به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، ایران به دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و به دلیل موقعیت ژئوپلتیک خاص از منظر جابجاییهای بینالمللی بعنوان کشوری فرستنده، ترانزیت و گیرنده مهاجر شناخته میشود. عدم وجود ثبات سیاسی و اقتصادی کشورهای همسایه ایران و عدم وجود فرصتهای کافی در داخل کشور برای بهرهمندی از ظرفیت تمام نیروی انسانی داخلی و همچنین قرار گرفتن کشور در شرایط تحریم و تنگنای اقتصادی نیازمند بهکارگیری راهحلهای خلاقانهای در حوزه جابجاییهای بینالمللی سرمایه انسانی در کشور است که تاکنون کمتر مورد توجه قرار قرار گرفته است.
اکثر کشورهای دنیا به پدیده مهاجرت بعنوان قطعهای از پازل توسعه نگاه میکنند و سعی دارند تا چالشها و تهدیدهای مهاجرتی را به فرصتهای اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی ناشی از آن تبدیل کنند. اما متاسفانه در ایران با توجه به اینکه سالیان طولانی درمعرض مهاجرتهای بینالمللی بوده، این حوزه به شکل نظاممند و فرصتمحور توجه نشده است.
بدین خاطر نگاه دولتمردان و سیاستگذاران به مهاجرت اغلب از زاویه نقطه ضعف یا تهدید بوده و کماکان با رویکرد قهری و غیرسازنده با آن رفتار میشود. توجه به این نکته ضروری است که تبدیل چالشهای مهاجرت به فرصت نیازمند گذر از رویکرد سلبی «فرار مغزها» به رویکرد ایجابی «چرخش نخبگان» و برنامهریزی برای استفاده از ظرفیت تمام نیروهای انسانی مستعد در داخل و خارج از کشور است.
بسیاری از کشورهای دنیا برهمین اساس با درک صحیح از پویایی مهاجرتهای بینالمللی درحال برنامهریزی و اجرای برنامههای منسجم برای جذب سرمایهگذاران، سرمایههای انسانی خلاق و نوآور، تبادل دانشجویان و تحصیلکردگان، تقویت رویکرد چرخش نخبگان برای دستیابی به اهداف بلندپروازانه توسعهای خود هستند.
یکی از حوزههایی که در این راستا به سیاستگذاری و برنامهریزی در کشور نیاز دارد، حوزه جابجایی بینالمللی دانشجویان است. درحقیقت یکی از زمینههای رقابتی دانشگاههای سراسر جهان بینالمللی بودن دانشگاههای یک کشور و دانشجویان جهت تبادل دانشجو و چرخش نخبگان برای بهرهمندی از منافع مادی و علمی آن است. چنانچه این امر بعنوان یکی از رویکردهای سیاستی مدنظر سیاستگذاران این حوزه باشد باید ساختارهای داخلی برای پذیرش دانشجویان خارجی و بازگشت و ادغام مجدد دانشجویان ایرانی از خارج کشور تغییر پیدا کند.
اما بررسی عملکرد و سیاستهای دولت پیرامون جابجایی دانشجویان و تحصیلکردگان و ... در سالهای اخیر نشان میدهد که در سایه نبود سیاستهای منسجم، بلندمدت و رویکرد منفعلانه در حوزه نگهداشت، جذب، ارسال و بازگشت دانشجویان ایرانی و خارجی، مهاجرتهای موقت و دائم این افراد به صورت خودکار انجام شده است. بنابراین ضروری است که مسئولان ضمن شفافسازی و اتخاذ رویکرد فراگیر و منسجم، تغییرات لازم را در حوزههای ساختار نهادی و قوانین اجرایی در راستای مدیریت جریانهای ورودی و خروجی دانشجویان مدنظر قرار دهند.
پیشنهاد اصلی طبق اعلام سالنامه مهاجرتی ایران درخصوص خروج دانشجویان و تحصیلکردگان ایرانی، تقویت رویکرد چرخش نخبگان در کنار درنظر داشتن سیاست نگهداشت و تلاش برای حفظ دانشجویان ایرانی است همچنین با توجه به تعداد و موقعیت افرادی که در سالهای گذشته برای مهاجرت تحصیلی و کاری در حوزههای پژوهشی به کشورهای دیگر اقدام کردهاند لازم است سیاستهای بازگشت و بازبهرهمندی نیز مورد توجه قرار گیرد.
تقویت برنامههای تبادل دانشجو خصوصا در رشتههای علمی و فناورانه مورد نیاز کشور و تقویت فرصتهای مطالعاتی در خارج از کشور نیز میتواند به تقویت رویکرد چرخش نخبگان و انتقال دانش و ایدههای نو از مسیر مهاجرتهای چرخشی و بازگشتی (موقت و دائم منظور است) کمک کند. متاسفانه در نبود برنامهها و سیاستهای چرخش نخبگان، جریان خروج تحصیلی در کشور دچار وضعیت نابسامانی شده است.
یکی از نکات حائز توجه در زمینه مهاجرتهای تحصیلی در ایران این است که جریان خروج دانشجویان و تحصیلکردگان از کشور، عمدتا به صورت خودکار و بدون اتکا به برنامهای راهبردی یا سیاست مدون یا نظارت نهادهای رسمی اتفاق افتاده است. فرآیند اخذ پذیرش بسیاری از دانشجویان و ادامه تحصیل در دانشگاههای خارجی دریک محیط برآمده از تمایلات فردی و تحت تاثیر فضای رانشی عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داخلی و همچنین فضای کششی برنامههای جذاب دانشگاهها در کشورهای مقصد صورت میگیرد. بنابراین این نیاز احساس میشود که در مورد جریان خروجی دانشجویان از طریق نهادهای معتبر و غیرتجاری به دانشجویان اطلاعات مفید از بازارکار، پس از فراغت از تحصیل در کشورهای مقصد ارائه شود.
رویکرد کشور نیز درخصوص جذب دانشجویان خارجی نیز تاکنون بیشتر منفعلانه بوده است. برای مثال اکثر دانشجویان خارجی که در ایران تحصیل میکنند از نسل دوم و سوم افغانستانیهایی هستند که در ایران متولد و بزرگ شدهاند و تحصیلات دانشگاهی خود را در ایران به اتمام رساندهاند یعنی عملا دانشگاههای کشور در جذب این دانشجویان دخالتی نداشتهاند.
با درنظر داشتن منافع حاصل از جذب دانشجویان بینالمللی از جمله ایجاد شغل و توسعه اقتصادی در کشور میزبان و افزایش قدرت نرم در کشورهای مبدا دانشجویان، همچنین با توجه به منافع حاصل از نرخ تبدیل ارز آورده دانشجویان بینالمللی، سالنامه مهاجرتی ایران پیشنهاد کرده است که ایران رویکرد جذب و پذیرش مدیریت شده دانشجویان بینالمللی را پیش گیرد. این امر با توجه به اینکه ایران درحال حاضر با معضل خالی ماندن صندلیهای دانشگاهها و تهدید از بین رفتن مشاغل ایجاد شده در آموزش عالی روبهروست یکی از راهحلهای مناسب اقتصادی و استفاده از زیرساختهای آموزش عالی کشور خواهد بود.
به طور کلی ایجاد پایگاه دادهای بهروز از وضعیت دانشجویان ایرانی خارج از کشور و دانشجویان خارجی ساکن ایران یکی از مهمترین ملزوماتی است که کشور را درجهت حکمرانی در هر دو جریان ورودی و خروجی یاری خواهد کرد. بعبارت دیگر فقدان چنین پایگاه دادهای باعث میشود که استفاده از ظرفیت دانشجویان در داخل و خارج از کشور با مشکل اساسی در مسیر سیاستگذاری روبهرو شود.