به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، انتخابات به عنوان پدیدهای اجتماعی برآمده از دموکراسی غربی در جوامع مختلف دستاوردهای خواسته یا ناخواسته گوناگونی را به همراه خود آورده است. دستاوردهای انتخابات چه در بعد مثبت وچه دربعد منفی با مسائل اجتماعی دیگری پیوند دارد. ازاین رو برای بومی سازی و تطبیق آن با مردمسالاری دینی نیازمند واکاوی وبررسی مسائل ریز و درشت به شکل موشکافانه و دقیق است. زیرا تنها با این بررسی تیز بینانه جهت رفع آفات است که انتخابات به عنوان یک از راههای اصلی مشارکت سیاسی، توانای ایفای نقش خود جهت راهبری جوامع به سرمنزل مقصود است.
انتخابات که پایان مییابد؛ پس از هر انتخاباتی رأی دهندگان دیروز خوشحال و گاهی غمگین نظاره گر دستپخت خود و دیگران درانتخابات اند و نامزدهای پیروز و یا ناموفق در اندیشه انتخابات آینده! انتخابات علاوه بر نتایج آشکار نتایج نامحسوس و زیرپوستی هم بر ذهن وفکر جامعه میگذارد. اثری به رنگ امید یا نا امیدی ویأس. اما چرا پس ازآن همه طرح و برنامه ریزی برای دست یابی به بهترین دستاورد، گاهی انتخابات یأس و نا امیدی را میآورد وگاهی خدا حافظی با صندوق رأی!
نکتهای که نباید از آن غافل شد که انتخابات هم به عنوان برآیند مردمسالاری و مبتنی بر رأی اکثریت همانند سایر کاشتههای بشری دچار آفت میشوند!
آفتها باعث میشود؛ محصول ازبین برود، محیط آلوده شود و گاهی میوه و ثمر آفت زده سبب مسمومیت و آسیب به خورنده آن! آفتهای اجتماعی گاهی دست کم گرفته میشوند؛ زیرا آسیب این گونه آفتها به زودی نمودار نمیشود و تنها گذشت زمان وتجربه، تأثیر سم مهلک آن را عیان میسازد. در کشور ما پس از چهل و اندی سال از عمر با برکت جمهوری اسلامی، هنوز در حال تمرین دموکراسی هستیم. این تمرین وامتحان تقریباً در هر سال عمر جمهوری اسلامی تکرار شده است. اما هنوز نیازمند فراگرفتن بسیار هستیم! تمرین مردمسالاری و بومی سازی آن، اگر دقیق بنگریم، باید مارا متوجه آفتهای آن و رهنمون سازی به آفت زدایی کند. دراین کوتاه نوشته فقط به یک آفت و آسیب اشاره میشود.
یکی ازآفتهای انتخابات که به دلایل گوناگون و از جمله روز مرگی پس از انتخابات، معمولاً کمتر در مورد آن سخن گفته میشود. آفت خرید و فروش رأی است. این پدیدۀ زشت عرق شرم را بر رخسار هر انسان دارای وجدان آگاه مینشاند واشک در دیدگان انسانهای دلسوز این مرزو وبوم جاری میسازد. در نگاه اول گویی این مشکل و آسیب آن فقط محدود به روز انتخابات است. اما وقتی خوب واکاوی و بررسی شود، تأثیرسم مهلک آسیب آن بر پیکره اجتماع درکوتاه وبلندمت قابل رصد و زخم آن آشکار است.
خرید و فروش رأی به دلایل گوناگونی ممکن است رخ دهد:
الف) ناآگاهی یا کم آگاهی از حرام و جرم بودن آن در شرع وقانون
ب) بی توجهی وکم اهیت دانستن آثار شوم اجتماعی و اقتصادی آن
ب) ضعف ونیاز مالی افراد و عدم خودآگاهی وشناخت ارزش خود.
ج) آسان بودن ارتکاب بزه و سخت بودن اثبات جرم از سوی مراجع قانونی
د) سهل انگاری ومماشات در برخورد با متخلفان از سوی برخی مراجع قانونی در مناطق کوچک
ه) یاس و ناامیدی از اصلاح و بهسازی وضع موجود
اما این آفت همچون دردی مزمن، ضمن بی معنی و بی اثر کردن رأی دیگران، نامزدهای نمایندگی شوراها، نمایندگی مجلس و ... را از ارائه برنامه قابل اجرا وکوشش برای داشتن کارنامهای قابل قبول در هنگام تصدی نمایندگی بینیاز میسازد! دردمندانهتر اینکه بدست آوردندگان بیشترین رأی از این راه، که به عنوان منتخب مردم در کرسی نمایندگی تکیه میزنند، از توجه به مشکلات کسانی که به آنها رای دادند، بی نیاز میکند! چرا که این «برگزیدگان» حتی در نزد نفس و وجدان خود ملامتگری نمییابند که کارآنان را زشت شمارد! خود را نیازمند پاسخ نمییابند، زیرا این «منتخببین غالب» پیروزی خود را مدیون پول جیب خود که صرف خرید رأی شده، میدانند. ازاین روی، اکنون با فراغ بال وباآسایش، خیال بار دیگر در ذهن محاسبه گر دنیوی، با خود میاندیشند که پس از این چهار سال نیز اسکناسها، شناسنامهها را به رأی تبدیل خواهد کرد.
با توجه به مفاسد بی شماراین روند ضرورت دارد، ضمن کار مستمر فرهنگی و روشنگری به عام و خاص، راهکارهای قانونی پیشگیری از ارتکاب این بزه نابخشودنی اجتماعی پیش بینی و اجرا شود، اثبات آسان جرم با استفاده از فن آوریهای نو و تجارب دیگر کشورها مورد انتظار است. سخت کردن مجازات انجام این بزه غیرقابل بخشش اجتماعی، خواست همه علاقمندان به آینده روشن و پرافتخار این مرزو بوم است. وگرنه دود این خواسته یا ناخواسته به چشم بزرگ و کوچک مردم این مرز و بوم میرود.
باجلوگیری از آرای ناسالم وناشی از پولهای حرام، مردم تاثیر رأی خود را در انتخابات مشاهده میکنند. از این روی با امید بیشتر به تغییر نابسامانیهای موجود در پای صندوق رأی حضور مییابند. برگزیدگان اکثریت برآمده از صندوق نیزخود را در برابر کسانی که به آنان انتخاب کردند، مسئول و پاسخگومییابند.
محمد عتابی پژوهشگر تاریخ