به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، دبیر کل حزبالله لبنان در سخنرانیهای اخیر خود معادله جدید تا بازه زمانی ماه جاری(سپتامبر) در زمینه ترسیم مرزهای دریایی با رژیم صهیونیستی را پیش کشید؛ اینکه اگر لبنانیها از منافع منابع گازی میدان کاریش بهرهمند نشوند پس از این مهلت دیگران(اسرائیل) هم حق بهرهبرداری از آن را نخواهند داشت.
پس از این هشدار، حال پرسشهایی مطرح میشود با این مضمون که آیا در نهایت این پرونده منجر به وقوع یک جنگ جدید میان حزبالله و ارتش رژیم صهیونیستی میشود یا اینکه لبنانیها بهروش مسالمتآمیز میتوانند حقوقشان را احیا کنند.
در همین زمینه با محمدعلی حسن نیا، تحلیلگر مسائل لبنان به گفتوگو نشستیم و علت افزایش تنش میان رژیم صهیونیستی و حزبالله در مقطع کنونی را جویا شدیم.
دعوا ی اصلی که سبب شده حزبالله در آمادهباش قرار گیرد و تلآویو هم مانور نظامی برگزار کند دقیقاً بر سر چیست؟
موضوعی که در چند ماه اخیر به نقطه تقابل تبدیل شده میدان گازی کاریش است. سید حسن نصرالله در چندماه اخیر بارها درباره این میدان گازی صحبت کرد که آخرین صحبتهای او در مراسم سالگرد امام موسی صدر بود. تمام لبنانیها متفق هستند در خصوص ترسیم خطوط دریایی با رژیم صهیونیستی در حق این کشور جفا شده است. این نکته درستی است. با مروری بر تاریخ مذاکرات میبینیم خط معروفی که توسط آمریکاییها ترسیم شد که خط هوف(خط ۲۳) نام دارد بخش بزرگی از میادین گازی کاریش و قانا را از دست لبنانیها خارج کرده است و این به وادادگی دولتهای غربگرای حاکم بر بیروت برمیگردد.
خسارتی که امروز به مردم لبنان به علت دسترسی نداشتن به کاریش و قانا و بلوک ۸و۹ وارد میشود به دولت فؤاد سینیوره و سعد حریری برمیگردد. در زمان ترسیم خطوط، این افراد گزارش درستی به سازمان ملل در این زمینه ارسال نکردند و ۸۶۰کیلومترمربع از میادین گازی و نفتی لبنان در اختیار اسرائیلیها قرار گرفت. از سال۲۰۱۱ تاکنون مذاکرات انجام شده، سه دفعه میانجیگر عوض شده و هر سه دفعه هم میانجیگر آمریکایی بوده است. به همین دلیل نصرالله هشدار جدی به گروههای داخلی و رژیم صهیونیستی داده است.
در این مذاکرات لبنان چه خواستههایی دارد؟
طرفهای لبنانی دو دستهاند: یک دسته ۱۴مارسیها هستند که معتقدند همان خط ۲۳ را که سازمان ملل و آقای هوف مشخص کرده باید اجرا کنیم. اما بخش بزرگی از گروههای لبنانی ۸مارس و نمایندگان ثوره التشرین(تغییر) معتقدند خط۲۹ باید اصل باشد. آقای میقاتی هم در این افتضاحی که از قبل بر سر خطوط ترسیمی به وجود آمده سهم دارد. اینها برای اینکه مشکلات خودشان تحتالشعاع قرار گیرد میگویند همان خط ۲۳ را بپذیریم. اما گروه مقاومت و بهخصوص رئیس مجلس(نبیهبری) این مسئله را نپذیرفته و خط ۲۹ را ملاک میدانند. مقاومت هم پس از فرستادن سه پهپاد که یکی از آنها سالم برگشت و انتشار فیلمهایی از میدان گازی کاریش، آمریکاییها را به واکنش وادار کرد که حتماً میانجیگری انجام شود.
در حال حاضر میانجی همچنان آمریکا و آقای هوکشتاین است. او یک آمریکایی- اسرائیلی است که سه سال در ارتش اسرائیل خدمت کرده و زمانی هم مستشار نظامی آمریکا در بیروت بوده است. او طرحی را معروف به طرح «s» پیشنهاد کرده که میگوید میدان گازی کاریش در اختیار اسرائیل و ۸۰-۷۰ درصد از میدان گازی قانا در اختیار لبنان قرار گیرد. اصل دعوا میدان گازی کاریش است که مهم است. طرح مذکور مرز را به جای خطی مرسوم به شکل(s) انگلیسی ترسیم میکند.
هشدار نصرالله به چه دلیل بود؟
براساس توافق قرار بود هیچ کدام از طرفین(نه لبنان و نه اسرائیل) از این میدان استفاده نکنند تا تکلیفش مشخص شود. چندماه پیش بود کشتی یونانی وارد این منطقه شد و میخواستند به استخراج گاز از منطقه دست بزنند که با فرستادن پهپادهای حزبالله موضوع فعلاً متوقف شده است. لبنان خلأ قدرت دارد که اسرائیل دارد از آن بیشترین استفاده را میکند. اسرائیل میخواهد مذاکرات را معطل کند تا فرسایشی شود و استخراج نفت و گاز را داشته باشد.
رژیم صهیونیستی به اروپا وعده صادرات گاز را داده است؛ آیا امکان ارسال وجود دارد؟
بر اساس آماری که وجود دارد اروپا در سال نزدیک به ۱۲۰-۱۰۰میلیارد مترمکعب گاز مصرفی خود را فقط از روسیه وارد میکند. این رقم را اصلاً در میدانهای کاریش و قانا نداریم. به همین دلیل اروپاییها حتی فرانسویها علاقهای به ورود به عنوان میانجیگر ندارند. فرانسویها به سمت الجزایر تمایل دارند.