آخرین اخبار:
کد خبر:۱۰۳۱۶۲۴
تیمور آقامحمدی در گفتگو با خبرگزاری دانشجو:

چطور می‌شود نویسنده‌ای را که در صف نان ایستاده، به پشت میزِ نوشتن برگرداند؟

یک نویسنده در خصوص اهمیت معیشت در قوت و ضعف آثار گفت: چطور می‌شود نویسنده‌ای را که در صف نان ایستاده، به پشت میزِ نوشتن برگرداند؟ آیا هنگامی که او برای بقای خود می‌کوشد، می‌تواند کاری برای جامعه بکند؟

چطور می‌شود نویسنده‌ای را که در صف نان ایستاده، به پشت میزِ نوشتن برگرداند؟گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو ـ مهدیه سهرابی؛ امروزه به شغل نویسندگی نمی‌توان به عنوان محلی برای کسب درآمد نگاه کرد حتی نویسندگی می‌تواند شغل دوم و سوم حساب شود. همین نگاه سطح پائین به نویسندگی نتیجه‌ای جز پایین آمدن سرانه مطالعه در جامعه و عدم رشد ذهن‌ها را نخواهد داشت و کم شدن شعاع دایره کلمات را به همراه خواهد داشت. نوجوانان با آنکه حرف‌های زیادی در دل دارند، ولی ذهن پرورش یافته‌ای برای تولید کلمه و ادبیات در این صورت نخواهند داشت. در همین راستا با تیمور آقا محمدی نویسنده و منتقد ادبی به گفتگو نشستیم.


تیمور آقامحمدی نویسنده کتاب «رونی یک پیانو قورت داد» در خصوص مهم‌ترین ویژگی که یک رمان نوجوان باید داشته باشد تا نوجوان را مخاطب خود کند گفت:« به نظرم مهترین ویژگی هر اثر هنری ایجاد یک تجربه حسی قوی است. احتمالاً مخاطب امروز مشابه خیلی از شخصیت‌ها و ماجرا‌های کتاب ما را یا در زندگی خود تجربه کرده یا پیشتر در جایی خوانده و دیده، چیزی که او را وامی‌دارد تا به سراغ رمان بیاید، توقع یک تجربه حسی قوی و متفاوت است. نویسنده‌ای موفق است که مخاطب را درگیر یک حس جدید و عمیق بکند. از این روست که نویسنده‌ای مثل نیل گیمن داستان را این‌طور تعریف می‌کند: «ور ور ور یک اتفاق مهم ور ور ور»، چون می‌داند آن اتفاقی که ارزش یک داستان را داشته باشد توام است با یک تجربه حسی و بقیه صفحات پیش و پسِ آن زمینه‌سازی است. کمتر نویسنده‌ای پیدا می‌شود که اصول ابتدایی یا حرفه‌ای داستان‌نویسی را به‌نوعی بلد نباشد، اما آن‌هایی در این رقابت برنده‌اند که دست مخاطب را به گرمی می‌فشارند و به جهان صمیمی و احساسی خود می‌برند. خواننده ارتباطش را با جهان پیرامون برای لحظات و ساعاتی قطع می‌کند و مغروق یک اثر ادبی و هنری می‌شود و این تمام آن چیزی است که یک آفرینشگر در پی آن است؛ فراگرفتن دیگری در خدمت متن.»
وی با اشاره به نقاط ضعفی که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان وجود دارد بیان کرد:« مسأله اصلی جایگاه روایت است. در هر متن روایی با شش رکن سر و کار داریم: مؤلف تاریخی، مؤلف پنهان، راوی، روایت‌نیوش، خواننده پنهان و خواننده تاریخی. زمانی که مؤلف تاریخی در جهانی دور و دورتر از خواننده تاریخی قرار بگیرد، ناخواسته مؤلف پنهان در اثر، راوی، روایت‌نویس و خواننده پنهان در متن هم دستخوش این تغییر و آسیب می‌شوند. چشم اسفندیار داستان کودک و نوجوان فارسی، بی‌زبانی و اختلال در هم‌آوایی خالق (نویسنده) و معناآفرین (خواننده) است. مخاطب امروز وقتی اثری را دست می‌گیرد و خود را با معنای آن غریبه می‌بیند ناامید شده و به‌مرور ارتباطش را با تولیدات داخلی کم و کمتر می‌کند. بر ماست که در کنار کودکان و نوجوانان، این سرمایه‌های اصلی ادبیات قرار بگیریم و با هم به گفتگو بنشینیم نه این‌که ما بگوییم و آن‌ها صرفاً بشنوند؛ چرا که مخاطب در روند خوانش، مطالعه‌گر صرف نیست و بلکه در بخشی از امر نوشتن که همان معناسازی است، مشارکتی فعال دارد.»

چطور می‌شود نویسنده‌ای را که در صف نان ایستاده، به پشت میزِ نوشتن برگرداند؟
نویسنده کتاب «مادربزرگ پیام مرده» در خصوص اهمیت معیشت نویسنده بر کیفیت آثار گفت:« چطور می‌شود نویسنده‌ای را که در صف نان ایستاده، به پشت میزِ نوشتن برگرداند؟ آیا هنگامی که او برای بقای خود می‌کوشد، می‌تواند کاری برای جامعه بکند؟ نوشتن با ذهنی آسوده و کلنجار رفتن با روحی خسته و پرتنش کجا! درست است که خلاقیت هیچ‌وقت در گیر و دار این حرف‌ها نبوده و هر کجا و هر وقت کسی سراغش را به درستی گرفته، ناامیدش نکرده، اما آیا به‌راحتی می‌توان نویسنده دلزده را سر حال آورد؟ چند روز پیش فیلم سینمایی «مجبوریم» ساخته رضا درمیشان و «دختر و عنکبوت» اثر برادران زورشر را دیدم، یکی از ایران و دیگری از سوئیس. فارغ از هر نوع مقایسه هنری، فقط به کیفیت دغدغه شخصیت‌های آن اندیشیدم، یکی در غم نان و نجات جان و آن یکی در غم تنهایی و بی‌علاقگی. معیشت در همه‌چیز یک اثر هنری، از فرم تا محتوا مؤثر است.»

تیمور آقا محمدی درخصوص این که چرا تمایل مخاطب به آثار ترجمه‌ای بیشتر است بیان کرد:« یک‌بار در جایی گفتم که این یک مقایسه نادرست است. نمی‌شود ما را با همه جهان سنجید، یک کشور در برابر ۱۹۷ کشور! چنین چیزی منصفانه نیست. با این‌که همچنان فکر می‌کنم شکافی بین نویسنده و مخاطب وجود دارد و باید اعتمادسازی بیشتری در این زمینه صورت گیرد؛ معتقدم اوضاع ما در یک نسبت کلی بین آثار خارجی و ایرانی چندان هم بد نیست. ما نویسندگانی داریم که در طراز جهانی می‌نویسند، جوایز مهمی کسب کرده‌اند و نامزد معتبرترین جوایز بین‌المللی هم شده‌اند. آثار آنان در مواردی شگفت‌انگیز و باعث افتخار بوده است که اگر به درستی معرفی و تبلیغ شود، راهی برای آشتی با مخاطب امروز باز خواهد کرد.»

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار