به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در روایات و زیارتنامهها به القاب و کنیههای حضرت فاطمه (س) استفاده فراوان شده است. زهراء، بتول، سیدة نساء العالمین و کوثر از القاب و ام ابیها کنیه مشهور اوست.
حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام یک نام رسمى داشت که همان فاطمه مى باشد. این نام را پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله و سلم هنگام تولد به امر خداوند براى دخترش برگزید که به معنای رانده شده از آتش و یا زنی که بچه خود را از شیر گرفته باشد، است.
برای بانو حضرت صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها) نامها و القابی است که برخی آسمانیاند و از سوی آفریدگار تعیین شده و بعضی از سوی برگزیدگان الهی تعیین شده است.
صد لقب از القاب حضرت زهرا (سلام الله علیها):
۱ـ سیدة نساء العالمین: بانوی بانوان جهانیان
۲ ـ انسیة الحوراء: انسان بهشتی
۳ ـ کوثر: صاحب خیر فراوان، صاحب فرزندان پر خیر
۴ ـ حانیة: دلسوز فرزندان
۵ ـ ممتحنة: آزمایش شده
۶ ـ کریمة: بزرگوار
۷ ـ رحیمة: با محبت ومهربان
۸ ـ شهیدة: شهید شده
۹ ـ عفیفة: پاکدامن
۱۰ ـ قانعة: کم توقع
۱۱ ـ رشیدة: کامل
۱۲ ـ شریفة: شرافتمند
۱۳ ـ حبیبة: دوست وبا محبت
۱۴ ـ محترمة: گرامی و مورد احترام
۱۵ ـ صابرة: پایدار
۱۶ ـ سلیمة: بی عیب ونقص
۱۷ ـ مکرمة: بزگوار وگرامی
۱۸ ـ صفیة: برگزیده
۱۹ ـ عالمة: دانشمند
۲۰ ـ علیمة: دانا
۲۱ ـ معصومة: نگهداشته شده از هر گناه
۲۲ ـ مغصوبة: کسی که حقش غصب شده
۲۳ ـ مظلومة: ستمدیده
۲۴ ـ میمونة: خوش یمن وبابرکت
۲۵ ـ منصورة: یاری شده، خداوند او را یاری کرده است
۲۶ ـ محتشمة: با حشمت و احترام
۲۷ ـ جمیلة: زیبا
۲۸ ـ جلیلة: بزرگ
۲۹ ـ معظّمة: بزرگوار، گرامی
۳۰ ـ حاملة البلوی بغیر شکوی: بلا کش نستوه بی شکوه و شکایت
۳۱ ـ حلیفة العبادة و التقوی: قسم خوردهی پرستش و پرهیزکاری
۳۲ ـ حبیبة الله: محبوب خدا
۳۳ ـ بنت الصّفوة: دخترِ برگزیده
۳۴ ـ رکن الهدی: پایهی هدایت
۳۵ ـ آیة النّبوّة: نشان نبوّت
۳۶ ـ شفیعة العصاة: شفاعت کنندهی گناهکاران
۳۷ ـ اُمّ الخیرة: مادر نیکوکاران
۳۸ ـ تفّاحة الجنّة: سیب بهشتی
۳۹ ـ مطهرة: پاکیزه شدن
۴۰ ـ سیدة: بانوی بزرگواری که سروری دارد
۴۱ ـ بنت المصطفی: دختر حضرت مصطفی (صلی الله علیه و آله)
۴۲ ـ صفوة ربّها: برگزیدهی پروردگار
۴۳ ـ موطن الهدی: جایگاه هدایت
۴۴ ـ قرّة العین المصطفی: نور چشم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
۴۵ ـ بضعة المصطفی: پارهی تن پیامبر (صلی الله علیه وآله)
۴۶ ـ مهجة المصطفی: خون زندگی و قلب مصطفی (صلی الله علیه وآله).
آخرین قطرات خون در قلب که موجب ادامهی حیات است
۴۷ـ بقیة المصطفی: بازماندهی حضرت رسول (صلی الله علیه وآله)
۴۸ ـ حکیمة: با حکمت و دارای فهم و ادراک حکیمانه
۴۹ ـ فهیمة: با فهم
۵۰ ـ عقیلة: خردمند
۵۱ ـ محزونة: غمگین
۵۲ ـ مکروبة: دل شکسته
۵۳ ـ علیلة: بیمار و مریض
۵۴ ـ عابدة: پرستنده
۵۵ ـ زاهدة: پارسا
۵۶ ـ قوّامة: شب زنده دار
۵۷ ـ باکیة: گریه کننده
۵۸ ـ بقیة النّبوّة: باز ماندهی پیامبری
۵۹ ـ صوّامة: بسیار روزه گیر
۶۰ ـ عطوفة: با عاطفه و محبّت
۶۱ ـ رئوفة: دلسوز و مهربان
۶۲ ـ حنّانة: غمخوار و با محبّت
۶۳ ـ بِرّة: نیکوکار
۶۴ ـ شفیقة: دلسوز و مهربان
۶۵ ـ إنانة: دردمند
۶۶ ـ والدة الصّبتین: مادر دو نوادهی پیامبر
۶۷ ـ دوحة النّبی: شاخسار پیامبر
۶۸ ـ نور سماوی: نور آسمانی
۶۹ ـ زوجة الوصی: همسر جانشین پیامبر
۷۰ ـ بدر تمام: ماه شب چهارده
۷۱ ـ غرّة غراء: سپید رویِ نورانی
۷۲ ـ درّة بیضاء: گوهر تابناک
۷۳ ـ روح أبیها: روان پدر بزرگوارش حضرت رسول (صلی الله علیه وآله)
۷۴ ـ واسطة قلّادة الوجود: حلقهی اتصال زنجیر هستی
۷۵ ـ درّة البحر الشّرف و الجود: درّ دریای شرافت و سخاوت
۷۶ ـ ولیة الله: دوست خدا و کسی که خدا او را، ولی قرار داده
۷۷ ـ سرّ الله: راز نهانی خدا
۷۸ ـ امینة الوحی: امین وحی الهی
۷۹ ـ عین الله: دیدهی خدایی
۸۰ ـ مکینة فی عالم السّماء: دارندهی جایگاه در عالم آسمان
۸۱ ـ جمال الآباء: موجب زیبایی پدران
۸۲ ـ شرف الأبناء: افتخار برای فرزندان
۸۳ ـ درّة البحر العلم و الکمال: درّ دریای دانش و کمال
۸۴ ـ جوهرة العزّ و الجلال: گوهر تابناک عزّت و بزرگوار
۸۶ ـ مجموعة الماصر العلّیّة: گرد آورندهی یادگارهای برین
۸۷ ـ مشکوة نور الله: چراغدان نور الهی
۸۸ ـ زجاجة: شیشه وچرغدان نور الهی
۸۹ ـ کعبة الآمال لأهل الحاجة: کعبه آرزوهای نیازمندان
۹۰ ـ لیلة القدر: شب قدر: طبق روایت منزلت حضرت زهرا (س) همانند "لیلةالقدر” است
۹۱ ـ لیلة مبارکة: شب با برکت (که همان شب قدر است)
۹۲ ـ ابنة من صلّت به الملائکة: دختر آن کس که فرشتگان به او اقتدا کرده و نماز خواندند
۹۳ ـ قرار قلب امّها المعظّمة: آسایش بخش دل مادر بزگوارش
۹۴ ـ عالیة المحلّ: بلند جایگاه
۹۵ ـ سرّ العظمة: راز بزگی وبزگواری
۹۶ ـ مکسورة الضلع: پهلو شکسته
۹۷ ـ رضیض الصّدر: سینه شکسته
۹۸ ـ مغصوبة الحق: کسی که حقش غصب شده است
۹۹ ـ خفی القبر: کسی که قبرش پنهان است
۱۰۰ ـ مجهولة القدر: قدر ناشناخته