به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، با وجود این که «تعلیق»، لازمهی این دست آثار جاسوسی معمایی به شمار میآید، اما پایان فصل دوم «گاندو» بسیاری از مخاطبان سریال را منتظر برای شروع فصل جدید کرد و واکنشهای بسیاری را به دنبال داشت و این سوال را ایجاد کرد که «سرنوشت شخصیت جذاب این سریال چه خواهد شد؟».
اما خارج از فرجام شخصیت دوستداشتنی «محمد» با بازی باورپذیر «وحید رهبانی» که یکی از کاملترین نقشآفرینیهای تلویزیونی بوده است، بهتر است با مروری دوباره به شخصیتهای مثبت این داستان، به ویژگیهای رفتاری و شکل کارکرد آنها که میتواند نقش تاثیرگذاری در جامعه داشته باشد، اشاره کنیم.
وقتی بحث «امنیت» به میان کشیده میشود، همه حواسها به سمت مسائل سیاسی اعم از داخلی و خارجی میرود و بحثهای جدی روابط بینالملل و حد و مرز ارتباط میان دول پیش کشیده میشود. اما واقعیت این است که بحث امنیت بیشتر از همه به ثبات و دوام و اعتبار و حیات مردمان یک جامعه و جایگاه با ثبات یک کشور در سطح جهان مربوط میشود. وجود امنیت در همهی ابعاد و در مقولههای نظامی و اجتماعی و اقتصادی میتواند ضامن رشد و ارتقای اعتقادی، فکری و فرهنگی جامعه شود و زمینههای باروری و ارتقای مردمان یک کشور را فراهم کند.
مجموعهی تلویزیونی «گاندو» محصول «موسسهی فرهنگی هنری اندیشهی شهید آوینی» با نمایش گوشهای از تلاش سربازان بینشانی که خالصانه در راه امنیت مرزهای کشور تلاش میکنند، بر این اهمیت جلوهای تصویری بخشید تا مخاطبانی که به دلیل محدودیتها یا غفلتهای رسانهای تا پیش از این کمتر امکان شناخت از این مجموعه امنیتی را داشتند، حال از طریق نمایش «گاندو» به اهمیت ذاتی «امنیت» واقف شوند و به دور از دروغپردازی رسانههای مغرض بیگانه، با واقعیت این شخصیتهای جانبرکف و هوشیار آشنا شوند.
«اطلاعات»، کسب هرگونه آگاهی از جهان پیرامون است؛ این که هر فرد از ماهیت وجودی پدیدههای زمینی و حوادث غیرطبیعی زندگی شناخت پیدا کند تا به دور از هرگونه غفلت در بزنگاههای تاریخی، مسیر خود را بیابد و به خوبی در وقایع سیاسی جایگاه خود را به عنوان یک انسان خداباور و دانا و آگاه دریابد. کسب اطلاعات از طریق مختلف ایجاد میشود که یکی از جذابترین و قابل دریافتترین اَشکال آن از طریق هنرهای نمایشی و تصویری ایجاد میشود. جاذبهی داستان اگر با واقعیت جهان همراه شود و با زبان هنرمندانهای بیان گردد، بهطور حتم همراهان بیشتری به خود خواهد دید.
«گاندو» با درک اهمیت این مهم از همان فصل اول سعی کرد از طریق مراجعه به پروندههای واقعی امنیتی- سیاسی و با پوشاندن لایههای درام که لازمهی هر کار هنری است، مخاطبان متعددی را با گرایشهای مختلف فکری- به شرط پذیرش حقیقت- با خود همراه کند و آمار بالای بینندگان سریال و واکنشهای متعددی که بر «گاندو 1» و «گاندو 2» رفت، نشان دهندهی این مطلب است.
«گاندو 2» با تمرکز به جاسوسی یکی از مقامات ارشد وزارت خارجهی انگلیس و با نشان دهندهی طرح توطئه علیه ایران توسط سرویس خرابکار «Mi6» به مردم نشان داد که چه مخاطراتی در کمین این کشور است و از طرفی چه مجاهدتهایی از سوی ماموران جسور اطلاعات سپاه ایران برای شکست نقشههای شوم بیگانگان طراحی و اجرا میگردد. نمایش بخشی از تلاش سازمان خدمتگزار مردم که به دلایلی کمتر امکان رسانهای شدن جایگاه والا و به تصویر درآوردن ارزش عملیات آنها شده است و آشنایی مردم با دسیسههای دشمنان این ملت از تبعات مثبت پخش مجموعهی تلویزیونی «گاندو» بوده است.
آگاهی مردم با بخشی از ابعاد اطلاعاتی وقایع روزمره و درک خباتث و مکر دشمنان و ارزش و اهمیت وجودی نیروهای امنیتی ایران، بخشی از دستاوردهای «گاندو 2» میباشد. شناخت مردم از طرحهای فریبنده دشمنی که مدام در طول تاریخ در حال توطئه و اختلاف و چنددستگی میان اقوام ایرانی بوده است و حتی با حضور در مراکز عمومی و برنامههای مختلف درصدد کشف مسیرهای توطئهافکنی و سوءاستفاده از نگاه منتقدانه و خیرخواهانهی مردم است، نشانهای از برکات تولید و پخش «گاندو 2» بوده است.
برای نمونه میتوان از حضور گاه و بیگاه «شارلوت»؛ جاسوس امنیتی انگلیس در مکانهایی مثل اتوبوس حمل و نقل شهری، مراکز فرهنگی و ... اشاره کرد. حضور یکی از ماموران ارشد امنیتی انگلیس در مناطقی که به ظاهر چندان به لحاظ امنیتی فضای مهمی قلمداد نمیشود، نشان دهنده اهمیت جایگاه مردم در اندیشه فریبکارانه دشمنی است که برای شکستن اتحاد میان مردمان یک جامعه برنامهریزی خاصی انجام داده است، چون میداند مهمترین رُکنی که ضربهزننده خواهد بود، «سنگر مردمی» یک کشور است و هر آن چه میتواند موجبات شکست یک حکومت را فراهم کند، سلب اعتماد عمومی و ترغیب مردم برای مقابله با موجودیت نظام است.
هر چند نقشههای فریبکارانهی دشمنان در طول سالهای متعدد به اشکال مختلف نتایج شکست همراه با رسوایی برای آنها داشت، با این حال تصویری کردن این خرابکاریها از سوی دشمنان برای عموم مردم از طریق قاب تلویزیون بسیار مهم میباشد و میتواند جلوی کوچکترین غفلتی را در آینده بگیرد.
کشورهایی همچون ایران و برخی از کشورهای همسایه به دلیل وجود اقوام و طوایف مختلف مسیری هموارتر برای دول غربی جهت ضربه زدن به شمار میآیند، چرا که آنها به گمان شیطانی خود میتوانند از طریق فرمول «تفرقهافکنی» خیلی راحتتر به مقاصد شوم سیاسی خود دست پیدا کنند. «ایران» با وجود داشتن اقوام و لهجهها و اقلیم مختلف همواره کشوری همدل، همکیش و همآوا در راستای مقاصد عالی نظام اسلامی ایران بوده است.
بهطور حتم توجه و اعتقاد به مقدس بودن روح این نظام و ارزش و جایگاه «ولایت فقیه» در مسیر این وحدت مردمی در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب، بسیار موثر و راهگشا بوده است. به طوری که با وجودی انواع دسیسههایی که دشمنان خارجی و منافقان داخلی برای سرنگونی این نظام و ایجاد خدشه در میان مردم به کار بردند، مسیر بهروزی و تعالی این حکومت دینی همچنان به راه خود ادامه میدهد. اقوام ایرانی و مردمان دلاوری از دیار کرد و لُر و فارس و تُرک و عرب و عشایر در طی سالهای جنگ تحمیلی و سالهای پس از آن نشان دادند که با وجود همهی دشواریهای زندگی روزمره همچنان دلهایی متحد و نگاهی دلسوز به این نظام وجود دارد و دسیسهی افرادی همچون «شارلوت» و «ابراهیم شریف» در مرزهای کشور نمیتواند مانع از تحقق مقاصد شوم آنها مبنی بر ایجاد اختلاف باشد و افرادی همچون «کاک صالح» هستند که با همه اعتقاد از این میهن دفاع خواهند کرد. نمایش آخرین سکانس سریال «گاندو 2» که همراه با شادی کُردهای دلاور با ماموران شریف اطلاعاتی است، نشان دهنده این واقعیت است و بخشی از دوستی و همراهی اقوام ایرانی را با زبان تصویر نمایان میکند.
به طور حتم مسئولیتپذیری در نظام جمهوری اسلامی نه تنها به لحاظ التزام قانونی بلکه از حیث والاتری همچون، «پاسخگویی در محضر الهی» اهمیتی صدچندان مییابد چرا که ماهیت و روح این نظام با «اسلام» پیوندی ناگسستنی دارد و پذیرش مسئولیت در این نظام و تبعات غفلت احتمالی، نه تنها در ارکان امنیتی و سیاسی و اقتصادی کشور مشکلات بسیاری به همراه خواهد داشت بلکه موجب سلب اعتماد برخی و سوءاستفاده رسانههای مغرض خواهد شد.
متاسفانه در سالهای مختلف بودند افرادی که با نفوذ و رسوخ در مناصب مختلف، نقش ماموران مخفی دشمن را بازی کردند! افرادی که با فاصله نسبت به باور مهم «خدمتگزاری» و به دور از هرگونه اعتقاد مبنی بر همراستایی خدمت به مردم با خشنودی خداوند متعال، جایگاه دولتی را راهی برای پیمودن مقاصد شیطانی قرار دادند. افراد خیانتکاری که در جهت تبعیت از وسوسههای دنیوی، به طرق مختلف اعم از مفاسد اقتصادی و رانتبازی و سوءاستفاده از وجوه بیتالمال و یا با پیاده کردن نقشههای شوم سیاسی و اقتصادی و اجتماعیِ دشمنان، از موقعیت خود به نفع بیگانه استفاده کردند.
وجود چند نمونه از پروندههای مفاسد اقتصادی در دادگاههایی که به خصوص در سالهای اخیر دیده شد و ردپای برخی از افراد که سابقهی فعالیت در مناصب دولتی را داشته و یا نقش وابستگان سببی و نسبی آنها در پروندههای امنیتی نشاندهندهی عمق این فاجعه است. «گاندو 2» هر چند به سختی توانست این واقعیت تلخ بیرونی را از طریق تلویزیون به دیدگان مردم برساند، اما عمق دردناک این گونه ماجراها بسیار است؛ و بطور حتم جدا از این که چنین افرادی در پیشگاه مردم باید پاسخگوی خیانت خود باشند و عدم وفاداریشان به جایگاه خطیر شغلی باید از طریق دستگاه قضا بررسی شود، در دستگاهی بسیار والا همچون عدل الهی به تمامی دادخواست خواهند شد.
«گاندو 2» با استناد به پروندههای واقعیِ امنیتی و با تغییر اسامی شخصیتهایی که مابه ازای بیرونی دارند، ضمن اعلام خطر به مسئولین بابت دشواری راهی که طی میکنند و مخاطراتی که خواسته یا ناخواسته با آنها مواجه خواهند شد، به مسالهی مهم «نفوذ» در تاریخ سیاسی کشور هم اشاره داشت تا مسئولان و مردم بدانند که «نفوذ» با اشکال و نامهای مختلف و از مسیرهای متفاوت همواره در حال طراحی است. وجود «رحمانی»ها و «موسیپور»ها در بدنهی مراکز حساس تصمیمگیری و با عناوین مختلف اگر چه موضوع بحثبرانگیزی میباشد، اما میتواند زنگ خطری برای همگان جهت درک موقعیت مهم خود به حساب آید و بهطور حتم اعتقاد به این که همگی در پیشگاه الهی حاضر هستیم و تعهد و وفاداری به جایگاه مهم خدمتگزاری مردم میتواند کلیدهایی برای دوری از هرگونه وسوسهی دنیوی باشد.
«قهرمان» نیاز یک جامعه است. جامعهای که پویا و رو به جلو حرکت میکند و بطور حتم با انواع مخاطرات هم مواجه خواهد شد و در این میان وجود قهرمانانی از جنس باورمندی میتواند موجبات رسیدن را به خوبی فراهم کند. هر چند همهی مردمان یک جامعه در قبال ارزشهای والای اعتقادی و اخلاقی کشور خود وظیفه دارند و پیمودن مسیر پیشرفت از طریق دستهای متحد همهی اقوام و متخصصان و دلسوزان فراهم میشود، اما این قهرمانان هستند که چشم بیدار یک ملت به شمار میآیند.
افرادی که شاید سالها در گمنامی به سر برده و چندان نامی هم از آنها به میان نیاید، اما در پیشگاه الهی مقامی ارزشمند دارند چرا که جان خود را برای حفظ امنیت و اقتدار جامعه در برابر انواع تیرهای زهرآلود دشمنان قرار دادهاند. سربازان گمنام امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف» و دلیرانی که خالصانه در مسیر حفظ تمامیت ارزی کشور تلاش میکنند، قهرمانان بینشان این جامعه هستند که در مسیر «رئیسعلی دلواری» ها، خوابهای شیطانی دشمنان را با سرنگونی آنها تعبیر به واقعیت میکنند. «محمّد» در «گاندو» هر چند اسمی برآمده از قلم نویسنده سریال است، اما کاملا واقعی است و بازیگر این نقش که در یکی از گفت وگوهایش اذعان داشت «امیدوارم محمّد واقعی از «گاندو» لذت برده باشد.» به این واقعیت اذعان داشت و دیگر شخصیتهای «گاندو» هم جوانانی هستند که از واقعیت برداشت و پرداخت تصویری شدهاند. آنها قهرمانان بیدار و آگاه این مردم هستند که امنیت و اقتدار را برای کشور به ارمغان میآورند.
چه فرقی میکند که نام واقعی یا مستعارشان چیست؛ آنها قهرمانان بیدار یک ملت هستند.