به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، سایت حق العمل کار عصر ایران در نوشتهای با عنوان «پرهیز رئیسی از تسلیت درگذشت ملکه؛ سیاسی، تاریخی یا واکنشی؟»، مینویسد: «صحبت از عرف دیپلماتیک است نه سوابق سیاسی و کافی است به یادآوریم 8 سال پس از پایان جنگ ایران و عراق صدامحسین رئیسجمهوری وقت عراق راهاشمی رفسنجانی برای شرکت در سازمان کنفرانس اسلامی به تهران دعوت کرد.
مقامات جمهوری اسلامی ایران درباره درگذشت ملکه انگلیس سکوت کردهاند و هر چند دو کشور ایران و انگلستان رابطه دارند و بریتانیا یکی از طرفهای مذاکرات احیای برجام با ایران است و بر خلاف ایالات متحده، تهران هیچگاه از گفتوگوی مستقیم با لندن تن نزده، اما ابراهیم رئیسی رئیسجمهور پیام تسلیتی نفرستاده و حتی دفتر او نیز مبادرت به صدور اطلاعیهای با مضامین تشریفاتی در اینباره نکرده است حتی با مضمونی طعنهآمیز.
این سکوت و پرهیز برای ناظران و رسانههای خارجی قابل توجه بوده است. احتمالا تصور خواهد شد با توجه به نقش محوری لندن در تحریمهای فلجکننده علیه ایران در 10 سال اخیر که اقتصاد ایران را دچار رشد صفر تا یک درصدی کرده و انفعال در قبال دونالد ترامپ در حالی که رئیسجمهوری اعتدالگرای قبلی ایران دست دوستی به جانب اروپا دراز کرده بود یا به خاطر سابقۀ استعماری بریتانیا و ذهنیت منفی 200 ساله که حتی آخرین پادشاه ایران نسبت به انگلستان داشت، اگر رئیسجمهوری کنونی ایران پیام صادر میکرد غیر عادی بود نه سکوت آقای رئیسی و پرهیز او. اما در این یادداشت صحبت از عرف دیپلماتیک و دست کم تعارفات و پروتکلهاست. برای آن که به یادآوریم تشریفات و اقتضائات چگونه خود را تحمیل میکنند کافی است به یادآوریم 8 سال پس از پایان جنگ ایران و عراقهاشمی رفسنجانی رئیسجمهوری وقت ایران که دردوران جنگ علیه عراقِ صدام حسین جانشین فرمانده کل قوا بود همان صدامحسین را به عنوان رئیسجمهوری عراق (در پیامی که علیرضا مرندی وزیر بهداری به بغداد برد) برای شرکت در سازمان کنفرانس اسلامی به تهران دعوت کرد و شاید بتوان حدس زد که محمد خاتمی رئیسجمهوری بعدی ایران- میزبان اجلاس- خداخدا میکرده صدام نیاید و البته نیامد! از منظر دیپلماتیک و نه سیاسی و تاریخی، اما این اجتناب را میتوان واکنش جمهوری اسلامی ایران به نوع مواجهۀ دربار و دولت بریتانیا به درگذشت امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران در 14 خرداد 1368 در 31 سال و سه ماه قبل دانست. چون آنها نیز سکوت کردند و تسلیت رسمی نفرستادند.
آن سکوت و پرهیز به خاطر فضای خاص پس از فتوای امام خمینی برای قتل سلمان رشدی نویسندۀ انگلیسی هندیتبار بود که دولت بریتانیا برنتافت».
صرف نظر از جنایات انگلیس (کودتا، اشغالگری، غارت منابع ملت ایران) در قبل از انقلاب و یا حتی یک دهه قبل، آنچه نویسنده از قلمانداخته، خباثتها و دشمنیهای پایان ناپذیر رژیم سلطنتی انگلیس علیه ملت ما در همین ده پانزده سال گذشته است. از مشارکت در راهاندازی فتنه سبز و حمایت از گروهکهای تروریستی مثل ریگی و تندر، تا میزبانی رسانههای معاند، حمایت از تحریمهای آمریکایی، همراهی با جریان ترور دانشمندان ایرانی، کارشکنی در اجرای برجام، توقیف نفتکش ایرانی در جبلالطارق و... که سیاههای طولانی را شامل میشود؛ بنابراین غربگدایان باید خوشحال باشند که دولت جمهوری اسلامی ایران، هنوز مرگ ملکه بدنام انگلیس را تبریک نگفته است.