به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، اینکه شرایط پلتفرمها مانند قبل نیست و پیشرفت زیادی داشتهاند و نسبت مخاطب و رسانه هم تغییراتی داشته مورد قبول همه است. فضای مجازی و بروز و ظهور رسانههای تازه و بسترهای جدید این امکان را به مخاطب میدهند که با قدرت انتخاب بیشتری سراغ کالاهای فرهنگی برود و دیگر مثل سه چهار دهه پیش محکوم به انتخاب بین دو گزینه نیست. یکی از پلتفرمهایی که از سال ۹۴ کار خودش را آغاز کرده است و عملکردش البته موافقان و مخالفانی هم دارد «فیلیمو» است. پلتفرمی که از دل «آپارات» بیرون آمده و حالا به تولیدات هفتگی و اختصاصی رسیده و در مقابلش «نماوا» یی را میبیند که روزگاری دوست و شریکش بوده است. فیلیمو با رسیدن به انتهای سال، گزارشی از عملکرد یکساله خود در بازه زمانی آذر ۹۸ تا آذر ۹۹ منتشر کرده که حاوی نکات قابل تاملی است. نکاتی که بهتنهایی و مستقل قابل بررسی نیستند و حتما عوامل دیگری در آنها دخیلاند. رشد چشمگیر مخاطبان فیلیمو قطعا تنها محصول عملکرد این مجموعه نیست و کمکاری رسانه بزرگی مانند صداوسیما هم تاثیر داشته و حتی عاملی مانند ویروس کرونا و خانهنشینی مردم هم موثر بودهاند. در وضعیت فعلی برنامهسازی و سریالسازی بین رسانهها شاهد حضور و نگاه دو گروه هستیم. گروه اول آنهایی که معتقدند دیگر دوره رسانههای عمومی و رسمی گذشته و سریالها و برنامههای ویاودیها حرف اول و آخر را میزنند و آینده از آن آنهاست. استدلال این گروه، پیشرفت تکنولوژی و تغییر شرایط و دسترسی سریع و همچنین امکان مانور مخاطب بر محصول است و در مقابل گروه دیگر اعتقاد دارند که رسانههای رسمی و بهطور خاص صداوسیما اگر بخواهند و مدیریت صحیح داشته باشند همچنان انتخاب اول مردم هستند. دلایل این گروه، رایگان بودن کالا، فراگیر بودن شکل و نوع عرضه و عادت خانواده و مخاطب به تماشای تلویزیون است. فارغ از نگاه این دو گروه اما، تنوع و رقابت بین رسانهها در همه جای جهان وجود دارد و جذب و حفظ مخاطب اولویت اصلی است. در این بین البته رقابتها در بستر عادلانهای صورت میگیرد و خبری از انحصار و لایحه و طرحهای پشتپرده نیست و مردم انتخاب میکنند که چه اثری را تماشا کنند. براساس آنچه فیلیمو منتشر کرده است در آذر سال ۹۹، بیش از یکمیلیون و ۱۰۰ هزار کاربر فعال داشته و نسبت به سال قبل، تعداد کاربرانش ۲.۵ برابر شده است. اگر برای هر اشتراک فیلیمو بهطور میانگین ۲.۵ نفر استفاده کننده درنظر بگیریم، بهطور ماهانه حداقل نزدیک به ۲.۷ میلیون نفر، بیننده فیلیمو هستند.
براساس جدول شماره یک، در فهرست ۱۰ فیلم پربازدید سال قبل فیلیمو، «مطرب» با ۱۰۵ میلیون دقیقه در صدر است و از بین ۱۰ فیلم سینمایی ایرانی پرطرفدار تنها یکی از آنها در ژانر طنز نیست و آنهم «شبی که ماه کامل شد» است و بقیه این فهرست را فیلمهای کمدی پر کردهاند. نکته مهم و قابل توجهی که نیاز مخاطب به خنده و شادی را، مخصوصا در شرایط زندگی کرونایی نشان میدهد و البته که میتواند حاوی پیامهای صریحی برای سینما و تلویزیون ایران باشد. البته از کنار این عدد نباید بهسادگی گذشت. کافی است بدانیم که مدتزمان فیلم «مطرب» ۱۰۷ دقیقه است و با تقسیم عدد بازدید کلی به زمان فیلم، به رقم ۹۸۱ هزار و خردهای نفر میرسیم. یعنی حدودا یکسوم تماشاگرانی که این فیلم را در سینما دیدهاند.
فارغ از مطرب اما، اقبال مردم به فیلمهای کمدی نکته حائز اهمیتی است که از ابتدای سال درباره اهمیت آن در سینمای ایران نوشته بودیم و حالا میشود مطمئن شد که در لحظات تلخ و سخت، نصیحت یا سیاهنمایی به اسم واقعگرایی نه منطقی است و نه ضرورت دارد. درباره تعداد فیلمهای طنز تلویزیون در سال ۹۹ هم همین نقد وارد است. وقتی تعداد سریالها و فیلمهای تلویزیونی موفق طنز، به تعداد انگشتان یکدست هم نمیرسد مشخص است که این نیاز از راههای دیگری تامین میشود. البته ضعف کم بودن آثار طنز درقالب سریال در شبکه نمایشخانگی دیده میشود و اگر زمانی «شاهگوش» یا «قهوه تلخ» میتوانستند بازار را بهدست بگیرند، اما ملودرامها و سریالهای جوانپسند جای آنها را در پلتفرمها گرفتند و حالا یکبار دیگر نیاز به کمدی حس میشود و کارهای در دست تولید موید همین نکته است.
اگر به جدول شماره دو نگاه کنید متوجه میشوید که براساس آمار فیلیمو، مجموع قسمتهای سریال «آقازاده» بیش از یک میلیارد و ۲۱۶ میلیون دقیقه دیده شده و به هر قسمت از آقازاده ۴۲ میلیون دقیقه نگاه شده است. شاید به ظاهر عدد بزرگی باشد، اما باز هم یک ضرب و تقسیم ساده و با فرض میانگین ۵۵ دقیقه برای هر قسمت به عدد ۷۶۳ هزار تماشاگر برای هر قسمت میرسیم. اگر مجموع قسمتهای دیده شده آقازاده را هم بر عدد ۵۵ دقیقه میانگین زمان هر قسمت تقسیم کنیم به رقم ۲۲ میلیون نفر بیننده میرسیم.
شاید قیاس درست و مناسبی نباشد، اما در آمار عملکرد سال ۹۸ که امسال از سوی تلوبیون منتشر شد سریال «ستایش ۳» با ۲۹ میلیونونهصدوهفتاد هزار نفر بیشترین تعداد بیننده را داشت و سریال بعدیاش «گاندو» با ۶ میلیون بازدیدکننده بود. «همگناه» سریال دوم فهرست پربازدیدهای فیلیمو است که اختلاف دقیقه دیده شدهاش با آقازاده در هر قسمت تنها دو میلیون دقیقه است. نکته دیگر اینکه، بسیاری از اهالی رسانه، سریال «آقازاده» و «دادِستان» را شبیه به هم میدانستند و باید منتظر ماند و دید که آمار مخاطبان سریال دهنمکی چه میزان بوده است. شاید برای بررسی سریالهای ایرانی ساخته شده، سال آینده زمان مناسبتری باشد، زیرا تولیدات سریالها از آذر ۹۹ تا آذر ۱۴۰۰ حتما چندین برابر آثار سال گذشته بوده است. خلأ ژانر طنز در سریالها هم خودش را نشان میدهد و حضور یک مسابقه در بین پربازدیدها هم در جای خودش مهم و تاملبرانگیز است. مسابقات تلویزیونی در زمانی نهچندان دور، در فهرست آثار پرمخاطب بودند و حالا جای خالیشان بهوضوح حس میشود.
وقتی به جدول شماره سه و چهار نگاه کنیم متوجه میشویم که استقبال مردم از آثار ایرانی در قالب سینما و سریال بهمراتب بیشتر از کارهای خارجی است. فیلم اول فهرست پربازدیدهای سینمایی خارجی فیلیمو «سریع و خشن تقدیم میکند: هابز و شاو» با ۴۶ میلیون دقیقه است، میبینید که تعداد مخاطبانش حتی از نصف مخاطبان مطرب هم کمتر است و مردم سراغ فیلمی رفتهاند که هم هیجان دارد و هم شاد و مفرح است. در فیلمهای بعدی هم ردپایی از طنز نیست و مخاطب ایرانی، انگار با طنز و کمدی ایرانی ارتباط بیشتری برقرار میکند. شاید یکی از دلایل استقبال کمتر از فیلمهای خارجی، تفاوت نسخه موجود در فضای مجازی با نسخه ارائه شده در پلتفرمهای داخلی باشد. البته دوبله حرفهای و مناسب میتواند نقشی انگیزاننده برای دیدن فیلمهای خارجی داشته باشد که فعلا چنین اتفاقی نیفتاده است.
در جدول شماره چهار، با سریالهای تلویزیونی خارجی مواجهیم. جایی که تخیلیها و تاریخیها مورد توجه بیشتری قرار دارند و سریال «دیدن» با ۹ میلیون دقیقه بیشتر از بقیه سریالهای این جدول دیده شده است. آمار این سریال را هم میتوانید با آمار بازدید آقازاده مقایسه کنید تا متوجه تفاوت چشمگیرشان باشید. با اینکه میدانیم کیفیت اکثر سریالهای خارجی بهتر از نمونههای داخلی است، اما این اختلاف چشمگیر بازدیدکنندگان میتواند موضوع مناسبی برای تحلیل و بررسی باشد. البته که همان دلیل فیلمهای سینمایی را میتوان در اینجا هم بیان کرد. نگاهی به فهرست سریالهای خارجی نشان میدهد که آثار تبلیغ شده در فضای مجازی و رسانهها بیشتر مورد توجه قرار میگیرند.
اگر منتظر کاهش آمار بازدیدکننده در بخش فیلمهای سینمایی و سریالهای انیمیشنی هستید به جدولهای شماره پنج و شش نگاه کنید تا متوجه اشتباهتان شوید. در جدول شماره پنج، «بچه رئیس» با ۲۷۰ میلیون دقیقه در صدر است و حتی رکورد مطرب را هم شکسته و اگر تعداد مخاطبان صدرنشینهای فیلمهای خارجی و داخلی را هم با هم جمع کنیم باز هم از بچه رئیس کمتر میشوند. عدد شگفتانگیزی که نشان میدهد انگار شهر و خانه در دست بچههاست و بچهها رئیس هستند. با تقسیم عدد بازدیدشده بر زمان فیلم بچه رئیس متوجه میشویم که نزدیک به سه میلیون نفر از بچهها یا حتی بزرگترها این فیلم را دیدهاند. شاید باز هم قیاس درستی نباشد، اما براساس گزارش سال گذشته تلوبیون، عنوان پربازدیدترین برنامه کودک متعلق به «محله گل و بلبل ۳» با چهار میلیون و پانصد هزار بیننده بود که نشان میدهد کودکان تمایل بیشتری به تولیدات باکیفیت داخلی دارند هرچند باز هم تاکید میشود که مقایسه کامل و دقیقی نیست. نکته جالب فهرست پنج و شش، حضور برنامه «باب اسفنجی» است که با وجود حاشیه و حرف و حدیثهای فراوان درباره محتوای آن و همچنان توقف پخش آن از شبکه پویا، همچنان محبوب بچهها و خانوادههای آنهاست. میتوان گفت مهمترین بخش هر گزارشی، قسمت کودک و نوجوان آن است و برای رسیدن به یک تحلیل درست درباره زمان حال و آینده، حتما باید نیازهای این نسلهای تازه، شناخته و برای آن فکر اساسی شود. بچهها در شرایط فعلی گوششان به دستورالعمل و مصوبه بدهکار نیست و شاید جنس مدیریت بر علاقهمندیهای کودکان با گذشته تفاوت چشمگیری پیدا کرده است.
براساس آنچه فیلیمو در گزارشش منتشر کرده، میزان تماشای فیلم و سریال برحسب دقیقه در این پلتفرم در طول چهارسال ۴۱ برابر رشد داشته است. یعنی از ۷۰۰ میلیون دقیقه در سال ۱۳۹۶ به ۳ میلیارد دقیقه در سال بعدش، ۹ میلیارد دقیقه در سال ۱۳۹۸ و ۲۹ میلیارد دقیقه در سال جاری رسیده است. پیش از این گفتیم که توجه به رسانهها و وسایل سرگرمی در سال ۹۹ بهدلیل ورود ویروس کرونا بهمراتب بیشتر از سالهای قبل بوده و تمایل مردم به پلتفرمها و حتی بازیهای رایانهای هم در این دسته قرار میگیرند. اما واقعیت این است که نمیتوان و نباید بهسادگی از این رشد ۴۱ برابری گذشت. آیا این رشد نشان میدهد دوران اوج و محبوبیت تلویزیونها به پایان رسیده است؟ آیا سوءمدیریت یا نبود برنامههای جذاب بهصورت موقتی باعث کوچ مخاطبان به پلتفرمها شده است؟ تلویزیون در این میزان رشد پیشرفت چه تاثیر و نقشی داشته است؟ اصلا حواسش به رقبای کوچک و بزرگش هست یا همان حکایت خرگوش و لاکپشت درحال تکرار شدن است؟ نیاز به بررسی جدی و طولانی دارد برای اینکه معلوم شود این مقدار از اقبال مردم به پلتفرمها بهدلیل کاهش برنامههای باکیفیت تلویزیون بوده یا نه. درکنار تلویزیون، مردم آنقدر وقت آزاد دارند که میتوانند از ویاودیها هم استفاده کنند یا میتوان خوشبینانه به این میزان رشد نگاه کرد و آن را جزء لوازم تکثر و تنوع رسانهای دانست و برایش جایگاه مستقلی تعریف کرد؟ ممکن است حتی نیاز به تنوع و احترام به سلایق مختلف، شرایط فعلی را رقم زده و همچنان باید خوشبین بود. در این شرایط و با چنین رشدی، نباید نگران انتقال انحصار از تلویزیون به شبکه نمایش خانگی باشیم؟ فعالیت و موفقیت شبکه نمایش خانگی حاصل نفی انحصار صداوسیما بود و باید منتظر ماند و دید که نفی انحصار پلتفرمهای داخلی چه خروجیها و پیامدهایی خواهد داشت؟ پیش از این و در شمارههای قبلی نوشتیم که بسیاری از سریالهای شبکه نمایش خانگی با کمی سعهصدر و تغییر، قابل پخش در تلویزیون هستند و پخش سریالهایی مانند «ساخت ایران» و «شوخی کردم» از شبکه نسیم و پنج تلویزیون، تایید همین نکته است. مرزبندی با شبکه نمایش خانگی و القای حس رقابت و دشمنی، باعث شده دیگر این ارتباط وجود نداشته باشد و حتی در بخشهای خبری مانند «بیستوسی» گزارشهایی علیه سریالهای ایرانی این پلتفرمها روی آنتن برود. مخاطب نیاز به تنوع محصول دارد و دیگر دوره تهدید و محدودکردن مخاطبان و رقبا گذشته و اگر تلویزیون نجنبد ممکن است سال بعد این عدد ۲۹ میلیارد، دوبرابر شود و سهم صداوسیما تنها پیگیری محدودیت رقبا از طریق مجلس باشد.
در یکی، دو هفته گذشته خبر افزایش تعرفه اشتراک پلتفرمهای فیلیمو و نماوا منتشر شد. ابتدای هفته گذشته در گزارشی به نقد آنچه رخ داده بود پرداختیم و حالا در گزارش سالانه فیلیموییها درباره میزان مصرف اینترنت اعدادی منتشر شده است. طبق آنچه خودشان گفتهاند مخاطبان فیلیمو، هرماه بیش از ۳۶ میلیون گیگابایت اینترنت برای دیدن فیلم مصرف کردهاند و در اسفند۹۸ که تازه با پدیده کرونا آشنا شده بودیم رکورد حجم مصرف اینترنت در فیلیمو با بیش از ۴۸ میلیون گیگابایت در یکماه شکسته شد که عدد شگفتانگیزی است و عجیبتر از آن مصرف نزدیک به ۱.۶ میلیون گیگابایت در ۲۸اسفند ۹۸ بوده است. این اعداد برای فیلیمو مهم بوده، اما سوال اساسیتر این است که چه کسی از این میزان مصرف بیشتر سود میکند. بارها درباره نحوه محاسبه درآمد این پلتفرمها و سهم مخابرات و اپراتورها از این میزان بازدید پیگیری کردیم و با این جواب مواجه شدیم که بهدلیل تنوع اشتراکات مخاطبان و همچنین تفاوت بستههای اینترنتی مصرفی مشترکان، امکان محاسبه دقیق وجود ندارد. مثلا مشترکان شاتل بهطور رایگان میتوانند نماوا را نگاه کنند و مشترکان ایرانسل از تخفیف ۵۰ درصدی برای دیدن فیلیمو استفاده میکنند؛ اما پول این میزان بازدیدهای میلیونی به جیب چه کسی یا چه کسانی میرود؟ درحال حاضر و برای خریدن یک بسته ۵ گیگابایتی ماهانه باید نزدیک به ۲۴ هزار تومان بدون احتساب مالیات پرداخت کرد. با این روش، هر گیگابایت نزدیک به ۵ هزار تومان هزینه برای مخاطب ایجاد میکند. ممکن است روش محاسبه دقیقی نباشد، اما اگر ۳۶ میلیون مصرف ماهانه مشترکان فیلیمو را ضرب در پنجهزار تومان بابت هر گیگابایت بکنیم به عدد حدود ۱۸۰ میلیارد تومان در ماه میرسیم که مشخص نیست سهم پلتفرمها از این عدد چقدر است و سهم مخابرات و اپراتورها به چه میزان است؟ ایکاش همه پلتفرمها درکنار گزارش موفقیتهای سالانه خودشان، درباره میزان هزینه و درآمدهایشان هم شفافسازی کنند تا معلوم شود یک مشترک مثلا برای دیدن یک قسمت از سریال «ملکه گدایان» درمجموع چقدر هزینه میکند. از آنطرف هم مخاطب برای خرید بستهها و استفاده از اینترنتهای مختلف قدرت تصمیمگیری بهتر و بیشتری خواهد داشت.