مخصوصا آنکه غالب کتابها مشتمل بر مجموعه مقالاتی است که الزاماً توالی نگارش آنها مانند ترتیب قرار گرفتنشان در کتاب نیست و ممکن است هر کدام در فضا و زمانی متفاوت نوشته شده باشند. دانستن موضوع کتابهای این سید بزرگوار و آگاهی از سطح آن میتواند مانع شود که از آن شود که با مشاهده یک تفاوت لحن توی ذوقمان بخورد و یا اینکه اگر جملاتی و عباراتی از یک کتاب را متوجه نشدیم سرخورده شویم.
صدای لطیف و آرامش بخش راوی روایت فتح را یادتان هست؟ اگر مجذوب جملات و ادبیات به کار رفته در آن هستید میتوانید با ورق زدن کتاب «گنجینه آسمانی» با آنها دیداری تازه کنید. شهید آوینی قریب صد و هفتاد اثر مستند ساخته است که ۶۳ تای آنها مجموعه روایت فتح است. اما گنجینه آسمانی که متن گفتارهای فیلمهای مجموعه روایت فتح است، متن گفتارهای چند برنامه دیگر را نیز در خود دارد. این برنامههای مرتبط با جنگ از اواخر سال ۱۳۷۰ و پس از فرمان مقام معظم رهبری مبنی بر تأسیس مؤسسه فرهنگی روایت فتح، ساخته شدند و سیدمرتضی آوینی حین ساختن یکی از همین برنامهها بود که در فکه به شهادت رسید.
شاید اگر راوی روایت فتح هم در برنامهاش فقط به توصیف صحنهها و بیان ارتباط آنها با یکدیگر پرداخته بود، خواندن دوبارهشان لطفی نداشت، اما اینچنین نیست. راوی سعی میکند با ذکر ماهیت تاریخی اتفاقات و ارزش آن در جهت اقامه قسط و عدل در سراسر جهان، عمق تاریخی صحنهها را ارایه کند و مخاطب خویش را همواره ناظر بر این اعماق نگاه دارد و با ذکر معانی اعتقادی اعمال و اتفاقات، همواره ارزش اعتقادی ماجرا را به مخاطب خویش گوشزد کند.
این کتاب شاید خوشخوانترین و سادهترین کتابی باشد که با نام سید شهیدان اهل قلم منتشر شده است. ضمناً بخشی از این کتاب با عنوان «شهری در آسمان» و «با من سخن بگو دوکوهه»، به صورت جداگانه منتشر شدهاند.
شهید آوینی در کتاب «مبانی توسعه و تمدن غرب» ابتدا به ارائه تعریفی از توسعه میپردازد و در ادامه آراء متفکران غربی را در این زمینه نقد میکند. او با آوردن شاهد مثالهایی از انحطاط خانواده و محیط زیست و… در تمدن غرب، پنبه توسعه یافتگی این جوامع را میزند. شهید آوینی در فصلهایی با عنوان «از دیکتاتوری پول تا اقتصاد صلواتی» و «و ما ادریک ما البانک؟» به بیان مباحثی درباره اقتصاد میپردازد. داشتن گوشه چشمی به سیستم آموزشی و نسبت آن با توسعه یافتگی و همچنین نقد مندرجات کتب تاریخ رسمی را که بر اساس اعتقادات غیرواقعی مورخان عصر جدید نگارش یافته از دیگر مباحث این کتاب است.
این کتاب برای آشنایی با نگاه شهید آوینی به غرب و تمدن آن بسیار مفید است و از طرفی به نوعی غایت و هدفی را که او برای جامعه اسلامی متصور است بیان میکند. با خواندن چند خط بالا و موضوعات مطرح شده در این کتاب احتمالا متوجه شدهاید که مباحث مطرح شده توسط آقا مرتضی تا چه حداز مسائل مبتلابه امروز ماست. شاید فساد سه هزار میلیارد تومانی باعث شود تا نگاه این شهید به بانک و شرکتهای چند ملیتی بیشتر به چشم بیاید!
خواندن نظرات شهید آوینی درباره غرب وقتی تکمیل میشود که آراء او درباره انقلاب اسلامی را به عنوان حرکتی تمدنی در برابر غرب بدانید. «آغازی بر یک پایان» مجموعه مقالات شهید آوینی درباره انقلاب اسلامی است. نویسنده در بخش اول به امام خمینی (ره) و ولایت فقیه میپردازد و در بخش دوم مسایل فرهنگی و اجتماعی مبتلا به انقلاب و نظام اسلامی را طرح و بررسی میکند. بخش سوم کتاب دو مقاله در مورد بوسنی و هرزگوین است. اما بخش چهارم در پنج مقاله به وضعیت معنوی جهان معاصر و حرکت باطنی انقلاب اسلامی در آن میپردازد.
کتاب آغازی بر یک پایان یکی از بهترین منابعی است که میتوان برای شناخت ریشه تحلیلها و نظریات شهید آوینی در باب غرب خواند. با خواندن آغازی بر یک پایان، به وضوح میتوانید از آبشخورهای نظریههای سینمایی این متفکر آگاهی پیدا کنید. همان نگاهی که شهید آوینی به انسان و جایگاه او در تناسبات امام و امت دارد و همچنین غایتی که برای انسان انقلابی و مومن متصور است، بن مایه تحلیلها و نظریات هنری اوست.
اگر تشنه نگاهی جدید، ناب و الهی به سینما هستید سه گانه آیینه جادو را از دست ندهید. شاید عجیب باشد که کتابی را که دو دهه پیش چاپ شده دارای نگاه نو و جدید بدانیم، اما این حقیقتی است که با خواندن این سه کتاب شما هم آنرا تصدیق خواهید کرد. شهید آوینی در جلد اول این کتاب –که در زمان خود او منتشر شد- به تامل درباره ماهیت سینما میپردازد و به دور از نگاه غربزده رایج، مسائل جدیدی را مطرح میکند.
طرح مباحثی درباره جذابیت در سینما، زبان سینما، سینما و اوقات فراغت و همچنین مقالاتی درباره سینما و تلویزیون مطالبی است که جلد اول آیینه جادو را تشکیل میدهد. از خصوصیات این کتاب این است که هم به درد عموم علاقهمندان سینما میخورد تا طعم نگاه خاص آوینی را بچشند و هم برای مخاطبان حرفهای سینما مفید است تا با خواندن مطالبی درباره مونتاژ و یا یک بحث مفصل در باب جنبههای گوناگون و ابعاد زیباییشناسانه فیلمسازی با نظر به جوهر و ذات سینما، راهی نو را در مسیر فیلم سازی خود بیابند.
تمام نقدهایی که سیدمرتضی آوینی در فاصله سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ بر فیلمهای سینمایی نوشته به اضافه دو سه مقاله سینمایی دیگر، جلد دوم کتاب آیینه جادو را تشکیل میدهد؛ کتابی که اولین بار در سال پس از شهادت او به چاپ رسید. این نقدها شامل اغلب فیلمهای مهم جشنواره نهم، دهم و یازدهم فجر میشوند. ضمن آنکه دو مقاله ابتدای کتاب هم با تأکید بر فیلمهای جنگی به نمایش درآمده در جشنواره هفتم نوشته شدهاند. البته در این کتاب نباید انتظار ساختار و حجم نقدهای سینمایی رایج را داشته باشید.
شاید یکی از جالبترین بخشهای این کتاب مقالهای با عنوان عالم هیچکاک است که نویسنده با ارائه تفسیری جامع و استثنایی درباره ویژگی فیلمهای آلفرد هیچکاک، نسبت سینما و ادبیات در آثار او، معنای راز در قصههایی که او تعریف میکند و مفهوم گناه، ترس، وسوسه و معما در آثار او را بیان میکند.
جلد سوم آیینه جادو برای اولین بار در سال ۱۳۷۸ به چاپ رسید و با انتشار آن کار گردآوری و تنظیم نوشتهها و گفتههای سینمایی مرتضی آوینی به پایان رسید. این کتاب باقیمانده آثار تألیفی، همچنین سخنرانیها و مصاحبههای مؤلف را دربردارد.
«سینما، مخاطب» عنوان مطلبی از این کتاب است که حاوی متن سخنرانی مؤلف در سمینار بررسی سینمای پس از انقلاب و پاسخهای کتبی به نامههای اعتراضآمیزی است که از سوی جریان غربزده سینما در همان سمینار خطاب به سخنران نوشته شده بودند. این پرسش و پاسخها علاوه بر آنکه جذاباند نوعی جمعبندی آخرین عقاید آن شهید درباره سینما، روشنفکری، عرفانزدگی و هنر مدرن محسوب میشوند.
لحن شهید آوینی در مقالات کتاب حلزونهای خانه به دوش کمی متفاوت است و کلمات و عبارات هم پیچدگی برخی کتابها را ندارد. همین امر هم موجب شده است تا این کتاب یکی از پر مخاطبترین آثار این شهید باشد که البته در این امر نباید موضوع کتاب را نیز کم اثر دانست. نویسنده در این کتاب به جنگی تمام عیار با روشنفکران وادی فرهنگ و هنر برخاسته و با مقالات و یا جوابیههایی که به برخی نوشتههای آنها داده این قشر را رسوا کرده است.
شهید آوینی خودش میگوید: «من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران و روشنفکران آشنا نیستم؟! خیر من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم. من سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام، به شبهای شعر و گالریهای نقاشی رفتهام، موسیقی کلاسیک گوش دادهام. ساعتها از وقتم را به مباحث بیهوده درباره چیزهایی که نمیدانستم گذراندهام. من هم سالها با جلوهفروشی و تظاهر به دانایی زیستهام. ریش پروفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام».
پس عجیب نیست کسی که با ادا و اطوارهای روشنفکری آشناست و چم و خم رفتارهایشان را میشناسد بتواند نقدی جانانه بر آنان داشته باشد. نقدهای شهید آوینی در این کتاب به شدت خواندنی است چرا که هنوز هم با همین مطالب میتوان جواب روشنفکرها را داد و به ریش نداشتهشان خندید!
اگر کسی خیلی اهل سینما نباشد شاید کمی دلگیر شود که چرا شهید آوینی فقط به سینما پرداخته است. اما اینطور نیست و کتاب «رستاخیز جان» دلیلی بر این مدعاست. این کتاب از میان مجموعه مقالاتی است که در سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۱ در حوزه هنر و ادبیات و فرهنگ نگارش یافته و در مطبوعات به چاپ رسیدهاند، گزینش شده است. این کتاب شامل چهار بخش است. بخش اول به ادبیات و زبان فارسی اختصاص یافته است.
بخش دوم کتاب، سه مقاله در حوزه فرهنگ را در خود جای داده است. شهید آوینی طی دو مقاله این بخش به بحث تهاجم فرهنگی پرداخته است. بخش سوم شامل سه مقاله در مورد همهگیرشدن رسانههای جمعی جدیدتر نظیر ویدئو و ماهواره است و مقاله معروف «انفجار اطلاعات» در این بخش قرار دارد. بخش چهارم، دو مقاله متفاوت را در خود جای داده است؛ یکی در مورد وضع تئاتر در مواجهه با سینما و تلویزیون، آیا تئاتر زنده میماند و دیگری که کتاب با آن به پایان میرسد منشور تجدید عهد هنر؛ پیام امام خمینی در تجلیل از هنرمندان متعهد.
شهید آوینی در کتابی دیگر هم به هنرهایی غیر از سینما پرداخته است. «انفطار صورت» شامل شش مقاله همراه با دو یادداشت ناتمام درباره هنرهای تجسمی است و احتمال به مذاق دستداران گرافیک خوش خواهد آمد. دید کلی که بر تمام مقالات کتاب سایه انداخته، نگاهی تأویلی بر هنر گرافیک، مبانی، سیر تاریخی و ماهیت آن است. نویسنده معتقد است هنر با سفارش میمیرد و در عین حال بر آن است که هنر گرافیک ماهیتا سفارشپذیر است. توضیح این پارادوکس، در مقاله دوم کتاب آمده است که عنوان آن گرافیک و انقلاب اسلامی است. آخرین و مفصلترین مقاله کتاب، نقاشی برای نقاشی است که در آن، نویسنده به تبیین آفاق نقاشی نوین میپردازد. بدیهی است که این کتاب بیشتر به درد مخاطبان حرفهای هنرهای تجسمی میخورد.
شهید آوینی در این کتاب مرورى بر مبانى حاکمیت سیاسى در اسلام دارد. کتاب حاصل گردآورى پارهاى دست نوشتهها از شهید سید مرتضى است که پیرامون موضوع ولایت فقیه و حاکمیت سیاسى در اسلام به رشته تحریر درآمده است. این مقالات در زمان حیات شهید، در مجله اعتصام منتشر شده است و براى اولین بار توسط مؤسسه فرهنگى هنرى شهید آوینى به صورت این کتاب به چاپ رسیده است.
بخش اول به بحث رای اکثریت، بخش دوم به آزادی عقیده و بخش سوم به مساوات اختصاص دارد. نویسنده در خلال این مباحث یک دوره مبانی مشروعیت در حکومت اسلامی را مرور میکند و برخی شبهات موجود را جواب می¬دهد. حتما تعجب نخواهید کرد اگر بگوییم که متن کتاب کمی سنگین است و خیلی مناسب خواندن جلوی تلویزیون یا در مترو و اتوبوس نیست!
این کتاب از آن جهت اهمیت دارد که شهید آوینی خود از میان نوشتههایش آن را گلچین کرده و به دست انتشار سپرده است. از لحاظ موضوعی نیز گرچه مقالات به ظاهر پراکنده مینمایند، اما میتوان آنها را در دو بخش دستهبندی کرد. بخش نخست، مجموعه سه مقاله است که به فهم و تفسیر عالم غربی در وجوه گوناگون آن پرداخته و بخش دوم، از چهار مقاله با موضوع شعر تشکیل شده است و در آن، عالم اشراقی و دینی که در این عرصه از ادبیات جلوهگر است، تبیین گردیده است.
کسانی که سنشان قد میدهد حتما به خاطر دارند که چطور در سالهای ابتدایی دهه هفتاد کشور ژاپن بعنوان یک الگوی دست یافتنی از توسعه یافتگی مطرح و حتی عبارت ژاپن اسلامی نقل محافل بود. شهید آوینی در مقاله سرزمین آفتاب که در کتاب فردایی دیگر منتشر شده است به تحلیل ویژگیهای قومی مردم ژاپن که آنها را برای بسط تمدن غربی در سرزمین خود و پذیرش همهجانبه آن آماده کرده و موجبات توسعه شگفتانگیز اقتصادی و تکنولوژیک آن را فراهم آورده است میپردازد.
باید بر این نکته تاکید کرد که مقالات بخش اول این کتاب دارای عبارات و اصطلاحاتی ثقیل است که، چون نویسنده در این کتاب به آرای متفکران غربی –مثل یونگ- اشارات و نقدهایی داشته است، ناگزیر می¬نماید. به هر حال این کتاب برای خواندن نیاز به کمی ورزش و آمادگی ذهنی دارد.
فتح خون شهید آوینی فضایی کاملا متفاوت با دیگر آثار او دارد و تنها کمی به متنهای او در روایت فتح –کتاب گنجینه آسمانی- پهلو میزند. نویسنده که در این کتاب خود را راوی میخواند هم حوادث و اتفاقات را روایت میکند و هم با عبور از ظاهر سعی میکند به باطن حوادث هم نقبی بزند. در ده فصل، از هنگام شهادت امام حسن مجتبی (ع) در چهل و نهمین سال هجرت رسول الله تا دهم محرم شصت و یک هجری و عجیب است که نوشته با شهادت عباس بن علی (ع) نیمه تمام مانده است. شهید آوینی فصل آخر کتاب را با شهادتش نوشت.
فتح خون این فرصت را به خواننده میدهد که از منظری جدید و با روایتی عاشقانه و عارفانه نگاهی دوباره به حماسه کربلا بیاندازد. کتاب خوشخوان و روان است و میتواند برای همه خوشایند باشد.