گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- شادی رضایی؛ نگاه اقلامی و غیرضروری به کتاب و فرهنگ موجب شده است با اندک اعمال محدودیتهای دوران پاندمی کرونا، هربار چراغ فروشگاههای کتاب خاموش شود. اما آیا واقعا خطر باز بودن کتابفروشیها به اندازه میزان خسارت و آسیب وارده به آنها موضوعیت دارد؟
در طول یک سال و اندی گذشته که بارها قرمز و نارنجی شدن شهرها و استانهای مختلف بهانه تعطیلی فروشگاههای مختلف من جمله کتابفروشیها شد حالا با موج چهارم کرونا و تعطیلیهای ۱۰ روزه مجددا کرکرههای کتابفروشی ها، پایین کشیده شد. اما این بار با وجود فعالیت بعضی از اصناف دیگر و شرایط نا به سامان اقتصادی حاصله از تعطیلیهای قبلی که هیچ حمایت یا کمکی هم برای تعدیل اوضاعشان دریافت نکردند، اعتراضات آنهارا بر انگیخت.
به همین دلیل تعدادی از آنها اقدام به نوشتن نامه به مسئولین ذی ربط کرده و اعتراضات و خواستههای خود را مستقیما به آنها ابلاغ کردند. نادر قدیانی، نخستین ناشر و کتابفروشی بود که نسبت به این موضوع گله کرد و نسبت به زیان ناشی از تعطیلیها به صنف نشر هشدار داد. در ادامه هومان حسن پور رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و بسیاری دیگر از کتابفروشیها، اعتراض خود را اعلام داشتند.
حسین سعیدی مدیرعامل بهنشر (انتشارات آستان قدس رضوی) در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص تعطیلی کتابفروشیها اعتراضات خود را اعلام میکند. در بخشی از این نامه آمده است:
«در شرایطی که ویروس همه گیر کرونا، ارتباطات انسانی و احوالات شخصی، اجتماعی و اقتصادی همه جوامع را تحت تاثیر اثرات مرگبار خود قرار داده است و در کنار آن بیتدبیریها و سوءمدیریتهای برخی از مدیران، مهار این بلیّه را سختتر مینماید، باید به دنبال راهی بود تا به آرامش و رشد افراد جامعه در این وضعیت به خصوص یاری رساند.
استقبال خیره کننده و غافلگیر کننده ایرانیان از اولین نمایشگاه مجازی کتاب تهران، اقبال زیاد مردمی به طرحهای فصلی فروش کتاب، مراجعات فراوان علاقهمندان به کتاب و کتابخوانی به کتابفروشیها و نیز رشد بیسابقه اقبال به کتابهای الکترونیک در یکسال اخیر در سال گذشته نشان داد که مردم کشور عزیزمان، علیرغم همه فشارهای اقتصادی و تنگناهای مالی، در این شرایط کتاب را برای پر کردن اوقات خود و راهی بیخطر برای سلامت روح و روان برگزیده اند و طبیعی است که زیرساختهای موجود در فضای مجازی، هرگز نمیتواند جایگزین فروشگاههای کتاب باشد.
کتابها و کتابفروشیها، خونِ فرهنگ و آگاهی در رگهای اجتماع است و تعطیل کردن کتابفروشیها با صادر کردن چند بخشنامه شتاب زده و غیر کارشناسی، مرگ جریان پویا و با نشاط فرهنگ و آگاهی را به دنبال خواهد داشت.»
مهدی فیروزان مدیرعامل شهر کتاب هم با اشاره به برخی از این کشورها عنوان کرد که در ممالکی مانند هند، اتریش، آلمان، فرانسه و لبنان در زمان الزامی شدن تعطیلی صنوف و فروشگاهها، کتابفروشیها تعطیل نشدهاند و مردم میتوانند به راحتی از کتابفروشیها کتاب خریداری کرده و در خانه بمانند.
وی یادآور شد که ما نباید امکانات در خانه ماندن را به مردم ندهیم و توقع داشته باشیم که آنها در خانه باشند؛ و با بیان اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که مسئول بخش فرهنگ ستاد ملی مقابله با کرونا است باید تجدیدنظر بکند، نباید با این کار بار مالی کتابفروشان افزایش و تعهداتشان افزایش پیدا کند. مردم تا یک مدتی میتوانند بدون امکانات فرهنگی در خانه بمانند، اما باید شرایطی ایجاد شود که اوقات فراغتشان را با کتاب و اسباببازیهای فرهنگی پر کنند.
کتابفروشیهای مختلف هم در گفتگو با خبرگزاری دانشجو اعتراضات خود نسبت به تعطیلی شان را به طرق مختلف عنوان کردند.
شاه آبادی مدیر فروش نشر مهرستان هم در گفتگو با خبرگزاری دانشجو این مطلب را عنوان میکند که حوزه نشر به خودی خود به دلیل گرانی کاغذ و امثالهم تحت فشار است آن وقت به جای فکر حمایتی ضربه بیش تری به آن وارد میشود؛ میبینیم که در خود مدیریت کرونا سوءمدیریت وجود دارد و قطعا در چنین شرایطی کسی به فکر فرهنگ نیست آن هم کتاب و آن هم کتاب فروشیها و با مجازی شدن این فضا به کتابفروشیهای نوستالژیتر ضربههای جبران ناپذیری وارد شد. باید به این نکته توجه داشت که کتابفروشیها آنقدر عددهای کشور را درگیر نمیکند و نباید با چنین رویکردی حیات آن هارا به خطر انداخت.
نادر قدیانی از ناشران کشورمان هم در واکنش به تعطیلی ۱۰ روزه اصناف در پی شیوع کرونا به وزیر ارشاد نامهای سرگشاده نوشت و در آن از بیتوجهی به اهالی نشر و کتابفروشیها گلایه کرد. در بخشهایی از این نامه میخوانیم:
«گفتند و شنیدیم که برخی مشاغل برای مقابله با کرونا تعطیل شدهاند و برای ده روز حق فعالیت ندارند. جالب اینکه هر آنچه با شکم مردم سر و کار دارد، شامل این تعطیلی نشده است. طبیعی است که باید سوپرمارکتها، فروشندگان مواد غذایی، میوه فروشیها و عرضه کنندگان غذایی سرد و گرم باید باز بوده و به فعالیت خود ادامه دهند، زیرا زنجیره حیات به هر حال به غذا وابسته است.
اما هنوز نمیدانم که به راستی چرا باید کتابفروشیها هم شامل تعطیلی شوند، آیا نمیتوان کتاب را به عنوان غذای روح محسوب کرد و در کنار آنچه به شکم مربوط است نظر لطفی هم به مغز کرد؟ آنچه که آمارهای جهانی نشان میدهد، در عصر پاندمی کرونا خرید فیزیکی کتاب رشد چشمگیری داشته است، انسان غربی که از فضای تفریحات و سرگرمی جدا شده و گرفتار خلوت خود گشته، به کتاب خواندن گرایش بیشتری نشان داده است و کوشیده با حضور در اماکن عرضه کتاب بخشی از تنهایی خود را پر کند.
همه میدانیم که فرهنگ امری مستمر و جاری است و نمیتوان با بخشنامه و ابلاغیه جلوی جریان مدام فرهنگ را گرفت، و اینکه نشر و کتاب بدل به آخرین حلقه زنجیری شود که در هر گونه انسداد و تعطیل، کرکره این بخش را پایین بکشیم، جز نادیده گرفتن حقوق بخش عمدهای از شهروندان نیست.»
مسئولین کتابفروشیها تعطیلی مجدد کتابفروشیها را غیرضرور دانسته و معتقدند کتابفروشی مکان فرهنگی است و عملا تجمعی رابه دنبال ندارد که نیاز به تعطیلی آن باشد آن هم در حالی که هیچ بسته حمایتیای کما فی السابق شامل حال خسارات مالی اهالی این حوزه نمیشود.
فضائلی مدیر کتابفروشی تریای ستارهها در گفتگو با خبرگزاری دانشجو میگوید: «با تعطیلی کتابفروشیها هزینههای آنها چگونه تامین شود؟ کسی به این موضوع توجهی نمیکند. همکاران من چک برگشتی داشتند. اگر قرار به تعطیلی است یا کلا همه چیز را حتی بانکها و راه پیگیریهای مالی و اقتصادی را هم تعطیل کنند یا اینکه فقط اتفاقات غیر ضرور را تعطیل کنند.
چراکه با اینطور تعطیل کردن فعلی به خود دولت هم آسیب زده میشود، آسیب به کتابفروشی همان آسیب به دولت است و بار کاری و دردسر خود دولت و قوه قضاییه را هم زیاد میکند.»
غلامرضاپور در این خصوص در گفتگو با خبرگزاری دانشجو میگوید: «بیشترین ظلم وجفای ستاد کرونا و دولت همین تعطیلی است آن هم در اوضاعی که در دوسال گذشته حوزه نشر در سراشیبی تندی بوده است و این میان به جای دستگیری از آن با اعمال تعطیلی ضربه میزنند.
چه بسیار کتابفروشیهایی که در این دوران جمع شدند و چه بسیار کتابفروشیهای بزرگی که کوچک شدند. چراکه فروش مجازی هم خوب است، اما برای کتاب جوابگو نیست و مخاطب برای ارتباط گیری و خرید کتاب نیاز به لمس فیزیکی و تورق آن دارد.»
غلامرضاپور در ادامه گفتگو با خبرگزاری دانشجو از کتابفروشیهای دولتی میگوید که بودجه دولتی دریافت میکنند و در ازای آسیبهای دوران پاندمی کرونا وامهای بلاعوض دریافت کردند و عنوان میکند که این موارد به کتابفروشیهای خصوصی که وابسته به جایی نیستند و خودکفا هستند در کنار خسارتهای ناشی از کرونا باز هم آسیب میزند.
رضائیان مدیر پاتوق کتاب اصفهان در گفتگو با خبرگزاری دانشجو علت تعطیلی کتابفروشی هارا داشتن نگاه اقلامی مسئولین و ستاد کرونا به کتاب قلمداد میکند و این مطلب را عنوان میکند که در واقع تعطیلی و آسیب به کتابفروشی، آسیب به کل فروش کتاب است.
در ادامه به افزایش اجاره کتافروشیها با وجود تعطیلیها و شرایط بد اقتصادی آنها اشاره میکند و از عدم بستههای حمایتی برای این مدت خبر میدهد و میگوید حمایتهای وعده داده شده دورههای تعطیلی قبلی فقط به طرحهای فصلی خانه کتاب محدود شد.
وی همچنین خواستار اندیشیدن به تدابیری برای باز بودن فروشگاههای کتاب میشود و معتقد است ابلاغیه تعطیلی کسبه آن هم پس از آزاد بودن سفرهای نوروزی بی معنی بوده و میبایست پیش از این دوران اقداماتی انجام میشد و تدبیری اندیشیده میشد.
فرهاد تیمورزاده، مدیرمسئول و رئیس هیاتمدیره انجمن فرهنگی ناشران کتاب علوم پزشکی دانشگاهی با بیان این مطلب که هر فعال حوزه نشر باید به تعطیلی کتابفروشیها واکنش نشان دهد اینطور میگوید که نمایندگان اتاق اصناف در نشستهای ستاد مقابله با کرونا حضور داشتند و بهنظر میرسد موضوع بیخطر بودن تداوم فعالیت کتابفروشیها در شرایط اوجگیری شیوع ویروس، مورد توجه آنها نبوده است. بهعنوان یک طبیب تاکید میکنم فعالیت کتابفروشیها در شرایط فعلی، خطری را ایجاد نمیکند.
محمد راهی دبیر انجمن کتابفروشان خوشه در گفتگو با خبرگزاری دانشجو میگوید: «کتابفروشی کسب و کاری کم سود و دیر بازده است و در شرایط عادی هم اقتصاد ضعیفی دارند و اوضاع کرونا هم آن را تشدید کرد و بسیاری از کتابفروشیها آسیب جدی دیدند و نتوانستند آن را جبران کنند و همین امر موجب شد که در این دوران شاهد تعطیلی و ورشکستی کتابفروشیهای باقدمتی باشیم. انتظار داشتیم کتابفروشی جز مشاغل سطح یک باشد، اما ما فرهنگ را در اولویتهای حذف میگذاریم و همین که در تنگنا قرار میگیریم آن را حذف میکنیم. در حالی که گل و گیاه تزئینی فروشی جز مشاغل درجه یک است.»
در ادامه وی از عدم وجود اطلاعیه یا وعده حمایتیای در راستای تعطیلیهای اخیر کتابفروشیها خبر داد و ادامه داد که وامهای وعده داده شده قبلی هم هنوز به کسی تعلق نگرفته اند و تنها حمایت موثر موجود همان طرحهای فصلی خانه کتاب بودند که تا حدی و به صورت مقطعی برای کتابفروشیها نقدینگی ایجاد کردند.
دبیر انجمن کتابفروشان خوشه اینطور ادامه داد: «پیشنهاد ما این است که به جای تعطیلی، پروتکلهایی من جمله محدودیت تجمع گذاشته شود به اینصورت که بر اساس متراژ فروشگاه تعداد مراجعه کننده تنظیم شود و فقط همان میزان از افراد اجازه حضور همزمان را داشته باشند. همچنین پیشبینیها ضدعفونی و رعایت بهداشت را برای فعالیت فروشگاهها درنظر بگیرند. چراکه مکان فرهنگی را نمیشود تعطیل کرد و اصلا تجمع زیاد نمیشود.
دلیل اصلی اعتراضات ما در وهله اول اقتصاد نبود، روی آوردن مردم در این دوران و اقبال جمعی به کتاب بود که موجب افزایش سرانه مطالعه شد. وقتی مردم الان این نیاز را دارند نمیشود نادیده گرفت. نادیده گرفتن نیاز مردم باعث سلب آرامش و امنیت روانی آنها میشود که نسبت به همه مسائل دیگر در اولویت است.»
با تصاویر و تعابیر موجود فهمیدن این موضوع چندان دشوار نیست که علاوه بر نادیده گرفتن کتابفروشان در قرنطینه اول و تعریف نکردن این شغل ذیل سطح بندی مشاغل در دوره بعدی و فعلی با کنار راندن آنها و نگاه اقلامی به فرهنگ نیاز فرهنگی مردم مورد بی توجهی قرار گرفته است؛ و اینها تصویر قربانی شدن کتابفروشی هارا به عنوان پاشنه آشیل بازار نشر را تداعی میکند که به تعبیر دقیقتر کل این بازار را دومینووار با خسارت و چالش و آسیب مواجه میکند.
کما اینکه با اندکی توجه بیشتر میتوان راهکارها و تمهیداتی برای فعالیت آنها اندیشید؛ به گونهای که علاوه بر رعایت همه اصول بهداشتی و پرئتکلی ستاد ملی کرونا، فشارهای اقتصادی تشدید شده حاضر بر گرده این بازار بیش از این سنگینی اش را به رخ نکشد. این نکته هم حائز اهمیت است که کتابفروشی اساسا مکانی فرهنگی است و مراجعین آن تجمع وار نیستند و از قشر فرهیخته جامعه هستند.
با توجه به افزایش سرانه مطالعه در دوران پاندمی کرونا انتظار میرفت این فرصت را غنیمت شمرده و این رویای تحقق یافته جامعه را که لباس عمل بر تن کرده است را در جریانی فرهنگی و رسانهای به تثبیت رسانید. اما به راستی این حجم از اصرار بر نادیده گرفتن و حذف فرهنگ چه پیامدهایی میتواند در پی داشته باشد؟