گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو_ حسین نجار_ قاره آفریقا از موقعیت قابل تاملی در عرصه سیاست بین المللی برخوردار است. برخی آن را قاره فراموش شده میخوانند و عدهای دیگر، آن را قاره فرصتها میدانند. برخی وقتی اسم قاره آفریقا را میشنوند، تصویری از فقر، فلاکت و بدبختی را تجسم میکنند و برخی دیگر تصویر قارهای را به ذهن میآورند که با سرعت بالایی در حال رشد و پیشرفت به ویژه در حوزه اقتصادی است.
کشورهای گوناگون نیز در کشاکشِ این دو تصویر متناقض، به آفریقا و کشورهای آفریقایی مینگرند و سعی در تنظیم روابط خود با آن دارند. با این همه، توجه جدی قدرتهای جهانی به ویژه چین و آمریکا به قاره آفریقا و تبدیل شدن کشورهای این قاره به صحنه نبرد قدرتهای جهانی جهت کسب قدرت و نفوذ بیشتر و بیشتر، کفه این گزاره که قاره آفریقا را باید قاره فرصتها و اساسا قاره آینده دانست، به نحو قابل توجهی سنگینتر کرده است.
موضوعی که هم اکنون کشورهای آفریقایی و توسعه روابط با آنها را به اولویت اصلی بسیاری از کشورهای دیگر در اقصی نقاط جهان تبدیل کرده است. درست به همین دلیل اینطور به نظر میرسد که قاره آفریقا و توسعه روابط با ملتهای آفریقایی میتواند حامل ظرفیتهای قابل توجهی برای کشورمان ایران نیز باشد. در این رابطه، به طور خاص میتوان 3 مزیت توسعه روابط با آفریقا را نیز برای کشورمان مد نظر داشت.
اولا، ایران از جمله کشورهایی است که از سابقه استعماری در قاره آفریقا برخوردار نیست. بلکه برعکس، ایرانیان به ویژه در کشورهای شرق و شمال آفریقا، میراثی گران بها و درهم تنیده با ارزشها و اعتقادات مردم آفریقا را نیز از خود برجا گذاشته اند و این مساله از حیث فرهنگی و نوعِ نگاه ملتهای آفریقایی به ایران، زمینههای مساعدی را برای کشورمان جهت توسعه روابط با کشورهای آفریقایی ایجاد کرده است.
دوما، قاره آفریقا جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر را در بر میگیرد که این مساله عملا از وجود یک فرصت قابل توجه اقتصادی پیش روی کشورمان جهت صادرات کالاها و خدمات ایرانی به کشورهای آفریقایی حکایت دارد. موضوعی که مخصوصا با توجه به مقرون به صرفه بودن کالاها و خدمات ایرانی در قیاس با رقبای آنها در شرق و غرب جهان، مزیت قابل توجهی را به ایران میبخشد تا بتواند جای پای مستحکمی را جهت صادرات گسترده خود به کشورهای آفریقایی ایجاد کند.
البته که با توجه به پیشرفتهای قابل ملاحظه ایران در زمینههای تولیدی و صنعتی و علمی و در نقطه مقابل، پتانسیلها و ظرفیتهای کشورهای آفریقایی در حوزههایی که ایران به آنها نیاز دارد سبب شده تا ماهیت روابط دو طرف، از جنبه مکمل بودنِ قابل توجهی نیز برخوردار باشد.
سوما و در نهایت باید گفت که ایران و بلوک کشورهای آفریقایی در حوزه کشورهای در حال توسعه را دارند و ضمن برخورداری از پیشینهای تقریبا مشترک و ظلم و جفاهایی که از قدرتهای استعماری متحمل شده اند، از اشتراکات و نیازها و ظرفیتهای زیادی نیز برخودارند و میتوانند روی یکدیگر حساب باز کنند.
از این رو یکی از حوزههایی که ایران به واسطه توسعه روابط با بیش از 50 کشور آفریقایی میتواند نسبت به تحقق آن امیدوار باشد، استفاده از ظرفیتهای سیاسی ملل آفریقایی در مجامع بین المللی است. کشورهای قاره آفریقا از حق رای قابل توجهی در نهادهای مهم بین المللی نظیر سازمان ملل متحد، جنبش عدم تعهد و دیگر مجامع بین المللی برخوردارند و این مساله خود میتواند حمایت سیاسی موثری را برای کشورمان در صورت توسعه روابط اقتصادی گسترده با ملل آفریقایی ایجاد کند.
حال با توجه به موارد گفته شده باید اذعان کرد که جز با استفاده از ظرفیتهای رسانهای و آنچه قدرت نرم ایران را نزد ملل آفریقایی تقویت کرده و خنثی سازی تصویر سیاه و تاریکی که مخالفان ایران سال هاست با استفاده از تریبونهای رسانهای خود علیه کشورمان ترویج میکنند، نمیتوان نسبت به توسعه موثر روابط ایران و کشورهای افریقایی امیدوار بود.
در واقع، در پله اول این رسانه است که بایستی به مثابه حلقه واسط جهت گسترش روابط دو طرف در نظر گرفته شود. در این چهارچوب، اهمیت و جایگاه شبکه هوسا تی وی به عنوان رسانه برون مرزی کشورمان که جامعه هدف خود را ملل آفریقایی تعریف کرده، بیش از پیش آشکار میشود. به بیان ساده تر، گرچه توسعه روابط کشورمان با قاره آفریقایی حامل مزایای زیادی برای ایران است با این حال، واقع بینانه نخواهد بود اگر تصور کنیم چه به صورت طبیعی و چه به صورت برساخته (از جانب دشمنان و رقبای کشورمان)، موانع جدی بر سر راه دستورکار مذکور وجود نخواهد داشت.
موانعی که جز با تقویت قدرت نرم ایران از طریق استفاده از ظرفیتهای رسانهای همچون هوسا تی وی رفع نخواهند شد. در این راستا شبکه هوسا تی وی به طور خاص از 3 طریق عمده میتواند قدرت نرم ایران را در قاره آفریقا تقویت کند.
اولا، این رسانه تا جای ممکن با مانور بر روی ایدهها و جهان بینی انقلاب اسلامی ایران که تا حد زیادی اشتراکات فکری و فرهنگی و نگاه ظلم ستیز میان ایران و ملل آفریقایی را تداعی میکند میتواند زمینه نزدیکی دو طرف را فراهم کند.
دوما، قدرتهای غربی سال هاست که سعی داشته و دارند تا تصویری عقب مانده و مفلوک را از کشورمان به مخاطبان بین المللی عرضه کنند. این در حالی است که این مساله کوچکترین نزدیکی به واقعیتهای عینی ایران ندارد و تقریبا فصل مشترک تمامی افرادی که از خودِ کشورهای غربی نیز به ایران سفر کرده اند یک نکته است و آن این موضوع میباشد که ایرانِ واقعی که آنها با چشم خود مشاهده کرده اند، زمین تا آسمان با ایرانی که دشمنان و قدرتها و رسانههای غربی از آن تصویر سازی کرده اند فاصله دارد و متفاوت است.
از این رو، مانور گسترده شبکه هوسا تی وی از پیشرفتهای علمی و فناوری و به طور کلی بنیانهای قدرت ملی ایران میتواند نه تنها وجهه و اعتبار بین المللی کشورمان را نزد ملل آفریقایی ارتقا بخشد و تبلیغات منفی دشمنان ایران را خنثی سازد بلکه در نوع خود مایه امید و خوشحالی ملل در حال توسعه آفریقایی نیز باشد و روند نزدیک شدن روابط دو طرف را بیش از پیش تقویت کند.
سوما، در نهایت اینکه شبکه هوسا تی وی در هماهنگی با دستگاه دیپلماسی کشورمان میتواند جلوههای حمایتهای انسان دوستانه ایران از ملل آفریقایی را برجسته سازی کند و از کشورمان تصویر یک قدرت منطقهای که حامی رشد و توسعه مردم آفریقا است را عرضه کند. بدون تردید ملل آفریقایی که سال هاست شاهد اسعتمار سنتی و نوین قدرتهای غربی نظیر آمریکا هستند، بسیار راحتتر و بهتر پذیرای کشوری همچون ایران هستند که خود یکی از بزرگترین قربانیان تاریخی جاه طلبیهای قدرتهای استعماری بوده است.
به طور کلی، اگر دستگاه دیپلماسی کشورمان بخواهد یک سیاستِ آفریقایی موثر را عملیاتی و اجرا کند، هوسا تی وی و رسانههایی برون مرزی کشورمان که در حوزه آفریقا فعالیت دارند، یکی از اصلیترین حلقههای یکچنین سیاستی خواهند بود و بدون آن ها، حتی انجام سرمایه گذاریها و اقدامات گسترده نیز بروندادهای چندانی را به همراه نخواهد داشت و از ظرفیتها در این رابطه به درستی استفاده نخواهد شد.