به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقالهای نوشت: اکنون که هیئت مذاکرهکننده برجامی کشورمان با حمایت همهجانبـه و یکپارچه مسئولان نظام برای حل اختلافات و احیـای برجام و لغو تحریمها مصمم است، همه باید از این هیئت حمایت کنند. وارد ساختن ایرادهای شکلی و لفظی و بازگشت به گذشته افراد و مواضع ضدبرجامی آنها در شرایط کنونی نه تنها مفید نیست بلکه زیانبار است. کسی انتظار زیر پا گذاشته شدن اصول و منافع و مصالح کشور و ملت بهخاطر رسیدن به توافق برای احیای برجام و لغو تحریمها را ندارد. هیئت مذاکرهکننده برجامی نیز به هیچ وجه چنین قصدی ندارد. تصمیم نظام اینست که با حفاظت از اصـول و آرمانها و منافع و مصالح کشور و ملت، اختلافات موجود حل شـوند، احیای برجام محقق شود و به لغو تحریمها منجـر گـردد. این، یک تصمیم درست است که جامعه ما امروز نیازمند آنست و مسئولان مذاکرات میتوانند با تدبیر و درایت و در نهایت عزت آن را محقق سازند.
نگاهی به صف مخالفین خارجی مذاکرات برجامی و مقایسـه همسـانی آنهـا بـا مخالفیـن داخلی این مذاکرات، نکته بسیار قابل تأملی را نشان میدهد که میتواند مایه عبرت باشد. یکی از تأملبرانگیزترین نکات مربـوط بـه ماجـرای برجام همین است که صهیونیستها و سـران ارتجـاع عـرب بـا برجام مخالـف بودنـد، اکنون نیز با احیای برجـام مخالفند و اصـولا آنها بودنـد که ترامپ را به خارج ساختن آمریکا از برجام تشویق کردند.
بخشی از مخالفیـن داخلـی بـرجـام نـیـز دقیقـا همین مسیر را همراه با مخالفیـن خارجی پیمودهاند و هم اکنون نیز همانند آنها با احیـاء برجام مخالفند. بهانهگیریهایی از قبیل اینکه چرا با نصب دوربینها در تأسیسـات کـرج موافقت کردهاید و چـرا از تحریمهـای برجامی سخن میگوئیـد، هرچند رنگ و لعـاب ظاهری خوبی دارند، ولی در باطن از جوهر همسویی با مخالفین خارجی احیای برجام برخوردارند هدف اصلی اینست که مانع رفع تحریمها شـوند. علـت اصلی اینست که ایـن هـر دو گروه از رفع تحریمهـا متضـرر میشـوند. مخالفان داخلـی احیاء برجام، همان کاسبان تحریم هستند حتی اگر چهره ظاهـری آنها چیز دیگری را نشـان دهـد و مخالفان خارجی برجام نیز با قدرتمند بودن و حل مشکلات بینالمللی جمهوری اسلامی ایـران مخالفند. طرفه اینکـهترامـپ هم بـا احیای برجـام و رفـع تحریمها مخالف است و این دو گروه، در این ماجرا با ترامپ همسـو و همداستان هستند. اگر هیچ دلیل دیگری بر درستی راهی که هیئت مذاکرهکننده برجامی انتخاب کرده اسـت غیر از همین همسوئی ترامپهای داخلی با دونالد ترامپ و ترامپهای خارجی وجود نداشت، همین همسـوئی برای اثبات ضرورت پیمودن این راه کافی بود؟
نویسنده این سرمقاله توضیح نداده که «احیای کدام برجام»؟ برجامی که آمریکاییها میگویند خروج از آن اشتباه بوده و موجب شتاب گرفتن برنامه هستهای ایران در کنار اهتمام به چارهاندیشی اساسی برای تحریمها شده؟ یا برجامی که ادعا شد «همه تحریمها در روز اول اجرای آن، بالمرّه (یکجا) لغو میشود و نه تعلیق»، اما برآیند آن در عمل موجب شد تحریمها دو برابر شود؟
ثانیا موضع نظام و مسئولان با نگاه پادوهای غرب و اشرافیت غربگرا، زمین تا آسمان تفاوت دارد. موضع نظام و مسئولان آن که حتی در محافل غربی نیز به اعتبار تجربه به عهدشکنی آمریکا تایید میشود، این است که هدف از برجام لغو تحریمها و انتفاع پایدار ایران بوده و نه تعلیق یک تحریم و یک برچسب و بازگرداندن آن با بهانه و برچسب دیگر.
موضع صریح نظام این است که آمریکا باید تضمین بدهد خباثت عهدشکنی و نقض توافق را تکرار نمیکند. اما در مقابل، نه دولت ترامپ بلکه دولت بایدن است که طابق النعل بالنعل دولت ترامپ میگوید نه حاضر است تضمین بدهد و نه راستیآزمایی لغو تحریمها را میپذیرد و اصرار دارد در همین اولین قدم، دستکم 500 تحریم پسابرجامی را که عملا انتفاع ایران از برجام را صفر میکند، دستنخورده نگه دارد. در این وضعیت، آیا نویسنده سرمقاله مذکور چه بداند و چه نداند، کارچاقکن دولت بایدن برای سرهمبندی دوباره توافق و بازگرداندن آمریکا به برجام و دسترسی دادن به مکانیسم ماشه (امکان بازگرداندن خودکار تحریمها بدون نیاز به شورای امنیت) نیست؟!
اما تعبیر کاسبان تحریم، واقعا کاسبتر از مدعیان اعتدال و اصلاحات، چه کسی را میتوان سراغ گرفت که هم (پس از شکست در فتنه 88) گرای تحریمهای فلجکننده را به دولت اوباما داده باشند، و هم با ژست قهرمان شکستن تحریمها از طریق مذاکرات، مصالح کلان ملی را پیش پای مطامع انتخاباتی خود قرار داده و پیشاپیش، دست طرف مذاکرهکننده ایرانی را در مذاکرات کذایی 92 تا 94 بسته باشند؟!