گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، حضور پررنگ دختران در دانشگاهها میطلبد تا بخشی از فعالیتهای تشکلهای دانشجویی نیز رنگ و بوی دخترانه به خود بگیرد؛ اما اینکه دختران چقدر توانسته اند در هسته مردانه تشکلها برای خود جای پا باز کنند و به تبع آن پیگیری مطالبات زنان و دختران را در اولویت فعالیتهای تشکلی قرار دهند مسئلهای است که باید مورد واکاوی قرار بگیرد.
شواهد امر نشان میدهد که امروز دختران حضور نمایشی و ویترینی در عرصه تشکل دانشجویی را برنمی تابند؛ از این رو به نظر میرسد که این طیف از فعالین دانشجویی در قدم نخست باید جایگاه خود را در عرصه تشکل دانشجویی بیابند تا در قدم بعدی بتوانند نقش خود را در مسیر آرمان خواهی و مطالبه گری جنبش دانشجویی به خوبی ایفا کنند.
با این اوصاف؛ «خبرگزاری دانشجو» به منظور بررسی میزان تاثیرگذاری فعالیتهای دختران در تشکلهای دانشجویی در پیگیری و مطالبه گری مسائل زنان در قالب ویژه برنامه ۱۶ آذر با زینب شوندی، دبیر واحد خواهران اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل و زینب مهدوی مسئول خواهران انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و نماینده دفتر تحکیم وحدت به گفتگو پرداخته که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید:
دانشجو: در صحبتهای فعالین دانشجویی و فرهنگی در مورد الگوی سوم زن زیاد بحث میشود تعریف شما از الگوی سوم زن چیست و چرا این واژه به یک کلیدواژه پرتکرار تبدیل شده است؟
شوندی: در طول تاریخ برای تعریف هویت زن عموما با یک جلوه مردسالارانه مواجه بوده ایم به گونهای که معدود تمدنهایی را میتوانیم پیدا کنیم که تجربه زن سالاری داشته باشند و ما اگر به کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت رجوع کنیم متوجه میشویم که تنها تمدنی که جلواتی از برتری دادن به زن در آن وجود دارد تمدن مصر است و آن هم اصلا تمدن موفقی نبوده و نتوانسته خود را بازتولید کند.
جایگاه زن در تمدن یک روضه پر غصه است یعنی از اول تاریخ که نگاه میکنیم اتفاقاتی که در حوزه زن افتاده دل هر انسان منصفی را به درد میآورد؛ اما با ظهور ادیان آسمانی و به ویژه دین اسلام جلوات روشنی از تعریف زن ارائه میشود به گونهای که از مرحله زنده به گور کردن دختران به مرحلهای میرسیم که امام موسی کاظم (ع) پاسخ به سوالات علمی را به دخترشان حضرت معصومه (س) ارجاع میدادند. با این اوصاف میتوان گفت که اسلام جهش خیلی قابل توجهی را در نوع نگاه به زن رقم زده است.
تعریفی که از زن در تمدن اسلامی ارائه شده باید خود را مدام بازتولید و تکامل ببخشد؛ از این رو اولین چالشی که در طول تاریخ معاصر ایران در حوزه زنان به طور جدی مطرح میشود حق رای زنان بوده که در مجلس شورای ملی با مخالفت آیت الله مدرس و موافقت جریان روشنفکر مواجه میشود و خیلی جالب است که همان جا هم امام خمینی (ره) میگوید ما با حق رای زنان هیچ مشکلی نداریم، ولی این طرحی که در مجلس شورای ملی مطرح شده داری یک ماهیت منفعت طلبانه و سیاسی است و زنان مسئله آن نیستند.
مسئله هویت زن به قدری چالش برانگیز است که از بتدای تاریخ در مورد آن دعوا بوده و حتی در طیف اسلام گرا و مذهبی هم در این رابطه به به یک یگانگی و گفتمان مشترک نمیرسیم و در تمدن غرب نیز تعاریفی که در یونان باستان، رنسانس و پست مدرنسیم در مورد زن وجود دارد با هم متفاوت است به گونهای که در دورهای زن را کفر مطلق میدانستند و در دورههای بعد تعاریف دیگری در این خصوص ارائه شده. همچنین در تعریفی که تمدن شرق از هویت زن ارائه داده زن یک موجود پشت پرده است که در مرکز مسائل نیست و در بهترین حالت دارای یک چهره رمانتیک است. مثلا در تمدن هند یک نگاه ریاضتی نسبت به زن وجود داشته و او فاقد جایگاه انسانی بوده چه برسد به اینکه برای او حضور اجتماعی قائل شوند.
تکثر آراء و افکار در مورد مسئله زنان باعث شده که زنان هیچ وقت نتوانند رو به جلو حرکت کنند، چون وقتی که یک زن میخواهد وارد اجتماع شود در همان قدم اول با سوالات و ابهامات زیادی مواجه میشود و این ابهامات او را از حرکت بازمی دارند. با این اوصاف آشفتگیهای تمدنی و تاریخی که در بستر تحولات وجود دارد وقتی به انقلاب اسلامی میرسد شکل عینیتر و مدرن تری از مسئله حضور زن در اجتماع به خودش میگیرد و ما میبینیم از اوایل انقلاب تاکنون شخصیتها و وقایع برای تعریف زن به کمک میآیند. مثلا در جریان سخنرانیهای امام خمینی (ره) در اوایل انقلاب زنان زیادی در این سخنرانیها شرکت میکردند از این رو عدهای نزد امام رفتند و گفتند که زنان در این سخنرانیها اذیت میشوند چرا سخنرانیها را مردانه نمیکنید؟ امام در پاسخ به این افراد میگوید شما باید کاری کنید که امکان حضور زنان به نحوی که مشکلی نداشته باشند فراهم شود نه اینکه از اساس صورت مسئله را پاک کنید.
حضور موثر زنان در تسخیر لانه جاسوسی و یا یک شکل گیری شخصیتهایی مانند طاهره دباغ و حضور او در تیم حامل پیام امام خمینی (ره) برای گورباچف نشان دهنده رویه جمهوری اسلامی در حوزه زنان است.
چالش که وجود دارد این است که زن باید زن خانه دار باشد یا زن فعال اجتماعی؟ رهبر معظم انقلاب در این رابطه تکلیف خودشان، جمهوری اسلامی و همه زنان را مشخص کرده اند و گفته اند که فعالیت اجتماعی اینجور نیست که برای زنان یک انتخاب باشد بلکه یک ضرورت است؛ ولی جنس فعالیت اجتماعی برای هرکسی باید متناسب با شرایطش بررسی شود. رهبری بارها گفته اند ما زن را مجبور به انجام فعالیتهای اجتماعی نمیکنیم، اما هرگز هم برای فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی او ممنوعیتی قائل نمیشویم.
دانشجو: برخی خانم دباغ را در فضای انقلاب استثناء میدانند با این وجود آیا خانم دباغ میتواند نماینده خوبی برای مفهوم الگوی سوم زن باشد و از طرفی آیا معرفی الگوی سوم زن به خوبی انجام شده است؟
مهدوی: خانم دباغ امثال او به نوعی استناء بودند و شرایط ویژهای داشتند. در واقع زنانی مانند خانم دباغ توانایی پیگیری کارهای داخل و بیرون از خانه را داشته اند و از طرفی خانم دباغ به طور ویژه مورد حمایت خانواده و همسرشان بوده است. به زعم بنده دلیل اینکه ما نتوانسته ایم برای زنان الگوسازی کنیم این است که ما از یک سو هویت زنانه را متوجه نشده ایم و درک نکرده ایم و از طرفی نخواسته ایم این الگو سازی صورت بگیرد و به سایر بانوان تعمیم داده شود. مضاف بر این کم کاریهای برای الگوسازی خانم دباغ صورت گرفته و این در حالی است که در خانم دباغ حتی یک سری ویژگیهای جذاب برای جوانان و نوجوانان وجود دارد.
ما باید الگوهای سوم زن را در نسبت با سایر زنان معرفی کنیم؛ چون وقتی ما میگوییم همه زنان باید مانند خانم دباغ باشند ممکن است شرایط خانوادگی و محیطی یک زن ایجاب نکند که مانند خانم دباغ به ایفای نقش بپردازد؛ از این رو سرخورده میشود و خود را کنار میکشد.
دانشجو: شاخصهای الگوی سوم زن به چه شکل قابل تعریف و تعمیم است؟
مهدوی: ما در شناخت خانم دباغ و اشاعه فرهنگ او کم کاری کرده ایم چه برسد به اینکه بخواهیم از او الگوسازی کنیم و یا بخشهایی از زندگی او را به بقیه زنان تعمیم بدهیم. بحثی که در الگوی سوم زن وجود دارد این است که هر زنی بتواند متناسب با شرایط و موقعیتی که دارد کاری را که باید و میتواند، انجام دهد و به فعالیت اجتماعی بپردازد؛ اما لزوما فعالیت اجتماعی یک زن فعال انقلاب اسلامی این نیست که یک زن شاغل و یا یک زن خانه دار خیلی خوب باشد؛ بلکه یک زن باید بداند که میتواند ورای اینکه در جایی استخدام شود فعالیت اجتماعی داشته باشد و جامعه باید این مسئله را درک کند.
ما در اوایل انقلاب زنانی داشتیم که مانند مردان در جبهه و خط مقدم حضور مییافتند و یا در پشت جبهه فعالیت میکردند؛ اما امروز ما گاها زمینه رشد زنان را فراهم میکنیم؛ اما درک جامعه مردان به آن اندازه نیست که اجازه دهد که تعادل برای فعالیت اجتماعی زنان برقرار شود. با این اوصاف ما امروز نیازمند الگوی دوران دفاع مقدس هستیم؛ اگر چه شرایط کشور جنگی نیست.
دانشجو: به نظر شما خلاءهای نظری پیرامون زنان چقدر در پیدایش حوادث ماههای اخیر در کشور موثر بوده است؟
شوندی: خلاءهای نظری پیرامون زنان بیانگر کم کاری جبهه انقلاب اسلامی است. سوال بنده این است که الگوی سوم زن چقدر جریان سازی شده و چقدر کتابهای درسی ما به الگوی سوم زن اختصاص یافته است. به زعم بنده الگوی سوم زن مقولهای نیست که صرفا مختص به زنان باشد؛ بلکه باید برای آحاد جامعه درونی شود. ما در فرآیند جامعه پذیری نقاط روشنی در گفتمان انقلابی اسلامی داریم، ولی آنها را در پستوها و در سطح نخبگانی نگه داشتیم و هیچ وقت سعی نکردیم این نقاط روشن را به مشی و مرام تربیتی تبدیل کنیم تا افراد بعد از گذراندن سیکلهای آموزشی وقتی به نقطه جوانی رسیدند اولین چالش ذهنی آنها این نباشد که من اگر بخواهم آزاد باشم باید بی حجاب باشم.
حجاب، اصلیترین عامل اغتشاشات اخیر بود و این در حالی است که این فریضه عریانترین نماد حمایت جمهوری اسلامی از مسئله حضور اجتماعی زنان به شمار میرود و از طرفی یکی از فلسفههای جدی حجاب این است که اسلام معتقد است زن باید در جامعه ظهور و بروز داشته باشد پس برای بهتر شدن این فعالیت مفهومی با عنوان حجاب و پوشش تعریف شده است. با این اوصاف اگر قرار بود زن در پستو بماند و صرفا فضای خانه محل فعالیت و میدان عملیاتش باشد هیچ وقت این همه روی قوانین حجاب و ارتباط با نامحرم صحبت نمیشد.
تصویر اشتباهی که از حضور اجتماعی زنان وجود دارد این است که ما عموما در صدا و سیما و رسانهها زنان شل حجاب را به عنوان زنان موفق در فعالیتهای اجتماعی معرفی میکنیم؛ مثلا آنچه که به ما نشان داده میشود این است که یک خانم مهندس قطعا چادر ندارد؛ بنابراین تعریفی که از مسئله زنان شده بین حضور اجتماعی زنان و حجاب یک دوگانه ایجاد کرده و شکستن این هیمنه واقعا سخت است. ما قائل به این هستیم که درصد قابل توجهی از دخترانی که با اعتراضات همراه شدند سوال داشتند و بخش جدی از این سوالات هم این است که در بدنه جمهوری اسلامی چند نفر زن موفق را میبینیم که مسئولیت جدی داشته باشند و یک رویکرد ساده انگارانه هم وجود دارد که بر اساس آن فلان وزیر زن در فلان کشوراروپایی را سر دست میگیرند و از آن به عنوان یک نمونه موفق نام میبرند و این چالشی است که در کنار عدم فهم درست از الگوی سوم زن باعث میشود که دختری مثل من حجاب را مسیر آزادی خودم ببینم و یک دختر دیگر که فرایند تربیتی او متفاوت بوده و مسئله الگوی سوم زن برای او جا نیفتاده حجاب را مانع خودش ببیند و ما پس لرزههای این نگرش را در اغتشاشات شاهد بودیم.
دانشجو: همانطور که اشاره شد نیروهای انقلابی در معرفی الگوی سوم زن انقلابی کم کار بوده اند و بخشی از این کار نیز بر عهده تشکلهای دانشجویی و دانشگاهها بوده شما عملکرد تشکلهای دانشجویی به ویژه در حوزه خواهران را در رابطه با معرفی الگوی سوم زن چگونه ارزیابی میکنید؟
مهدوی: فعالیت در تشکلهای دانشجویی خیلی اوقات با استقبال دختران همراه بوده، اما گاها یک نگاه سنتی مانع این فعالیت میشود؛ البته در انجمنهای اسلامی دانشجویان دفتر تحکیم همواره سعی شده در مسئله حضور زنان و گفتمان سازی در این حوزه هم در این اتحادیه و هم در جامعه پیشرو و پیشگام باشد.
دانشجو: دفتر تحکیم وحدت برای معرفی الگوی سوم زن و گفتمان سازی در حوزه زنان چه فعالیتهایی انجام داده است؟
مهدوی: در دیدارهای دانشجویی رهبر معظم انقلاب سخنرانی نماینگان خانم دفتر تحکیم وحدت مسبوق به سابق است و ما از این موارد کم نداشته ایم و نقطه اوج این ماجرا هم به سخنرانی خانم زهرا سادات رضوی علوی در اواسط دهه ۹۰ برمی گردد. در سخنرانی خانم رضوی او نه تنها به عنوان نماینده دفتر تحکیم؛ بلکه به عنوان نماینده سایر زنان و دختران فعال دانشجویی به ایراد سخنرانی پرداخت و بعد از آن هم میبینیم در فعالیتهای کلی تشکل خیلی مانع ساختاری جدی وجود ندارد.
اولین مخاطب تشکلهای دانشجویی، دانشجویان و فعالان دانشجویی هستند؛ اما یک زمانی که دختران به عنوان نماینده دفتر تحکیم وحدت برای سخنرانی در حضور مسئولان نظام و در راس آنها رهبر معظم انقلاب معرفی میشدند تشکلها و آقایانی بودند که سخنرانی دختران در این سطح از دیدارها از نظر آنها خیلی جالب نبود؛ اما به تدریج رویه فعالیتهای اینچنینی دختران در بین تشکلهای دانشجویی نه تنها در حوزه زنان بلکه در حوزههای مختلف جا افتاد به گونهای که امروز میبینیم دختران در برخی تشکلهای دانشجویی به عنوان مسئول سیاسی به فعالیت میپردازند. با این اوصاف وقتی فعالیت زنان از جانب قشر نخبگانی پذیرفته شود این نگاه در بین سایر اقشار دانشجویی گسترش مییابد و به گفتمان سازی در این حوزه کمک میکند.
یکی از اولویتهای دفتر تحکیم وحدت از دو سال قبل تاکنون فعالیت در رابطه با هویت زنان بوده و یکی از اهداف ما از گفتمان سازی و ارائه آموزش عام به سایر اقشار نیز این بوده که به آنها یاد بدهیم اساسا هویت زنانه چیست؛ چون گاها افراد نمیدانند در رابطه با مسائل زنان متاثر ازیک نگاه نادرست غربی و یا متاثر از یک جریان فمینیستی هستند به گونهای که این افراد حضور زنان در عرصه اجتماعی را صرفا در برابری زن و مرد میدانند و این حضور را هم صرفا در ساحت سخت قدرت خلاصه میکنند و این در حالی است که ساحت قدرت نرم اصلیترین ساحت حضور زنان به شمار میرود.
دانشجو: آیا سخنرانی دختران دفتر تحکیم وحدت در دیدارهای دانشجویی سران نظام آن قدر تاثیرگذار و جذاب بوده که در افزایش جذب دانشجویان دختر در فعالیتهای تشکلی موثر باشد؟
مهدوی: افزایش جذب صرفا به سخنرانی دختران در حضور سران نظام بستگی ندارد، اما قطعا موثر بوده به گونهای که امروز فعالیت دختران صرفا به فعالیت در حوزه زنان محدود نمیشود و ما در حوزههای دیگر هم شاید نقش آفرینی دختران هستیم.
در دفتر تحکیم وحدت و یا در دیگر تشکلهای دانشجویی دورههای آموزشی با موضوع الگوی سوم زن، چگونگی حضور زنان در عرصه اجتماعی، مسائل حقوقی و اینکه یک خانم بعد از دوران دانشجویی چطور میتواند به فعالیت بپردازد، برگزار میشوند و یا اینکه ما اولین نشریات دخترانه و یا مختص به حوزه زنان را در دانشگاهها منتشر کردیم تا عموم دانشجویان هم بتوانند با این ماجرا ارتباط برقرار کنند. با این اوصاف بخشی از فعالیتها به گونهای است که دانشجویان بتوانند با کمک مسائل کارشناسی و تخصصی با هسته سخت تفکر در حوزه زنان آشنا شوند و بخشی از فعالیتها نیز به گونهای است که عموم دانشجویان و کسانی که خیلی نمیخواهند وارد تشکلها شوند هم بتوانند با این تفکر ارتباط بگیرند؛ مثلا در دفتر تحکیم وحدت نشریه ندای عمومی ویژه سایر دانشجویان منتشر میشود و ندای تخصصی به راهبردهای اتحادیه در حوزه زنان میپردازد.
به زغم بنده اگر ما بتوانیم نگاه دفتر تحکیم وحدت نسبت به مسائل زنان را در ارکان نظام بسط دهیم تا جماعت حزب اللهی نسبت به مسائل زنان نگاه درست تری داشته باشد و نگاه آنها تعدیل یافته شود خیلی اتفاق خوبی است؛ البته ما معتقدیم این اتفاق ابتدا باید در طبقات میانی حل شود و بعد به طبقات بالاتر و سطح حکمرانی برسیم. در سالهای اخیر یکی از حرفهای ما این بود که باید به حوزه زنان توجه شود و میگفتیم طرف مقابل دارد خود را برای یک انقلاب زنانه آماده میکند؛ اما از این طرف در بحث الگوسازی به غیر از موارد معدودی و بها دادن به زنان خیلی توجهی نمیشد و این حرفها خیلی به گوش آقایان نمیرسید به گونهای که ما شاهد برگزاری جلساتی با موضوع نحوه توزیع نان بوده ایم، اما در سطح حکمرانی در رابطه با مسئله مهم زنان خیلی توجهی صورت نمیگرفت.
ما در جریان ناآرامیهای اخیر شاهد اتفاقاتی بودیم که طی چند سال اخیر در مورد آنها فریاد زده بودیم و در حضور رهبر معظم انقلاب حرف زده بودیم و گفته بودیم که در این رابطه کار کردیم؛ اما آنچه را که ما گفتیم بعد از اتفاقات اخیر برای برخیها روشن شد.
دانشجو: بعضا تشکلهای دانشجویی به انجام کارهای نمایشی و روبنایی متهم میشوند و از انجام کارهای عمقی غفلت میکنند به نظر شما آیا در حوزه خواهران نیز تشکلها با چنین وضعیتی مواجه هستند؟
شوندی: من نمیتوانم در پاسخ به این سوال به طور مطلق بگویم که همه تشکلها درگیر کارهای نمایشی هستند یا نه، اما اصل وجود این چالش را انکار نمیکنم، چون در برخی از تشکلها به ویژه درحوزه زنان عدهای وجود دارند که درگیر شکل کار و کار ویترینی هستند، ولی اینگونه نیست که همه درگیر این چالش باشند. ما بعضا میبینیم که سلسله جلساتی با صرف هزینههای زیاد و با حضور اساتید شاخص و سرشناس برگزار میشوند، اما هیچ کس میزان اثرگذاری این برنامهها را ارزیابی نمیکند.
به زعم بنده کارنامه تشکلهای دانشجویی در حوزه زنان در دو بخش شامل گفتمان سازی و مطالبه گری قابل ارزیابی است. جریان انقلاب باید بتواند پرچمدار مطالبات حوزه زنان باشد یعنی اگر شاهد پیدایش آسیبهای اجتماعی خاص زنان بودیم تشکلهای دانشجویی انقلابی باید اولین کسانی باشند که در این رابطه صدایشان را بلند میکنند. مضاف بر این اگر ما معتقدیم در حوزه قوانین باید اصلاحاتی صورت بگیرد تا در رابطه با حقوق زنان اتفاقات مثبتی بیفتد تشکلهای دانشجویی باید با این موضوع ورود پیدا کنند.
ما اگر کارنامه تشکلهای دانشجویی را بررسی کنیم میبینیم که تشکلها در حوزه اصلاح قوانین و یا ورود ایران به کنوانسیونهای بین المللی که در حوزه زنان به سیاست گذاری کلان میپردازند ورود پیدا کرده و زنگ خطرهای جدی را به صدا درآورده اند؛ در واقع همانطور که تشکلهای دانشجویی در مسئله FATF جز اولین نهادهایی بودند که صدایشان را بلند کردند در حوزه زنان هم همین ورود را داشته اند؛ مثلا اخیر جنبش دانشجویی دست مطالبه گری خود را روی لایحه حفظ کرامت و حقوق زن گذاشته و ما میتوانیم با رویکرد انتقادی بگوییم که چرا این لایحه تاکنون تصویت نشده است. به هر روی اصل مطالبه گری توسط جریان دانشجویی در حوزه زنان شروع شده، ولی آنقدری که باید نبوده و اینکه حالا به ثمره برسد یا نه هم مثل خیلی از پروژههای مطالبه گری که برخی از آنها به ثمر رسیده و برخی نیز به ثمر نرسیده جای بحث دارد.
نقش تشکلهای دانشجویی و کارنامه آنها در حوزه زنان در حوزه مطالبه گری و بالا نگه داشتند پرچمداری مطالبات حوزه زنان در حوزه آسیبهای اجتماعی، قوانین، و ورود ایران به کنوانسیونهایی که میخواهند یک مرام متناقض را وارد کشور کنند کارنامه قابل تاملی است و ما میتوانیم بگوییم تابوی ورود تشکلهای دانشجویی به مسائل زنان شکسته شده و ما داریم یواش یواش راجع به این مسئله حرف میزنیم و از طرفی ما داریم با نوع نگاه غربی که از زن از دهه ۷۰ و ۸۰ وارد جامعه شده با تمام قوا مبارزه میکنیم.
مطالبات تشکلهای دانشجویی زمانی آنقدر عقب بود که از اساس تعریف خود از مسئله زن را ارائه میکردند؛ اما از این به بعد باید خیلی بی رحمانهتر فعالیت تشکلهای دانشجویی را نقد کرد؛ چون ما امروز در شرایطی هستیم که جنبش دانشجویی اعتقاد دارد الگوی سوم زن بهترین مانیفست فکری برای مدیریت جامعه زنان است و از طرفی تمام نهادهای حکمرانی هم حداقل در مقام لفظ ادعا میکنند که الگوی سوم زن را میفهمند. با این اوصاف تشکل دانشجویی خیلی بهانهای برای نپرداختن به این مقوله ندارد.
در بحث گفتمان سازی نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که مسئله تعریف جایگاه دبیر واحد خواهران برای نقش آفرینی در مسائل کلان تازه دارد شکل میگیرد و خیلیها برای تحقق این موضوع خون دلها خوردند و بالاخره قدمهایی برداشته شد. چون در گذاشته چنین جایگاهی در تشکلها تعریف نشده بود. نکته دیگر اینکه باور کنید اینکه ما دبیر سیاسی خانم داشته باشیم اتفاق کمی نیست و همین هم کار سادهای نبوده است؛ مثلا وقتی که بنده به عنوان دبیر سیاسی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل انتخاب شدم به بنده گفته میشد این ممکن نیست با شما همکاری نمیشود و کسی به حرف تان گوش نمیدهد و من با دلهره و سرگشتگی این مسئولیت را پذیرفتم، ولی وقتی وارد عرصه شدم دیدم اصلا آن تصوری را که ساخته بودند وجود نداشت یعنی فضا به شدت مثبت بود و همکاریها در سطح فوق العادهای صورت میگرفت، اما به هر حال طی کردن بار روانی قبل از پذیرش این مسئولیت واقعا کار سادهای نبود.
وقتی یک دانشجوی روستایی با من صحبت میکند و میگوید من حرف سیاسی را فقط از زبان پدر و عمویم شنیده ام و برای من خیلی عجیب است که شما دارید از سیاست حرف میزنید و تحلیل میکنید آیا این انتقال دادن گفتمان به بدنه مردم و دانشجویان نیست؟ به زعم بنده با مسئولیت گرفتن دختران در تشکل تابوی اینکه حرف سیاسی منحصر به مردان نیست و زنان هم میتوانند حرف سیاسی بزنند شکسته میشود؛ البته اگر خانمی که به عنوان مسئول سیاسی تشکل انتخاب میشود فرد با کیفیتی نباشد انتخاب او نتیجه عکس میدهد.