به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در اولین شب از نهمین هفته سری جدید برنامه تلویزیونی چراغ مطالعه مروری بر اخبار حوزه کتاب شد که بیشتر این اخبار حول موضوع هفته کتاب بود که از ۲۴ آبان ماه آغاز شده و تا یک آذر ماه هم ادامه دارد.
همچنین در این خبرها به موضوع طرح فروش با تخفیف پاییزه کتاب هم اشاره شد. معرفی چند و مرور برنامههایی که به مناسبت روز جهانی فلسفه قرار است برگزار شود از دیگر اخباری بود که در ابتدای برنامه به آنها پرداخته شد.
در ادامه برنامه در بخش چی را چطور بخوانیم، زهرا روحانی درباره چطورخواندن فردوسی سخن گفت.
وی گفت: برای خواندن شاهنامه احتیاج به یک چاپ خوب داریم و از نظر من بهترین چاپ، چاپ استاد جلال خالقی مطلق است. اگر خیلی روی واژهها تسلط ندارید میتوانید از کتاب نامه باستان استفاده کنید. این اثر را میرجلال الدین کزازی در نه جلد نوشته اند. به این صورت که براساس چاپ مسکو ابیات را آوردند و سپس معنی واژهها، ابیات و عبارات را به طور کامل شرح دادند.
روحانی افزود: اگر علاقه دارید شاهنامه را بخوانید، اما معنی ابیات و عبارات را متوجه نمیشوید خوب است که به کتاب برگردان روایت گونه شاهنامه فردوسی به نثر محمد دبیرسیاقی رجوع کنید. این کتاب قصههای شاهنامه را به طور کامل به زبان ساده و روان بازگو کرده است. اما برخی دوست دارند شاهنامه را به صورت تک داستان مطالعه کنند در این صورت میتوانند به کتابهایی مثل رستم و اسفندیار محمدعلی اسلامی ندوشن رجوع کنند. اگر کسی علاقه دارد درباره زندگی نامه فردوسی و یا شاهنامه اطلاعاتی کسب کند میتواند به آثار پژوهشگرانی مثل محمد امین ریاحی و شاهرخ مسکوب مراجعه کند. اگر هم دنبال اطلاعات جامع و کامل درباره شاهنامه فردوسی هستید سراغ آثار سیروس شمیسا مثل کتاب «شاه نامه ها» بروید.
روحانی در پایان اضافه کرد: اگر در شاهنامه به اسمی برخورد کردید که برایتان ناآشنا بود و دوست داشتید درباره آن اطلاعاتی کسب کنید میتوانید به کتاب فرهنگ نامههای منصور رستگار فسایی مراجعه کنید. در این کتاب نام پهلوانان و شاهان آمده است. شاهنامه فقط شرح جنگ آوری و دلاوریها و یک اثر حماسی نیست و تمام عواطف انسانی را پوشش میدهد و در آن غم وشادی و بزم ورزم و اینها کنار هم قرار دارد؛ بنابراین ایرانیها در هرطبقه و سطحی که باشند با این کتاب برقرار میکنند، چون شاهنامه مثل یک ستونی است که زبان فارسی را برافراشته نگه داشته است.
در بخش فارسی وار، نجفی مجری برنامه با علی اصغر عزتیپاک رمان نویس و منتقد ادبی کشورمان درباره رمان فارسی گفتگو کرد.
وی گفت: انسان جدید که صدایش از اروپا و آمریکا به ایران هم رسید باعث شد تا نویسندگان ایرانی هم تصمیم گرفتند در قالب جدیدی انسان ایرانی را بازنمایی کنند. در رمان فارسی برای انسان ایران دو کلان گفتمان داریم؛ یکی مربوط به قبل از انقلاب و دیگری مربوط به بعد از انقلاب است. گفتمان قبل از انقلاب گفتمان آزادی خواهی و مبارزه است. گفتمان دوم که به بعد از انقلاب برمی گردد مقاومت است. این دو گفتمان و نویسندههای مهم سعی کردند که احوال انسانی را در این دو موقعیت نمایش دهند.
عزتیپاک افزود: اولین رمانی که در ایران نوشته و اخیراً هم کشف شده در سال ۱۲۷۶ توسط شیخ موسی نثری نوشته شده است. درونمایه این داستان مقاومت دربرابر عثمانی هاست. در مورد آثاری مثل تنگسیر هم این مبارزه را میبینیم. بعداً که جلوتر میآئیم به آثاری، چون «سووشون» میرسیم که به نظر من مهمترین رمان فارسی است. از این نظر که تمام توقعاتی که از رمان فارسی داشتیم را خانم دانشور در این رمان برآورده کرده است. این حرف را آقای گلشیری هم زده است.
این نویسنده و منتقد ادبی ادامه داد: بعد از انقلاب رضا براهنی «رازهای سرزمین من» و احمد محمود «مدار صفر درجه» را راج به خود واقعه انقلاب نوشتند. بعد از انقلاب، چون جنگ شد، ایران یک دفعه یکپارچه و گفتمان غالب، گفتمان مقاومت شد، اما بخشی از جریان روشنفکری ما به جربان جنگ نزدیک نشدند و این یکی از نقاط تاریک جریان تاریک ادبی ما هم در شعر و هم در رمان ماست. جنگ و جریان مقاومت وقتی دید که نویسندهها این پدیده را نادیده میگیرند یک نسل جدیدی ساخت که نتیجه ش در دهه هفتاد بیشتر نمایان و تبدیل به گفتمان مقاومت شد. از اواسط دهه هشتاد جریان هویت گرا قوت گرفت و در آثار افرادی مثل مرتضی کربلاییلو، «من او» رضا امیرخانی و «روی ماه خدا را ببوس» مصطفی مستور نیز این جریان نمایان شد که خیلی هم با استقبال مواجه شدند، چون انگار انسان ایران به زبان آمد. «زمستان ۶۲» «شطرنج با ماشین قیامت»، «مردگان باغ سبز»، «جاده جنگ» و «ایرانشهر» هم در حوزه جنگ و دفاع مقدس نوشته شد و همه اینها مطرح کردند که ما صدسال است که در حال مقاومت هستیم.
وی در پایان گفت: من فکر میکنم انسان بعد از مواجهه با غرب برای پیدا کردن خودش شروع کرد به رها شدن از یوغ غرب و بعد به مقاومت رسید. گفتمان مقاومت که از آن حرف میزنم در برابر همه چیزهایی است که از آن حرف میزنم. اما نویسندههای ما انگار دوباره به عزلت خودشان خزیدند و دوباره مسائل اصلی جامعه را گم کردند و به همین دلیل در سالهای اخیر کار درخشان کم داریم و در جای خوبی نیستیم. پیشنهاد من برای مطالعه سووشون، ایرانشهر و مردگان باغ سبز است.
در بخش پایانی این برنامه معصومه خوانساری درباره تجربه خواندن کتاب شاهنامه به نثر بی گزند از باد و باران از کاوه گوهرین سخن گفت.
وی اینگونه تعریف کرد: همیشه دوست داشتم شاهنامه را کامل بخوانم، اما به دلیل واژههای سخت و فنی خواندن آن برایم مشکل بود. وقتی در بازار کتاب مشغول جستجو بودم کتابهای متفاوتی را دیدم که به شیوههای مختلفی شاهنامه را به زبان ساده نوشته بودند، اما من میخواستم کامل هم باشد. پس از جستجوهای فراوان کتاب بی گزند از باد و باران کاوه گوهرین بود که داستانهای فردوسی را به نثر برگردانده و مضامین را بسیار قابل درک کرده بودند. از آنجایی که طیف وسیعی از مردم زبان شاهنامه را متوجه نمیشوند باعث شده که ما از ادبیات کهن دور شویم در حالیکه خواندن این کتاب میتواند تا حدی ما را با این نوع زبان و ادبیات آشتی دهد. فردوسی فقط برای دانشجویان ادبیات نیست و برای همه مردم است. پیشنهاد میکنم برای درک قصههای شاهنامه و مضامین آن این کتاب را بخوانید.
اما در دومین شب از برنامه چراغ مطالعه کتاب «همه دروغ میگویند» نوشته سث استفنز و دیوید ویتز با حضور محمد رهبری، پژوهشگر حوزه جامعه شناسی سیاسی و نویسنده کتاب شبکههای اجتماعی مجازی و آنومیهای نوظهور در ایران نقد و بررسی شد.
نجفی این گفتگو را با این شوخی آغاز کرد که چرا اینقدر همه دروغ میگویند و چرا نام کتاب همه دروغ میگویند است؟
رهبری گفت: همه لزوماً دروغ نمیگویند. به عقیده نویسنده این کتاب ما همه واقعیت را نمیگوییم حتی به دوستان نزدیکمان و خودمان. دلیلش هم ترسها و نگرانیهایی است که داریم و میخواهیم مقبولیت اجتماعی داشته باشیم، ولی ممکن است خیلی از این دروغها در فضای مجازی و گوگل که در این کتاب مطرح شده بگوییم. علت اینکه به گوگل اشاره شده هم این است که در گوگل آدمها تمایلات و سوالات خود را بیان میکنند و بیان همه اینها به ما دادههای کلانی میدهد که جمع آوری آن میتواند به یکسری برنامه تبدیل شود.
وی افزود: کتاب درباره بیگ دیتاست و میخواهد به ما بگوید که همه ما یک ردپای دیجیتالی از خودمان به جا میگذاریم که میتواند منشأ عظیمی برای تحلیل رفتاری شخص یا مردم شود درواقع ایده اصلی کتاب که در ابتدا یک ژورنال بوده و قرار بوده در قالب یک مقالهای چاپ شود که، چون تائید نگرفته به صورت کتاب چاپ شده این است که همانطور که ممکن است ما به خودمان هم دروغ بگوییم امکان دارد به پرسشنامههای پژوهشگران اجتماعی هم دروغ بگوییم و یا همه واقعیت را نگوییم. به عقیده نویسنده، اما اگر به کلان دادهها رجوع کنیم کلان دادههای صادق تری را نسبت به رویکرد رفتاری مردم بفهمیم. برای اثبات این موضوع مثالهای فراوان و متعددی هم میآورد.
نجفی سپس پرسید در بخشی از کتاب مثالی در خصوص خریدن هدیه از طریق تبلیغات مجازی برای پدران آورده و در آن بین همبستگی و علیت تفاوت قائل شده است. چرا در جایی که به جستجوی گوگل پرداخته تفاوت همبستگی و علیت را مد نظر قرار نداده است؟
رهبری پاسخ داد: دو مسئله متفاوت است؛ نویسنده میگوید اینکه ما حجم زیادی از دادهها داریم که میتواند مورد پژوهش جامعه شناسان قرار بگیرد یک بحث است، اما اینکه ما از این دادهها چه استفادهای کنیم یک بحث دیگری است و همبستگی و علیت را هم در این بخش مطرح میکند. نویسنده معتقد است که خیلی وقتها ما میتوانیم همبستگی میان دادهها را تحلیل، اما علیت را لزوماً نمیتوانیم کشف کنیم.
مجری برنامه چراغ مطالعه سپس بیان کرد که نویسنده در کتاب مثال جالبی میزند که در عصر سنت مادربزرگها خودشان یکجور کلان داده بودند. کمی در اینباره توضیح دهید.
این پژوهشگر جامعه شناسی پاسخ داد: مادربزرگ از دوران جوانی در معرض هزاران داده و داستان مختلف و در معرض حجم زیادی از دادهها و شنیدهها بوده است پس او هم میتواند خودش یک کلان داده باشد و این کلان داده میتواند تحلیل شود؛ بنابراین کلان داده با تحلیل فرق دارد. کلان داده یکسری داده خام است که اصطلاحاً باید کمی مرتب و پردازش شود تا معنا پیدا کند و به دانش تبدیل شود.
رهبری اضافه کرد: استفاده از ردپای دیجیتال که قبلاً هم به آن اشاره کردیم و کلان دادهها در کمپینهای تبلیغاتی هم استفاده میشود. هم تبلیغات سیاسی و انتخاباتی و هم تبلیغات تجاری و استفاده از این ردپای دیجیتال میتواند امنیت کاربر هم به خطر بیندازد. یکی از فلسفههای اپلیکیشنهای رایگان همین است که برایشان کلان داده به ارمغان میآورد.
وی ادامه داد: کلان دادهها ممکن است بتواند امنیت کشورها را هم به خطر بیندازد. از این جهت که ممکن است مردم توجه نداشته باشند که دادههایی که در فضای مجازی به اشتراک میگذارند قرار است بعداً برعلیه خودشان استفاده شود. به همین خاطر در حال حاضر داده خیلی ارزشمند است و صنعتی که دادههای بیشتری داشته باشد در بازار جلوتر میافتد.
این نویسنده در ادامه برنامه در خصوص چرخیدن یک پیام در فضای مجازی یا به اصطلاح وایرال شدن گفت: معمولاً پیامهای منفی زودتر و بیشتر از پیامهای مثبت در فضای مجازی میچرخند. این موضوع فقط هم محدود به کشور ما نیست و در همه کشورها اینطور نیست. در یکی از کتابهای مانوئل کاستلز که میخواندم نوشته بود که در کشورهای غربی یک پیام منفی ۵ برابر بیشتر از یک پیام مثبت در فضای مجازی میچرخد و تحلیل من در مورد کشور خودمان هم همینطور است. این امر، هم دلایل جامعه شناسی دارد هم دلایل روانشناسی. مثلاً ما اصطلاحی با عنوان سوگیری تائیدی داریم به این معنا که افراد اطلاعاتی را باور میکنند که به باور خودشان نزدیک است بنابراین خود به خود پیامهای منفی بیشتر بازنشر میشود. در یک تحلیلی هم میخواندم توئیتهایی با حوزه خشم بیشتر بازنشر میشود و در حوزه رسانه هم به اصطلاح میگویند خبر بد بیشتر میگیرد.
رهبری افزود: بنظر من جذابترین کلان دادهها در حوزه شبکه اجتماعی در حوزه فرهنگی و باورهای مردمی است.
رهبری در پایان گفت: خوانندگان این اثر با یک دنیای جدید آشنا میشوند و به آنها میگوید که چرا استفاده از کلان دادهها ضروری است و اینکه یک دنیای تازه و ردپای دیجیتال را نشان میدهد ارزشمند است. نکته دیگر اینکه ما امروز دادههای بسیاری داریم، خوبی این اثر این است که ایده میدهد چگونه از دادهها استفاده کنیم.
در بخش تفکر انتقادی، به روال هر هفته محمد ملاعباسی یکی دیگر از مهارتهای کتابخوانی را معرفی کرد.
ملاعباسی گفت: برخی از متفکران چیزهای زیادی میدانند، اما دانششان پراکنده است و به بیان دیگر اقیانوسی به عمق یک سانت هستند، اما برخی از عالمان دایره گستردهای از دانشها را ندارند، اما در همان یک حوزهای که علم و دانش دارند خیلی عمیق و دقیق هستند.
وی افزود: درباره کتاب خواندن هم به دو شیوه میتوان کتاب خواند؛ هم میشود در یک زمینه تخصصی مطالعه کرد و عمیق شد و برایشان مهم نیست که همه کتابهایی که تازه منتشر شده بخوانند، اما در مقابل دسته دیگری از کتابخوانها هستند که همه نوع کتابی میخوانند و به هیچ کتابی نه نمیگویند. وقتی میخواهیم برای کتاب خواندنمان برنامه ریزی کنیم باید به این سوال پاسخ دهیم که آیا در حوزه غیر تخصصی خودمان کتاب بخوانیم یا نه؟ برای پاسخ به این سوال باید موقعیت خودمان را بسنجیم. وقتی یک پروژه زودهنگام مثل پایان نامه داریم احتمالاً وسوسه میشویم سراغ کتابهای غیرمرتبط برویم، ولی کار درستی نیست، اما در یک موقعیت عادی که کار زودهنگام نداریم کتاب خواندن از شاخههای مختلف انتخاب خوبی است، چون دانستههایمان را زیاد و ذهنمان را رنگارنگ میکند.