به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، محمدرضا خباز که سابقه «معاون امور تقنینی» در معاونت پارلمانی روحانی را هم در کارنامه خود دارد، از نظام فعلی بودجهریزی انتقاد کرد و در روزنامه آرمان نوشت:
این نحوه بودجهریزی سبب به هدر دادن منابع، از بین رفتن امکانات کشور و به نتیجه نرسیدن اهداف برنامه میشود؛ لذا یکی از کارها برای اصلاح امور اقتصادی کشور، اصلاح نحوه بودجهریزی است. از اینرو به نظر میرسد مهمترین کاری که دولت میتواند برای اصلاح ساختار اقتصادی کشور انجام دهد، اصلاح نحوه بودجهریزی کشور است. مثل پیمانکاری در مورد کار بنایی، که بعد از انجام کار، پول پرداخت میشود. اما الان در کشور ما اینگونه نیست و هر وزارتخانه و دستگاهی بودجه را میگیرد و هیچکس هم اطمینان ندارد که آیا برنامههای بودجه را اجرا کرده یا نه؟ درواقع بودجه را میگیرند، ولی برنامهها و اهدافی که در بودجه سالانه تعریف شده است، محقق نمیشود. درحقیقت اصلاح بودجه امر بسیار مهمی است و قبل از آن هم، چون حدود ۳۵۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه داریم و با رفتاری هم که بعد از تصویب بودجه انجام شد که در نوع خودش بینظیر بود، بر بدهیهای کشور افزوده شد؛ بنابراین این حق دولت است و میتواند اصلاح بودجه را پیشنهاد کند. یعنی برای اینکه عدمتحقق یا کسری بودجه را به حداقل برساند، میتواند نقاط ضعف بودجه را در یک لایحه جدید در اولین اقدامات خود ارائه دهد و برای شش ماهه دوم بودجه را اصلاح کند. در این راستا، چون مجلسیها هم ادعا میکنند قصد همکاری با دولت را دارند، همکاری کنند تا نقایص بودجه کمتر شود و چنانچه ۳۵۰ هزار میلیارد تومان عدمتحقق و کسری بودجه نصف شود، خدمت بزرگی به کشور میشود. درحقیقت، چون ابتدا عدمتحقق اتفاق میافتد، بعد کسری بودجه بهوجود میآید و در مرحله سوم این کسری بودجه به تورم میانجامد. مقداری از افزایش تورم در آخر سال به خاطر کسری بودجه است و دولت برای مهار تورم میتواند این کار را انجام دهد. از طرفی، چون در ۱۵ آذر باید بودجه را ارائه دهند، مقداری از اقدامات اولیه اصلاح بودجه را میتوانند، انجام دهند. هرچند کار سختی برای دولتهاست و هر دولتی تمایل دارد دستش باز باشد و هرطور دلش خواست بودجه را هزینه کند و برای حل مشکلات کشور خیلی خود را در چارچوب قوانین و مقررات محدود قرار ندهد. اما میتواند برای بودجه ۱۴۰۰ ردیفهای کلی را محدود کند؛ البته نه اینکه همه را ظرف یکسال از بین ببرد، بلکه میتواند محدود کند. یکسری ردیفها بودجه زیادی به خودش اختصاص داده، ولی در هزینه آن حساب و کتاب دقیقی حاکم نیست. دولت میتواند نسبت به اینها اقدام و شروع به برنامهریزی برای اصلاح بودجه کند تا در بودجه سال ۱۴۰۱ و نهایی آن در سال ۱۴۰۲ روش دیرینه غیرمتعادل به روش مدرن- که در همه دنیا بودجهریزی میکنند و اهدافش قابلاجراست- محقق شود.
مسئلهای که در امر بودجهریزی اهمیت زیادی دارد، این است که درآمدهای غیرواقعی را در بودجه وارد نکنند؛ یعنی آب در بودجه نکنند. مثل اینکه یک کیلو شیر و ۱۰ مهمان داریم و بخواهیم به هر کدام، یک لیوان شیر بدهیم و، چون شیر به اندازه کافی نیست یک کیلو هم آب اضافه کنیم! وقتی بودجه کشور از نظر درآمدها واقعی تنظیم نشود و هزینهها هم در مقابلش قرار گیرد و درآمد محقق نشود، هزینه هم محقق نمیشود و در این صورت مجبور به استقراض از بانک مرکزی یا پیشخورکردن هستند که هزینهها را به سالهای بعد بیندازند یا اینکه اجرا نکنند که همه ضرر است.
این تحلیل از سوی آقای خباز در روزهای پایانی دولت روحانی منتشر میشود که دولت، نقش اصلی را در ایجاد ۳۵۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه داشته و بهواسطه مقاومت در برابر اصلاحات مدنظر مجلس، عملا کار بررسی بودجه را تا اواخر سال گذشته به بنبست رسانده بود. دولت همچنین در حالی در هفتههای پایانی اقدام به افزایش حقوق اقشار مختلف کرده که منابع تامین این افزایش حقوقها (با توجه به کسری بودجه حداقل ۳۵۰ هزار میلیارد تومانی) معلوم نیست!