به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، پیمان بزرگنیا نوازنده و پژوهشگر موسیقی نواحی ایران ضمن انتقاد از برخی سیاستهای وزارت ارشاد در حوزه موسیقی نواحی و گلایه از عملکرد مجموعههای حمایتی این بخش از هنرمندان موسیقی اقوام طی ایام کرونایی توضیح داد: طی سالهای متولی همواره شعار متولیان فرهنگی به ویژه مدیران موسیقی و معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران حمایت از موسیقی فاخر اقوام ایران زمین بوده و ما اهالی موسیقی نواحی ایران هم «به صورت ویژه» عملکردشان را طی سالیان اخیر دیدیم.
وی افزود: متاسفانه به دلیل همین نوع عملکرد طی روزهای اخیر تماسهایی داشتم که بر اساس آن اکنون نزدیک به ۴۰ نفر از پیشکسوتان و پژوهشگران و حتی هنرمندان جوان موسیقی مناطق مختلف ایران که زندگی خویش را صرف اشاعه و ترویج موسیقی مناطق خود کردهاند، تصمیم دارند طی حرکتی نمادین اعتراض خود را نسبت به بی توجهی مسولان ارشاد و عدم حمایت بخش دولتی، تمام تقدیرنامهها یا لوحهای خود را که از هر جشنوارهای طی سالیان گذشته دریافت کردهاند، آتش بزنند. بنده به نیابت برخی از این عزیزان اینک مسائلی را خطاب به مسئولان موسیقی کشور گوشزد میکنم.
این پژوهشگر بیان کرد: همیشه در سخنرانیها و شعارهای هر مدیری وعدههای به هنرمندان موسیقی نواحی ایران داده میشد و تأکید همه هم حمایت ویژه از موسیقی نواحی ایران بود! حال پرسش من این است؛ واقعاً چه حمایتی شد؟ اینکه هر وقت عزیزی از اهالی موسیقی نواحی دار فانی را وداع گفت، مسابقه بین متولیان موسیقی جهت تسلیت گفتن باشد؟ آیا این مدیران عزیز فلان هنرمند درگذشته را قبل از فوت میشناختند؟ آیا دوستان میدانند اغلب پیشکسوتان موسیقی نواحی همیشه با شرکت در محافل و جشنهای عروسی امرار معاش میکردند؟ آیا از مدتی که ویروس کرونا همه گیر شده و دورهمیها تعطیل شده کسی از حال این هنرمندان خبر دارد؟ شاید دوستان در جواب به ماجرای «هنر کارت» و آن دو وعده کمک یک میلیون و پانصد هزار تومانی اشاره کنند که من در پاسخ به این واکنش احتمالی به نکتهای اشاره میکنم؛ اینکه آیا خودِ دوستان مدیر ا این مخارج سنگین میتوانند ۲۰ روز دوام بیاورند؟
بزرگ نیا با اشاره به اقداماتی که در این حوزه انجام داده، گفت: چند بار با مدیر دفتر موسیقی و سایر متولیان موسیقی کشور تماس گرفتم؛ که متاسفانه دوستان جواب ندادند. اصلاً کسی جوابگو نیست. فقط مدیرعامل خانه موسیقی حرفهای ما را شنید و قبل از عید با ایشان در ارتباط با این موضوع صحبت کردم که ایشان نیز بسیار ناراحت شده و از بنده خواست تا فهرستی را برای گرفتن هنر کارت و سایر کمکها در اختیار آنها قرار دهم. ولی مگر تعدادشان اندک است؟
وی افزود: اکنون ۱۰ هزار هنرمند در نواحی مختلف فعال هستند که فقط شاید ۱۰ درصد از آنها هنر کارت دارند. آیا آقایان این را میدانند، بقیه افرادی که «هنر کارت» ندارند، در جشنوارههای سفارشی شما شرکت نکردند و رزومه برای شما ارائه ندادند در جایگاهی هستند که شهرتشان میان مردم روزمه آنهاست؟ آیا بزرگواران میدانند تعدادی از هنرمندان بسیار شناخته شده موسیقی نواحی که به دلیل حفظ کرامت و شأن هنری آنها از معرفی نامشان معذورم، اما اگر دوستان مایل باشند، اسامی آنها را اعلام خواهم کرد، برای ۷۰ هزار تومان نسخه دارویی در شرایط بسیار بدی است؟ آیا این باعث شرم برای مسولان این مملکت با این همه ثروت نیست.
سرپرست گروه موسیقی «سازینه» در ادامه صحبتهای خود تاکید کرد: هنرمندان موسیقی مناطق ایران چنان نجیب و با شرف هستند که به خاطر این مبالغ دست دراز نمیکنند. پس لازم است متولیان فرهنگی این عزیزان را دریابند و در دوران سخت از آنها دلجویی کنند. از سوی دیگر جشنواره موسیقی نواحی برگزار میشود، اما برخی از مدیران جشنواره دنبال یارگیری هستند که چه کسی طرف من است و چه کسی نیست. اما آیا غیر از موارد معدود شده این بزرگانی که شاید آخرین راویان موسیقی خطه خویش باشند به درون جشنواره دعوت شوند؟ اساساً پژوهشگران مناطق چه جایگاهی دارند؟ البته شاید تمام این مشکلات به این دلیل است که برخی دوستان از ماجرا کمترین شناخت را داشته و به فراخوان بسنده میکنند؟ اصلاً بعد از سال ۱۳۸۴ که آخرین دوره حضور هنرمند عزیز جناب درویشی به عنوان دبیر جشنواره نواحی بود دیگر کسی از جشنواره موسیقی نواحی خبری دارد؟
این نوازنده گفت: من هم این را میدانم که جشنوارهها نمیتوانند چندان به لحاظ مادی به هنرمندان نواحی کمک کنند. اما معتقدم این رویدادها میتوانند جایگاهی برای ثبت و ضبط آثار و معرفی هنرمندان شاخص مناطق و گمنام در کشور باشند. البته دوست معاون هنری و مشاور بودن باعث شده طی چند سال، دبیری و حضور ویژه، متعلق به شخص خاص یا دوستانی باشد که شاید تحصیلات آکادمیک دارند، ولی چندان شناختی از موسیقی نواحی ندارند و کسی هم آنها را نشناسد باز هم شعار و در آخر در سکوت خبری جشنوارهای تکراری برگزار میشود. به اعتقاد من این هم نمونه دیگر بی تدبیری است.
بزرگ نیا با اشاره به شرایط نابسامان هنرمندان موسیقی نواحی طی سالهای اخیر ادامه داد: امروز وضعیت هنرمندان بیش از هر دوره و زمانی نابسامان است و دیگر انگیزه و رمقی برای جوانان که نسل بعدی موسیقی نواحی را تشکیل میدهند، نمانده، حتی اندک پیشکسوتان و هنرمندان موسیقی نواحی یا سازشان را رها کرده و به مشاغل دیگر روی آوردهاند یا تنهای تنها در انزوا به سر میبرند. اگر هم هنرمندانی با استعداد جوان هم جایگاهی برای خود در هنر این مملکت به وجود آوردند تنها با تلاش خودشان و نه حمایت نهاد یا ارگان یا موسسهای بوده است. متاسفانه تبعیض در ارزیابی موسیقی نواحی نسبت به سایر ژانرهای موسیقی بوده و هست. به عنوان مثال همیشه دستمزد گروههای نواحی کمتر از سایر گروههای موسیقی است، بهانه هم این بوده که موسیقی نواحی مخاطب ندارد، اما به یاری خداوند همیشه خلاف این موضوع ثابت شده است. از سوی دیگر کشور ما از تنوع و تکثر قومی چشمگیری برخورداراست؛ نکتهای که در هیچ جای دنیا چنین تنوع و تکثر قومی وجود ندارد. اما افسوس که سرمایههای مادی این مملکت به جای آنکه صرف حمایت و ترویج فرهنگ خود کشور شود با بی تدبیری مانند سایر بخشهای مهم کشور هدر میرود.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه هنرمندان مناطق مختلف ایران هنرمندانی با شرافت هستند که هر وقت به آنها نیاز دارند در رویدادهای مختلف موسیقی حضور پیدا میکنند، تصریح کرد: بسیاری از برنامهها و رویدادهای رنگارنگ مرتبط با وزارت میراث فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صدا و سیما، شهرداریها و مجموعههای دیگر همواره از حضور هنرمندان موسیقی مناطق ایران استفاده میکنند. اما حالا که شرایط این عزیزان در بدترین وضعیت اقتصادی است چرا فرد یا نهادی از این هنرمندان دلجویی نمیکند؟ اصلاً میتوان گفت در حال حاضر نه صنفی وجود دارد و نه اداره یا ارگانی که خود را در برابر هنرمندان مسئول بداند. خیلیها هم میگویند که هنرمندان نواحی مستمری میگیرند. در حالی که شاید باورتان نشود این مستمری به قدری ناچیز و شرمآور است که برای برخیها هم این مستمری قطع شده است.
سرپرست گروه موسیقی «سازینه» گفت: بنده به کمک دوستان در سال ۱۳۸۶ گروه «سازینه اقوام» را راه اندازی کردم، چون معتقدم موسیقی نواحی از شمال تا جنوب، چون زنجیره به هم متصل و این مملکت با چنین گسترده فرهنگی نیاز به یک ارکستر بومی با حفظ اصالتهاست که در هر فصل میتواند به موضوعات مهم موسیقی مناطق بپردازیم. البته خانه موسیقی در ابتدا کمک کرد حتی اهالی و هنرمندان شاخص موسیقی ایران بنده را در اجراهای که در جشنهای سارانه خانه موسیقی میشد، حمایت میکردند. از سوی دیگر هدف دیگر بنده این بود تا استادان و جوانان در کنار هم در اغلب سال برنامههایی داشته باشیم. به همین منظور با دعوت از ۱۱۰ نفر از هنرمندان شاخص در گروه سازینه طی چند سال در کنار هم به اجرای برنامه پرداختیم، ولی همین فرآیند هم بعدها به ویژه در این چند سال اخیر شرایط را به این سمت و سو برد که حتی مجوز کنسرت را هم به زور به ما میدادند. این کارشکنیها نیز تا جایی رفت که پروژه تعطیل شد. نکته جالب اینجاست که در سال ۱۳۹۶ حین برگزاری جشنواره موسیقی نواحی کرمان دبیر محترم جشنواره از من خواست همراه با گروه ۶۰ نفره «سازینه» در شهرهای بم و سیرجان اجرای برنامه داشته باشیم. شرایطی که متاسفانه به دلیل شرایط بسیار خنده آور مالی و مبلغ دستمزد که آن هم با هزار منت صورت گرفت بسیار برایم ناراحت کننده بود. البته این اقدام دبیر جشنواره و اساساً سیاستهای دولتی در قبال موسیقی نواحی و پیشکسوتان گروه که اغلب در کنار من شاهد این مکالمه بودند هم باعث نا امیدی و بی تدبیری بود و هم بی ارزش شمردن موسیقی نواحی از سوی متولیان؛ البته بگویم پول هیچ وقت اولویت اول گروه نبوده، ولی بی ارزش شمردن و نادیده گرفتن جایگاه دبیر برای ما جای سوال داشت.
بزرگ نیا در بخش پایانی صحبتهای خود تصریح کرد: طی این چند سال و به ویژه این دولت در قبال موسیقی نواحی بسیار بی توجه و توهینآمیز رفتار کرد. در حالی که موسیقی نواحی بازتاب ذوق و سلیقه زیباشناسی این ملت است. درون مایه این موسیقی از مضامینی، چون مذهب و حس وطن پرستی و حماسی و حتی عاسقانه و ظلم ستیزی برخوردار است و این خنیاگران بودند که در سرنوشت مملکت سهیم بودند به موقع تعرض بیگانگان خنیاگران، چون شاهنامه خوانان و بیت خوانان مردم را به حفظ میهن و حضور در جبههها فرامی خواندند درس دینداری و مذهب با سحری خوانی و منقبت خوانی به همگان میدادند. همین هنرمندان محرم پارچه سبز به سازشان میبندند و ساز را تا ۴۰ روز دست نزده و در مساجد آزادگی سیدالشهدا را به مردم گوشزد میکردند. این هنرمندان به هنگام جنگ تحمیلی با لحن حماسی شور میهن پرستی در جوانان به وجود میآوردند و نوحه خوانان با لهجه خودشان در خط مقدم برای رزمندگان نوحه سرایی میکردند، اما حال باید با این هنرمندان شریف چنین برخورد شده و از یاد بروند؟