به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «انتخاب» از قول کارشناس خود نوشت: «در دولت قبل، هر بار تیم مذاکرهکننده تلاش میکرد از یک تاکتیک مذاکراتی خاص یا از یک ترفند روانشناسی برای کسب امتیاز استفاده کند، در داخل کشور از اظهارات و مواضع او برای تخریب و تخطئه خودش بهرهبرداری میشد. مثلا اگر یکی از مقامات کشور از یک تریبون بینالمللی نسبت از کمکاری طرف مقابل سخن به میان میآورد تا او را در محذوریت قرار دهد یا اگر یک دیپلمات ارشد بهخاطر ملاحظات و محاسبات حقوقی جملهای در باب الزامآور بودن تعهدات وزیر امور خارجه آمریکا بیان میکرد، در داخل کشور از اظهارات او برای تخریب برجام، وزیر امور خارجه و اصل مذاکرات استفاده میشد و با تیترهای درشت «تقریبا هیچ» و «امضای کری تضمین است» به استقبال او میرفتند. طبیعتاًً، مبادرت به همین روشها در مورد دولت و تیم مذاکرهکننده جدید با منافع ملی هیچ تناسبی نخواهد داشت.»
انتخاب میافزاید: «در مقطع فعلی، تنها توصیه یا نکتهای که میشود بیان کرد این است که امیدوارم تیم جدید در اجرای استراتژی مذاکراتی خود، به فضای سیاست داخلی در آمریکا که برای مخالفان برجام در کنگره یک فاکتور تعیینکننده است و همچنین به تبعات حقوقی هرکدام از اقدام خود توجه ویژهای داشته باشد. مثلا ممکن است اعمال یک تغییر خاص در متن توافق شده به کنگره فرصت دهد قانون (INARA مصوب مارس 2015 دولت را ملزم به ارائه توافق با ایران به کنگره برای بررسی و رد یا قبول آن با دو سوم آرا کرد) را مجدداً زنده کند و از این طریق راه را برای دخل و تصرف کنگره هموار سازد. در هر حال، آقایان دکتر ظریف و عراقچی به تمام این ظرافتها و زوایا توجه داشتند و مهم است در دوره جدید نیز آن ملاحظات لحاظ شود.»
درباره این تحلیل سایت انتخاب گفتنی است؛ اولا؛ تیتر «امضای کری تضمین است» را منتقدان نزده بودند بلکه روزنامه همسوی «شرق» زده بود تا به اذعان مدیرمسئول آن، برجام را بزک کند. اما متاسفانه نظر منتقدان درست از آب درآمد که هیچ اعتمادی به وعدههای دولتمردان آمریکایی نمیشود.
ثانیا؛ تعبیر «تقریباً هیچ» از زبان رئیس وقت بانک مرکزی هم تعبیری خوشبینانه بود وگرنه برآیند برجام، نه تنها عائدی برای کشورمان نداشت بلکه روند مهندسیشده برای زدن خسارتهای بزرگ - هم به برنامه هستهای و هم اقتصاد و امنیت و پیشرفت ایران - بود.
ثالثا؛ بعید است بتوان به برخی ادبیات تلخ و زننده و خسارتآفرین، نام «تاکتیک مذاکراتی» با «ترفند روانشناسی برای کسب امتیاز» استفاده کرد. مثلا گفتن این جملات که «خزانه خالی است»، «آمریکا میتواند با یک بمب تمام توان دفاعی ما را نابود کند»، «(خطاب به شورای روابط خارجی آمریکا) اگر توافق نشود، مردم در انتخابات آینده تصمیم دیگری میگیرند، همانگونه که در سال 2005 اتفاق افتاد و موجب شد من هم بازنشسته شوم»، «هیچ توافقی بدتر از توافق نکردن نیست» (پوستر سفارشی وزارت خارجه به اسم 6 سینماگر)، «حتی اگر آمریکا از برجام خارج شود و تحریمها را برگرداند، ایران از برجام خارج نمیشود» (تضمین روحانی، بنابر اذعان فدریکا موگرینی) و...
رابعا؛ با همین فضاسازی غلط که جمهوریخواهان در آمریکا مخالف توافق هستند، به تله دموکراتها افتادند و توافقی فاقد «توازن، تضمین، و مکانیسم شکایت و پرداخت خسارت» را امضا کردند که پس از واگذاری امتیازات نقد و آنی از سوی ایران، تبدیل به کاغذپاره شده است.
عجیبتر اینکه کسی در تیم مذاکرهکننده نگفت وقتی قانون «اینارا» در کنگره تصویب و دولت را موظف به ارائه گزارشهای 90 روزه مبنی بر پایبندی ایران (برای ادامه تعلیق تحریمها) کرده، برجام در زمینه سرمایهگذاری و تعاملات تجاری - حتی کوتاهمدت - به چه دردی میخورد و همواره گروگان اخم و تخم آمریکاییهاست؟!
در حقیقت، در حالی که دولت روحانی با جنجال و هوچیگری در حال خلعید از مجلس شورای اسلامی در زمینه بررسی خردمندانه برجام بود، در آمریکا اجماع دموکراتها و جمهوریخواهان در هر دو مجلس نمایندگان و سنا بر این شد که با سختگیری بیشتر، امکان چانهزنی و فشار دولت آمریکا بر تیم مذاکرهکننده ایرانی را افزایش دهند و بنابراین آنچه پخت و پز شد، همین برجامی است که مایه عبرت آیندگان شده است.
با وجود این واقعیت، عجیب و سوالبرانگیز است که کارشناس سایت غربگرا مجددا از تیم مذاکرهکننده جدید میخواهد ملاحظات داخلی آمریکا را مدنظر داشته باشد (لابد مانند گذشته از خطوط قرمز منافع ملی عقبنشینی کند).