدیران رسانه ملی میتوانستند بهراحتی برای قاب تلویزیون آن را طراحی کنند. مثل گفتوگویی که جمعهشب سیزدهم فروردین درکلابهاوس برای علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ترتیب داده شد. در این نشست هم امکان پرسش و پاسخ برای خبرنگاران و تحلیلگران سیاسی داخل ایران فراهم بود و هم اینکه محلی برای پرسشگری خبرنگارانی خارج از مرزهای کشور شد. این نشست پرسش و پاسخ حدود چهارساعت و تا پاسی از نیمهشب بهطول انجامید و حدود هشتهزار نفر شنونده این اتاق گفتگو بودند. پیشبینی میشود در روزها و ماههای آتی تعداد کاربران عضو در شبکه اجتماعی کلابهاوس بیشتر شوند و بهنظر میرسد که کلابهاوس بیش از آنکه محل جولان شاخهای اینستاگرامی باشد محلی برای تبیین گفتمان باشد، آن هم از زبان افرادی که واجد سرمایه اجتماعی هستند و حرفی برای گفتن دارند.
درست یکسال قبل و در آوریل ۲۰۲۰ کلابهاوس راهاندازی شد. ورود آن به دنیای مجازی با شیوع کرونا و پرهیز آدمها از گفتوگوی رو در رو همزمان شده بود و همین امر در قدرتمند شدن این شبکه اجتماعی بیتاثیر نبود. در این شبکه اجتماعی امکان ارسال هیچمحتوایی جز صوت وجود ندارد و مثل همه شبکههای اجتماعی فرصت ارتباطگیری فرازمانی و فرامکانی را فراهم میکند و افراد فارغ از اینکه در چه محلی هستند توانایی این را خواهند یافت تا با افرادی در سراسر دنیا ارتباط برقرار کنند. محوریت این شبکه اجتماعی مثل توئیتر بر ارتباطگیری و شبکهسازی نیست و بیشتر متکی بر انتشار محتواست.
درحالحاضر یکی از اشکالات کلابهاوس این است که مخاطب برای دریافت محتوا باید ساعتها وقت صرف کند، در صورتی که میتواند همان محتوا را با صرف وقت کمتر و جستوجوی راحتتر در بستر دیگری بهدست آورد. ضمن اینکه خروج کاربر از اتاقهای گفتگو باعث میشود که رشته بحث از دست او خارج شود.
با توجه به امکانات فعلی کلابهاوس بهسختی میتوان آن را در رسته شبکههای اجتماعی قرار داد، چون بهمثابه شبکههای اجتماعی دیگر، امکان اظهارنظر برای همه وجود ندارد و بهعبارت دقیقتر در آن بیش از اینکه با یک شبکه اجتماعی مواجه باشیم با یک محل قرار مواجهیم که میتواند روابط عمیقی را در مقیاس کم شکل دهد.
در ابتدای کار، یکی از موانع مهم برای حضور حداکثری کاربران در کلابهاوس این بود که عضویت در این شبکه تنها در انحصار دارندگان تلفنهای همراه آیفون بود و همین موضوع باعث میشد که تعداد کاربران کمتری وارد این شبکه شوند و ساختار اولیه آن را شکل دهند.
با توجه به اینکه در کلابهاوس امکان بازنشر محتوا وجود ندارد، امکان کنشگری برای کاربران گمنام وجود ندارد و همین مساله بهصورت ساختاری باعث میشود در کلابهاوس کسانی امکان مانور بیشتری داشته باشند که پیش از ورود به شبکه هم دارای سرمایه اجتماعی بوده باشند. حداکثر نقش کاربران عادی استفاده از فرصت اظهارنظرهای کوتاه درکنار چهرههای شاخص است و فرصت شنیده شدن، موجسازی و شبکهسازی برای همه کاربران در این طراحی ساختار چندان فراهم نیست.
با تمام این تفاسیر و محدودیتهای فعلی کلابهاوس، آمارها نشان میدهند که این شبکه اجتماعی در یکسال گذشته رشد قابلتوجهی بین مردم جهان داشته و اپلیکیشن آیفون آن در سال اول فعالیت نزدیک ۱۳ میلیون بار دانلود شود.
شهرت و نفوذ این شبکه اجتماعی در هر کشوری جنس متفاوتی داشت، مثلا کلابهاوس در زادگاهش یعنی آمریکا بهکمک چهرههای سیاسی و اجتماعی به مردم معرفی شد و افراد مشهور و ثروتمند از این اپلیکیشن استفاده میکنند. غولهای فناوری مثل ایلان ماسک و مارک زاکربرگ و رپرهایی مثل دریک و کانیه وست و ستاره تلویزیونی آپرا وینفری از جمله این افراد بودهاند. حضور آنان در کلابهاوس باعث شد تصویر جدیدی از کارکرد آن به کاربران ارائه شود. بسیاری از مردم از این اپلیکیشن فقط برای صحبت کردن با دوستانشان استفاده میکردند، اما حضور افراد سرشناسی مانند زاکربرگ یا ماسک به این معنی بود که شما میتوانید به حرفهای شخصیتهای برجسته گوش کنید بهگونهای که با آنها در یک اتاق نشستهاید و گپ میزنید.
درحالیکه دیگر شبکههای اجتماعی آمریکایی مانند توئیتر و فیسبوک در کشور چین قابل دسترسی نیستند، اما کلابهاوس در مقطعی در چین قابل دسترسی بود و تعداد زیادی از کاربران چینی را به بحث درمورد موضوعات مختلف از جمله موضوعات حساس سیاسی مانند اعتراضات در هنگکنگ و وضعیت سیاسی تایوان جذب کرد. رویهای که باعث شد کد دعوت به این اپلیکیشن بسیار ارزشمند شود، اما مقامات چینی نهایتا در هشتم فوریه این اپلیکیشن را هم فیلتر کردند، البته کلابهاوس از ماه مارس ۲۰۲۱ هم در کشورهایی، چون عمان و اردن فیلتر شده است.
این برنامه تا ژانویه سال ۲۰۲۱ در آلمان زیاد مورد استفاده قرار نمیگرفت، اما پس از آن دو فعال شبکه اجتماعی با دعوت از یک گروه تلگرامی باعث شدند دعوتکنندگان زنجیرهای، روزنامهنگاران و سیاستمداران آلمانی به کلابهاوس وارد شوند.
کلابهاوس در اوایل سال ۲۰۲۱، در میان اپلیکیشنهای رایگان App Store در ژاپن رتبه اول را کسب کرد. یوساکو مایزاوا، میلیاردر ژاپنی از اولین چهرههای مشهوری بود که به کلابهاوس پیوست و بعد از او چهرهها و کاربران ژاپنی به آن آمدند. مایزاوا، سرمایهدار و بنیانگذار وبسایت خرید آنلاین زوزوتاون (Zozotown) است که به گفته رسانهها از اولین گردشگران سفر به ماه خواهد بود.
ظهور و رشد شبکههای اجتماعی در ایران هیچگاه مسیر طبیعی خودش را طی نکرده است. از اولین نمونههای شبکه اجتماعی که به ایران آمد تا همین نمونه آخری بیشتر محلی برای منازعات و جدلهای سیاسی بوده است و در بستری سیاسی شهرت یافتند و کاربران ایرانی را فعال کردند. بهطور عمده شبکههای اجتماعی عمر و ماندگاریشان در فضای اجتماعی کوتاه است. شاید به همین دلیل است که تعریف دقیقی از شبکه اجتماعی بین مردم ایران وجود ندارد و گاهی پیامرسانهایی مثل واتسآپ در تعریف عمومی در زمره شبکههای اجتماعی قرار میگیرند و مثلا فیسبوک با وجود اینکه بیش از ۵/۱ میلیارد کاربر دارد در ایران محبوبیتی ندارد. در ایران دو شبکه اجتماعی توئیتر و اینستاگرام شهرت و مانایی بیشتری داشتند؛ توئیتر فیلتر است و اینستاگرام نه.
مهمترین تفاوت اینستاگرام و توئیتر در نوع ارتباط با کاربران و همچنین محتوای بارگذاری شده است؛ اینستاگرام بر پایه محتوای بصری تعریف شده، بهطوریکه برای انتشار یک متن ابتدا باید عکس یا ویدئو آپلود شود و سپس متن و هشتگها را اضافه کنید. اما در توئیتر علیرغم اینکه امکان شبکهسازی بیشتر است با محدودیت انتشار کاراکتر محتوایی مواجه هستید. حضور چهرههای سیاسی و بازخوردهایی که زیر پستهای توئیتری قرار میگیرد این شبکه اجتماعی را نخبگانی کرده و محل بحث و گفتگو است. بهخاطر تفاوت ماهوی این دو شبکه اجتماعی است که گفته میشود توئیتر عصبی، سیاسی و پر از فحاشی است و اینستاگرام آرام و رنگارنگ است. در اینستاگرام انواع مختلف آدمها را میتوان دید که بهشکلی خودنمایی میکنند از بدنسازها با شکمهای ۶ تکه گرفته تا شیوههای پخت غذا و شیرینی و مدلینگها و طرفداران سلبریتیها و... اتکای اینستاگرام به تصویر باعث تقویت و ظهور افرادی در این شبکه اجتماعی شده که میل زیادی به دیده شدن دارند و لایکها و فالوورها به دیده شدنشان کمک میکند، ضمن اینکه فرم جدیدی از کسبوکار در اینستاگرام شکل گرفته است. اینستاگرام روزبهروز قدرتمندتر میشود و این فقط مختص جامعه ایران نیست. ارزش تخمینی اینستاگرام بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار است، ۱۰۰ برابر قیمتی که فیسبوک در سال ۲۰۱۲ برایش پرداخت کرده بود. این شبکه اجتماعی محل خوبی برای جمعآوری داده و فروش رسانه است. ابزارهای فهرستبردار از هر چیزی که منتشر میشود داده استخراج میکنند و بهشکل تحلیل برند یا بهعنوان اطلاعات به دولتها، شرکتهای امنیتی و نظارتی و شرکتهای تجاری میفروشند.
آخرین شبکه اجتماعی مشهوری که رونمایی شده تیکتاک است که ۴ سال پیش توسط چینیها به بازار عرضه شد و حالا این کلابهاوس پر سروصدا از گرد راه نرسیده بدجور خودنمایی میکند. جالب است که قابلیت خیلی عجیبوغریبی ندارد، علاوه بر آنکه عضویت در آن سختتر از سایر شبکههای اجتماعی است. همانطور که گفته شد کلابهاوس محلی برای حضور کسانی است که حرفی برای گفتن دارند و شاید در چندماه دیگر مشخص شود که این فضا فرصتی را برای عرض اندام شاخهای اینستاگرامی نمیدهد. شاید بتوان گفت که بهلحاظ نخبگانی فضای بحثهای کلابهاوس شبیه توئیتر است، اما مفصلتر؛ البته کلابهاوس نمیتواند همچون توئیتر، در فضای اجتماعی موجسازی کند. درواقع کلابهاوس برای کاربران ایرانی و آنهایی که بهدنبال مشهور کردنش هستند، بیشتر میدانی برای عمیقسازی ارتباطات است. در یکی، دو ماه آینده اگر اتفاق غیرمنتظرهای برای کلابهاوس رقم نخورد، میتوان پیشبینی کرد که این شبکه اجتماعی در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ بستر مناسبی برای گفتمانسازی، توجیه و اقناع افراد موثر و سرشبکههای طرفداران نامزدهای سیاسی باشد. البته بعید نیست که فرمت کلابهاوس در طراحی و مدیریت اتاقهای گفتوگویش، بر ساخت و تولید برنامهها و مناظرههای انتخاباتی رسانه ملی اثر بگذارد.