به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، سید محمد حسینی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدحسین نقوی حسینی از نمایندگان پیشین مجلس و سیدمحمود علیزاده طباطبایی از اساتید دانشگاه و عضو هیئت مدیره کانون وکلای دادگستری شب گذشته در برنامه مجری در خصوص یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران به گپ و گفت پرداختند.
در این برنامه که اجرای آن بر عهده حمیدرضا آصفی، سخنگوی سابق وزارت امور خارجه است، درباره دوران ریاست جمهوری حسن روحانی مباحثی مطرح و اقدامهای دولت یازدهم مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
آصفی در ابتدای برنامه با تشریح دوران انتخابات ریاست جمهوری یازدهم اظهار داشت: یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۹۲ برگزار شد که آقای روحانی با ۱۸.۶ میلیون رای برگزیده شد و ۵۰.۷ درصد آرا را به خود اختصاص داد. این انتخابات با مشارکت بالای مردم مواجه شد و بیش از۷۲ درصد مردم شرکت کردند. شعارهای رئیس جمهور برگزیده شده و سایر رقبایی که شناخته شده و سرشناس هم بودند فضای انتخابات را بسیار پر هیجان و جذاب کرده بود و به خصوص اینکه فضای مجازی در آن سال رنگ و بوی دیگری داشت و حضور موثر و پر رنگی را در انتخابات از فضای مجازی تجربه کردیم و دیدیم.
حسینی با ترسیم شرایط قبل از انتخابات دوره یازدهم گفت: در سال ۹۱ و ۹۲ شرایط سختی بر کشور حاکم و تحریمها تشدید شد و به قول خودشان تحریمهای فلج کننده را اعمال کردند و از سوی دیگر اختلاف در اردوگاه نیروهای انقلاب ایجاد و کاندیداهای متعددی وارد عرصه شدند. البته اوایل، همه تصور میکردند که در انتخابات در نهایت وحدتی ایجاد شود، اما نامزدهای جبهه انقلاب تا پایان ایستادند که موجب متفرق شدن رأیها شد.
حسینی با بیان اینکه آقای روحانی از ابتدا مطرح نبود، افزود: آن زمان بحث مرحوم هاشمی رفسنجانی خیلی پر رنگ بود و افراد دیگری همچون عارف حضور داشتند. بعد از اینکه هاشمی رفسنجانی تایید نشد، به تدریج روحانی مطرح شد و غیرقابل باور هم بود که بتواند رشد این چنینی داشته باشد. ایشان بعد از مجلس پنجم خیلی بروز و ظهور نداشت؛ ایشان عضو شورای عالی امنیت ملی بود و در مرکز بررسیهای استراتژیک اقداماتی انجام میداد، اما کسی باور نمیکرد که رأی بیاورد. وقتی اصلاح طلبها به کمک وی آمدند، از آنجایی که تجربه سال ۸۴ را داشتند که کروبی، هاشمی، معین و افراد متعددی پای کار بودند و آراء شان تقسیم شد، لذا این بار تصمیم گرفتند به فرد واحدی رای دهند.
به گفته وی، اصلاح طلبها به اذعان خودشان وقتی دیدند عارف پایگاه رای لازم را ندارد، از روحانی حمایت کردند؛ روحانی آن زمان در اردوگاه اصلاحات مطرح نبود، ولی وقتی اجماع بر روی اتفاق افتاد، با یکدیگر همراهی کردند. از این موضوع میتوان این نتیجه را گرفت که اصل در انتخابات برایشان این است که قدرت را در دست بگیرند.
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی اذعان کرد: آنها درست انتخاب کردند؛ چراکه اگر عارف بود نمیتوانست در مرحله اول مرزی و ناپلوئنی رأی بیاورد؛ روحانی از قبل انقلاب معروف و خطیب توانمندی بود. انتخابات با تودههای مردم است و فقط نباید از قشر خاص تحصیل کرده صحبت کرد. یکی از ویژگیهای روحانیون این است که با تودههای مردم ارتباط برقرار میکنند و روحانی نیز واژه سازیهایی که داشت مانند دوگانه حقوقدان و سرهنگ یا چرخ اقتصاد و حمله گاز انبری و از سوی دیگر رأیی که از بدنه اصول گرایی داشت، موجب موفقیت وی شد.
وی که در زمان ریاست روحانی عضو کمیسیون سیاست خارجی مجلس بوده است، بیان کرد: در جلسهای آقایان دعایی، علوی و برخی دیگر حضور داشتند و ما موضوع را توضیح دادیم، اما در آخر نتوانستیم روحانیون را قانع کنیم. چرا که نقدی به وضعیت آخر آقای احمدی نژاد داشتند و میگفتند به یک روحانی رای میدهیم، چون فکر میکردند روحانی محبوبیت بیشتری دارد. البته اصلاح طلبها بعد انتخابات ۸۸ خیلی فعال شرکت نکردند و سال ۹۰ انتخابات مجلس را تحریم و حتی رئیس اصلاحات را سرزنش کردند که چرا رأی داده؛ آنها در انزوا قرار گرفته بودند و بعد از ۸۸ شاید اعتماد به نفس سابق را نداشتند که بیایند در میدان و مردم را بسیج کنند، لذا شخصیتی را مشخص کردند تا در بین مردم محبوبیت داشته باشد.
حسینی اضافه کرد: در دوره اول ریاست جمهوری آقای روحانی گشایشهای ظاهری ایجاد شد، چون گروههایی آمدند و وعدههایی دادند، اما دوره دوم شرایط سختتر شد. البته سیاه نمایی کردن درست نیست و اگر بخواهیم وضع موجود را نقد کنیم، باید از دستاوردها و صلابت نظام هم بگوییم؛ پیروزی بزرگی که در فلسطین حاصل شد چیز کمی نیست. در حالی این مهم محقق شد که دشمنان میگفتند به سراغ حزب الله و ایران میرویم، اما خودشان اعتراف کردند که ما با غزه نتوانستیم مقابله کنیم؛ لذا دشمنان پذیرفته اند که ایران دست برتر را در منطقه دارد و بر این اساس باید از قدرت میدان استفاده کنیم نه اینکه دوگانه کاذب ایجاد کنیم.
وی با بیان اینکه مردم باید با عقلانیت، اندیشه و مشورت فرد اصلح را انتخاب کنند، گفت: قرار گرفتن در فضای هیجانی و احساسی که چهره هنری برای مردم تعیین تکلیف کند، زیبنده نیست؛ مردم باید دو جریان سیاسی عمده کشور را بررسی کنند؛ کارنامه این افراد مشخص است؛ فردی که میگوید میخواهم تحول ایجاد کنم ببینند آیا واقعا میتواند یا کسی که مسئولیت داشته در دولت فعلی اگر مردم احساس میکنند که میتواند ادامه دهند، انتخاب کنند؛ اما اگر مردم مشکل معیشتی و نارضایتی دارند نیاز به تحول است و باید کسانی بیایند که پیشنیه آنها این ایجاد تحول را نشان دهد. به نظر من اگر فردی انقلابی باشد و روحیه جهادی داشته باشد میتواند موفق عمل کند.
علیزاده طباطبایی با اشاره به خاطرهای از زمان یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، بیان کرد: آن زمان کاندیداها تازه ثبت نام کرده بودند؛ من و چند نفر دیگر خدمت معاون دادگستری بودیم و آقای حسین فریدون هم آنجا بود؛ به شوخی به او گفتم اخوی برای چه ثبت نام میکنند؟ من تضمین میدهم که آرای وی از باطله کمتر باشد؛ ایشان گفت بالاخره ثبت نام کرده است؛ باید ببینیم چه میشود. روحانی عضو جامعه روحانیت مبارز بود و در جناح اصلاح طلب، به خاطر شخصیتی که داشت کسی اطرافش نبود.
وی ادامه داد: آقای هاشمی رفسنجانی تا روزهای آخر ثبت نام نکرده بود، ولی با اصراری که دوستان و بیشتر کارگزاران به او داشتند، ثبت نام کرد؛ مردم میدانند که هاشمی از طرف هر دو جناح دچار بی مهری بود. بیشترین بی مهری را اصلاح طلبها به وی داشتند. یک بار که در شورای شهر خدمتش رسیدم، گفت انتظار من این بود دوستان از کارهایی که خودشان کردند، دفاع میکردند! اما فضای ضدهاشمی در رسانهها ایجاد شده بود و حتی کارگزاران از وی دفاع نمیکردند؛ عاقبت تندروی همین است. از هر جناحی که باشی فرقی ندارد.
علیزاده طباطبایی با بیان اینکه چنین فضایی برای روحانی فراهم بود، گفت: کاندیدای جبهه مشارکت و اصلاح طلبها عارف بود، اما هاشمی بر اثر اصراری که خیلی از ائمه جمعه و اعضای خبرگان به وی داشتند، روز آخر ثبت نام کرد. وی تا لحظه آخر برای ثبت نام مردد بود. همه ما خوشحال بودیم و از سویی مقداری نگران اتفاقهایی بودیم که در سال ۸۴ رخ داد و دوستان اطلاح طلب حمایت نکنند و اگر آن زمان آقای معین و آقای مهرعلیزاده همراهی کرده بودند، در مرحله اول هاشمی برنده انتخابات بود.
وی افزود: بنابراین در این دوره نیز ما این نگرانی را داشتیم. خیلیها به هاشمی توصیه کرده بودند ثبت نام نکند، چرا که ممکن است دوستان خودمان نارو بزنند؛ بالاخره هاشمی در روز آخر تصمیم گرفت و ثبت نام کرد و ستادها فعال شد و مطمئن بودیم که برنده انتخابات است و نظرسنجیها هر چه به جلو میرفت، آرای وی بیشتر میشد؛ تا اینکه یک دفعه دیدیم که با تصمیم شورای نگهبان وی رد صلاحیت شد. من اراداتی خدمت روحانی نداشتم و به هاشمی گفتم از روحانی که حمایت نمیکنید؟ گفت تابع نظر جمع هستیم. بعد که با آقای خاتمی و دیگر دوستان مشورت کردند، جمع بندی این شد که از روحانی حمایت کنند و اعلام هم کردند.
این استاد دانشگاه گفت: روحانی از سال ۵۹ که مجلس تشکیل شد تا سال ۶۸ رئیس کمیسیون دفاع بود و از ۶۸ تا ۹۲ عضو شورای امنیت ملی و شخصیت ناشناختهای نبود. هاشمی رفسنجانی میگفت شخصیتی مثل روحانی میتواند رای توده مردم را جمع کند؛ چون یک روحانی است. او معتقد بود مملکت در وضعیت بحرانی است و روحانی را فرد عاقلی میدانستند که میتواند کشور را از این بحران و لبه پرتگاه نجات دهد؛ بنابراین آقای هاشمی، خاتمی و بقیه را قانع کرد که مرد این میدان روحانی است و میتواند تمام مشکلاتی را که در سالهای آخر ایجاد شده بود، در روابط بین الملل حل کند.
وی با تشریح شرایط آن روزهای کشور بیان داشت: شش قطعنامه صادر شده بود، چین و شوروی هیچ کدام آن را وتو نکرده بودند. زیر فصل هفتم سازمان ملل رفته بودیم و وضعیت بحرانی داشتیم به طوری که رابطه ما با همه قطع شده بود. علاوه بر این سالهای آخر احمدی نژاد بحرانهایی داشتیم و قهر وی را شاهد بودیم.
طباطبایی با بیان اینکه نه تنها ما اصلاح طلبها بلکه همه مردم عاشق انقلاب و امام خمینی هستند و تشییع شهید سلیمانی نشان داد که ملت پای نظام و انقلاب ایستاده است، عنوان کرد: یکی از دیپلماتها نقل میکرد، از زمان کوروش ایران میخواست به آبهای مدیترانه دست پیدا کند، اما اکنون در اطراف خود چند صدهزار فدایی دارد و چنین اقتداری برای مملکت ایجاد شده است، اما نتوانستیم این اقتدار را برای مردم تبدیل به رفاه کنیم.
وی با بیان اینکه متاسفانه به دلیل دیدگاهی که در شورای نگهبان وجود دارد، نقش مردم روز به روز کمتر میشود، اظهار کرد: ۱۵۰ حزب داریم که از این میان ۲۷ گروه اصلاح طلب هستند؛ گفتیم هر فردی خودش را شایسته ریاست جمهوری میداند، ثبت نام کند و نزدیک ۴۰ نفر ثبت نام کردند که جلسه گذاشتیم و در نهاد اجماع ساز رای گیری کردیم و ۱۴ نفر رای آوردند؛ اما هیچ کدام احراز صلاحیت نشدند البته از بین آنها فقط ظریف کاندیدا نشد و مهرعلیزاده و همتی جزو ۱۴ نفر نبودند.
عضو هیئت مدیره کانون وکلای دادگستری افزود: وضعیت که از ۹۲ بدتر نیست؛ آن سال هاشمی رد صلاحیت شد، ولی عقب نشینی نکردیم. روحانی اصلاح طلب نبود و پای کار آمد، ولی امروز میبینیم که جهانگیری رد شد و اتفاق خاصی نیفتاد؛ همتی و مهرعلیزاده هر دو اصلاح طلب هستند و سابقه مدیریتی دارند تلاش این است که احزاب اصلاح طلب را قانع کنیم که به صف بیایند. متاسفانه بعضی گروهها اعلام میکنند که کاندیدایی نداریم؛ چراکه از ۱۴ نفری که بالاترین آرا را داشتند هیچ کدام تایید صلاحیت نشدند، ولی این دو نفر هستند و مورد تاییدند.
وی تاکید کرد: احزاب اصلاح طلب برنامه دارند که هر فردی رئیس جمهور شد، برنامه مان را به وی ارائه میدهیم؛ مردم فریب شعارها را نخورند، رئیس جمهور اختیار دارد که بالاترین آن برنامه و بودجه است؛ هر کسی بگوید اختیار ندارد اشتباه گفته است.
نقوی حسینی از دیگر مهمانان برنامه مجری نیز گفت: روحانی نه اصلاح طلب بود و نه سابقه اصلاح طلبی داشت؛ از سویی زمینه رای عارف در آن شرایط بهتر بود. وی محبوبیت زیادی در بین اصلاح طلبها داشت، اما روحانی مطرح نبود؛ در این رابطه که چه اتفاقی رخ داد که روحانی انتخاب شد، هنوز رمزگشایی نشده که باید این اتفاق بیفتد.
وی افزود: اگر از نظر اصلاح طلبی و جریان رقابتی به انتخابات ۹۲ بخواهیم فکر کنیم باید همه اصلاح طلبها عارف را حفظ میکردند و به نفع وی کنار میرفتند؛ نظرسنجیها واقعیت نبود و روحانی جایگاهی در آرا نداشت. آن زمان سوال ما این بود که وی اصلا چرا کاندیدا شده و چه کسی قرار است از وی حمایت کند! اما دیدیم که همه جریان اصلاحات و کارگزاران پشتش ایستادند؛ این اتفاق رمزی داشت و نقش هاشمی رفسنجانی در این رابطه کلیدی بود؛ اگر وی نبود اصلاحات رای خود را برای روحانی نمیریختند؛ بنابراین باید گفت که هاشمی گرداننده کار، مدیر عملیاتی اصلاح طلبها و اعتدالیون بود و همه را سر خط روحانی قرار داد.
نقوی حسینی با طرح این سوال که چگونه شد جریان اصلاح طلب که روزی کنار مرحوم هاشمی میایستادند، به روحانی گرایش پیدا کردند، اذعان داشت: اصلاح طلبها در طول هشت سال گذشته بارها اعلام کردند که روحانی کاندیدای ما و اصلاح طلب نبوده و اجارهای و نیابتی بود؛ این نشان میدهد که آنها به هر شکلی میخواهند قدرت را به دست آوردند. اما باید گفت که آقای روحانی نه سابقه اصلاح طلبی دارد و نه اصلاح طلب است، اما تمام اصلاح طلبها پشتش ایستادند؛ اگر اصلاح طلبها گفتند اجارهای است و پشیمان بودند، چرا دوره دوم هم از وی حمایت کردند؟ از خاتمی گرفته تا پایینترین فرد پشت روحانی ایستاند؛ بنابراین نمیتوانند بگویند او کاندیدای اجارهای بوده است.
به گفته این نماینده پیشین مجلس، مسبب دو قطبی شدن امروز جامعه اصلاح طلب ها، هاشمی رفسنجانی و کارگزاران خواند و گفت: آنها موضوع جنگ، تحریم و نابودی مملکت را طرح کردند و این رمزشان بود و طرح حل صد روزه مشکلات را مطرح کردند. اما حقیقت این است که ما لبه پرتگاه نبودیم؛ جنگ کجا جنگ و اصلا چه کسی میخواست به ما حمله کند؟ روحانی این فضا را ترسیم کرد.
وی افزود: روحانی گفت که مشکل کشور ماهیتش سیاسی و راه حلش هم در عرصه بین المللی است؛ که دقیقا خلاف راهبرد مقام رهبری بود؛ چون راهبرد ایشان این بود که ماهیت مشکل کشور اقتصادی و گره اش هم در داخل کشور باز میشود؛ اما روحانی و تیمش خلاف آن را مطرح کردند و این را برای مردم چیدند که اگر مشکلات در عرصه بین المللی حل نشود مشکلات آب آشامیدنی، تحریم، اشتغال، تورم و گرانی حل نمیشود؛ این جملات بارها تکرار شده و شنیده ایم، اما واقعیت این نبود. تمام انرژی دولت صرف بازشدن گره بین المللی شد و داخل و ظرفیتهای داخلی فراموش شد و از آن هم چیزی به دست نیامد.
نماینده پیشین مجلس تصریح کرد: شاخصهای اقتصادی نشانگر بهبود وضعیت نیست؛ دولت چهار سال رکود را بر کشور حاکم کرد؛ نه وام داد و نه افزایش حقوق داشتیم. فقط توانست تورم را با رکود کنترل کند. ذیل فصل هفتم قرار گرفتن ایران، اگر قبل از برجام بود الان هم هست.
نقوی حسینی بیان کرد: انتظار دارم عقلای اصلاح طلب دور هم جمع شوند و قانون و نتیجه بررسی صلاحیتها را بپذیرند و اگر اعتراضی دارند مجاری قانونی خودش را طی کنند. قهر کردن راهکار نیست. همه سلیقهها در تایید صلاحیت هاست؛ بنابراین حضور فعال داشته باشند. از سویی فردی که میخواهد رئیس قوه مجریه شود قانون اساسی به صراحت میگوید بعد از مقام معظم رهبری شخصیت اول کشور است، رئیس جمهور یعنی فردی که مدیر اجرایی کشور و در همه عرصههای بین المللی نماد ملت ایران است.
وی گفت: باید دقت کنیم فردی که در جایگاه ریاست جمهوری قرار میگیرد کارنامه و برنامه داشته باشد. برنامه قشنگ دادن کافی نیست؛ همیشه توصیه میشود کسی را که میخواهید برای مدیریت انتخاب کنید، خانواده و مسئولیت قبلی اش را بررسی کنید. کسانی که میگویند رئیس جمهور اختیار ندارد، یا اختیاراتش کم است به نظام جمهوری اسلامی جفا میکنند. مسئولیت رئیس جمهور را قانون اساسی مشخص کرده است و اگر من توانمندی ندارم به قانون ربطی ندارد؛ بعد از کارنامه، این برنامه است که اهمیت دارد. وقتی میگویی ۱۰۰ روزه مشکلات کشور را حل میکنم، باید بیندیشی که چگونه این اقدام را انجام میدهی؟ چراکه درآمد و هزینه مملکت معلوم است.
گفتنی است، برنامه مجری که به میزبانی حمیدرضا آصفی سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه و سفیر سابق ایران در امارات متحده عربی، آلمان و فرانسه به روی آنتن شبکه پنج میرود، روز یکشنبه و سه شنبه نیز از ساعت ۲۱:۱۰ انتخابات دورههای دوازدهم و سیزدهم ریاست جمهوری را بررسی خواهد کرد.