گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- فاطمه بوجار؛ سایت Hootsuite میگوید تلگرام با ۵۰۰ میلیون کاربر فعال یازدهمین پلتفرم پرکاربرد رسانههای اجتماعی در سراسر جهان است. بررسیهایی که سایت Digital Information World در ژانویه ۲۰۱۹ انجام داد، نشان میدهد تلگرام تنها در سه کشور ایران، اتیوپی و ازبکستان پرکاربرد و محبوب است.
عدم همکاری شبکه تلگرام با پلیس اتحادیه اروپا برای مبارزه با تروریسم، انتشار اخبار جعلی و مخالفت تلگرام با هرگونه محدودیتی سبب شده تلگرام در اروپا پس زده شود. اما ایرانیان با آغوش باز این اپلیکیشن طرد شده را پذیرفتند غافل از آنکه این پیامرسان سرکش که تن به هیچ قانون و محدودیتی نمیدهد در آینده میتواند چه آسیبی به جامعه بزند؟
آنچه که باعث میشود دولتها در برابر تلگرام بایستند، گستاخی این اپلیکیشن در برابر قانون حاکم بر جوامع است. شهریور ۹۹ سید ابوالحسن فیروز آبادی، رئیس مرکز ملی فضای مجازی در یک برنامه تلویزیونی میگوید: «قرار بر قطع هیچ شبکه یا پلتفرم خارجی نیست مگر اینکه آن پلتفرم از قوانین ایران تبعیت نکند و اثرات امنیتی مخرب وسیعی داشته باشد، که قانون حکم میکند اقدامات قانونی به عمل بیاید...ما در شورای عالی به هیچ وجه نظرمان بر فیلتر کردن شبکههای اجتماعی نیست مگر شبکههای اجتماعی که سابقه امنیتی نامساعد داشتند، مثل توئیتر که در حوادث سال ۸۸ مداخله آشکار مبتنی بر کاخ سفید در این جریانات داشت. در مورد تلگرام هم این شبکه قولهایی داده بود که همکاریهایی داشته باشد، اما ما روزانه شاهد دهها شکایت کلاهبرداری و مفسده و حتی عملیاتهای تروریستی در کشور داشتیم که همکاری از جانب تلگرام صورت نگرفت و طبیعی بود که با آن برخورد شود.»
اسماعیل قدیمی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگو با ایرنا میگوید: «اصولا فعالیت کاربران در فضای مجازی و مناسبات ارتباطات جمعی باید بر اساس آزادیهای مدنی، مبادلات آزاد، روابط انسانی و البته مصلحتها و نیازهای جامعه باشد. به موازات این رویکرد، نهادهای قانونی و نظارتی نیز باید ناظر باشند تا قوانین وضع شده موجود مرتبط با فضای مجازی و رسانههای جمعی و عمومی برآمده از آن نقض نشود. مقولهای که نقش حاکمیت را پررنگ میکند، همین تنظیم گری مبتنی بر آموزش مردم، ارتقای توانمندیها و قابلیتهای آنها در کاربرد این فضا، بهبود مناسبات و در نهایت استفاده بهرهورانه از ابزارها است. سازمان یا سازمانهای تنظیمگر باید بر اعمال قوانین و قواعد موجود نظارت کنند تا به حقوق و حریم شخصی افراد خدشهای وارد نشود. از سوی دیگر، باید تلاش شود تا علاوه بر آموزش و ارائه اطلاعات لازم، بسترها و امکاناتی فراهم آید تا مردم بتوانند در تمامی زمینههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مشارکت داشته باشند.
نباید فراموش کنیم که نقش دولت، حاکمیت و نهادهای نظارتی، در وهله اول راهنمایی، آموزش و هدایت کاربران در هر فضای رسانهای است و نه دخالت، نگاه سلبی داشتن و محدود کردن آزادیهای اولیه و مبرهن. در صورت تحقق این مهم، خود کاربران در هر فضای رسانهای و از جمله شبکههای اجتماعی، احساس مسئولیت کرده و بسیاری از ملاحظات و اقتضائات را در نظر میگیرند.»
در همهگیری ویروس کرونا دولت موظف است با اعمال محدودیت و جریمه مردم را از سفر منع کند. آیا منع مردم از سفر یا اجبار آنها به تعطیلی مغازههایشان دخالت در حوزه خصوصی نیست؟ مشخص است که در این زمان دولت باید مصلحت جامعه را در نظر بگیرد. اجرای قانون و مدیریت جامعه به هیچ وجه به معنی دخالت در حوزه خصوصی مردم نیست. انسان موجودی اجتماعی است و زیست او با دیگران گره خورده به همین دلیل مدیریتی که در گستره جامعه اعمال میشود باید همه افراد و در یک نگاه کلی، زندگی جمعی را در نظر بگیرد نه صرفا تمایلات یک شخص را. اینکه «مناسبات ارتباطات جمعی باید براساس مصلحت و نیاز جامعه باشد» اصل سادهای است که در تمام دنیا برای مدیریت شبکههای اجتماعی سرلوحه قرار گرفته.
آموزش مردم و ارتقای توانمندی آنها برای بهرهگیری سودمند از این فضا کاملا پذیرفته است، اما آموزش با نظارت تعارضی ندارد و از دوگانه آموزش یا نظارت، برندهای بیرون نخواهد آمد. اینکه بگوئیم، چون استفاده از ماسک را به مردم آموزش دادیم دیگر نیازی به نظارت نیست و اکنون خود مردم باید ملاحظات را درنظر بگیرند، منطقی است و باید نظارت برداشته شود؟ پاسخ مشخص است؛ چون هستند کسانی که خواسته یا ناخواسته قوانین را نادیده میگیرند.
خرداد ۹۳ در نشست رونمایی از کتاب «مطالعات رسانهای» حسام الدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیس جمهور، با اشاره به این که تلاشهای زیادی در چند سال گذشته، حول نگرانیهای فرهنگی و رسانهای برای جامعه ایرانی وجود داشته است عنوان کرد: «این تلاشها همگی از نوع منع بودند. با همه پارازیتها و همه فیلترینگها نتایج این تلاشها امروز روشن است. میگویند بالای ۷۰ درصد شهروندان تهران مصرف کننده مستمر شبکههای ماهوارهای هستند و درصد استفاده کنندگان از فیلترشکنها نیز معلوم است. ما مسیری را رفتیم که با وجود هزینههایش دستاورد خیلی بالایی برایمان نداشته است.»
سوالی که پیش میآید این است که آیا فیلترکردن و اعمال حاکمیت و مدیریت فضای مجازی برای کشورهایی مثل آلمان، انگلیس، فرانسه، ایلات متحده آمریکا، روسیه، ترکیه و استرالیا هم دستاورد خیلی بالایی نداشته است؟ اگر نظارت بر رسانههای اجتماعی تنها هزینهبر است و سودی ندارد چطور کشورهایی که در اقتصاد جهان پیشرفته هستند نتوانستند جمع و تفریق ساده سود و زیان را در موضوع فیلترینگ حل کنند؟
چندسال قبل خبرگزاری صدا و سیما در گزارشی نوشت: «در چین رهبران حزب کمونیست با برپایی «دیوار آتش بزرگ» یا همان دیوار مجازی چین به هیچ وجه با یک اینترنت تمام غربی کنار نیامدند. در عوض اینترنت را از نو به شکل کاملا چینی به نام «هولیان ونگ» اختراع کردند و آن را به طور کامل به خدمت خود درآوردند. اژدهای زرد به لطف پیشرفت نجومی فناوریهایش، با بومی سازی تقریبا کامل شبکه مجازی در داخل جامعه یک میلیارد و چهارصد میلیون نفری چین عملا در جنگ اطلاعاتی با آمریکا و دیگر رقبایش پیروز شد. این کشور ما به ازای چینی همه جذابیتهای اینترنتی را برای کاربران داخلی فراهم آورده و هیچ کم و کاستی برای آنها نگذاشته تا جایی که بزرگترین جامعه مجازی جهان با ۱۴۰ میلیون کاربر دائم را ازآن خود کرده است.»
در شهریور ۹۹ سید ابوالحسن فیروز آبادی، رئیس مرکز ملی فضای مجازی میگوید: «چینیها به محض اینکه مشابه موتور جست و جو، پیام رسان، خدمات بانکی، بازی و سرگرمی و ابزارهایی که روی شبکه اینترنت شکل گرفته و عمدتا توسط شرکتهای آمریکایی به بازار جهانی ارائه میشود را ساختند، نسبت به فیلتر کردن همه این اپلیکیشنها اقدام کردند.»
حجت الله عبدالملکی عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیه السلام در فروردین ۹۷ با انتشار توئیتی اوضاع شبکههای اجتماعی در چین را توصیف میکند: «الان چین هستم. تلگرام اینستاگرام توییتر و هرچی فکر کنید بجز ویچت که خودش چینیه فیلتره بخاطرامنیت اطلاعات! فیلترشکن هم پولیه و کسی نمیگیره!»
به نظر میرسد مخالفان فیلترینگ از ارائه راهکارهای قابل اجرا برای نظارت بر فضای مجازی طفره میروند. فیلتر درهمه جای دنیا وجود دارد، اما تنها مانور روی فیلترینگ ایران است که نان دارد! انتخابات نزدیک است. تجربه نشان داده موضوع بودن یا نبودن فیلتر تنها یک ابزار تبلیغی برای گرم کردن نمایشهای انتخاباتی است. اما این بار بهتر است به جای دوگانه سازی در مسئله فیلتر، صحبت بر سر برنامهها برای ایجاد زیرساختهای مناسب در حوزه فضای مجازی باشد.
اینکه فیلتر کنیم تا از زیر بار نظارت، آموزش و ایجاد زیرساخت و توانمندسازی در حوزه پیامرسانها شانه خالی کنیم، عین بیکفایتی است. هرچند فرایندی که چین با ساخت برنامههای بومی آغاز کرد را ما از انتها و با فیلتر شروع کردیم، اما حالا بهتر است به فکر قوی کردن خودمان در فضای مجازی باشیم چه در حوزه محتوا و چه در حیطه ایجاد زیرساخت و تولید برنامههای بومی.