به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سعید جلیلی؛ مسئله دورههای تشکیلاتی و ضرورت آموزش دانشجویان به منظور تربیت نسل، در نزد نخبگان و فعالان دانشگاهی با یک چرایی و چگونگی جدی مواجه شده و به یک تبیین نیاز دارد تا رسالت این دورههای دانشجویی را از ابهام خارج کرده و به اثبات برساند. اینکه دانشجو باید به خودسازی بپردازد یا به کنشگری مشغول باشد، مسئله محوری نقد و بررسی وضعیت عملکرد تشکلهای دانشگاهی برای تعیین جایگاه جنبش دانشجویی در مواجهه اجتنابناپذیر تمدنی ایران و غرب است. مواجههای که در اساس باید ابتدا شرایط ایجابی و حقیقی آن برای اهل علم و عمل اثبات شود.
سلسله برنامههای «شانزده آذر» این بار با موضوع دورههای آموزشی تشکیلاتی دانشجویی به سومین ایستگاه خود رسید تا با بحث و تبادل نظر پیرامون یکی از دورههای مشهور دانشجویی، یعنی طرح ولایت، به یک پاسخ جامع برای تعیین رسالت و جایگاه این دورهها برسد. این برنامه با حضور محمد حسین اصغریان، مسئول اسبق بسیج دانشگاه امیرکبیر و حامد طونی، مسئول سابق دوره طرح ولایت برگزار شد.
ما از مواجهه با غرب ناگزیر هستیم
طونی در ابتدا با تشریح وضعیت کلی مبانی فلسفی و موقعیت تمدنی ایران پس از انقلاب اسلامی و جهان غرب، مطرح کرد: سطح مواجهه انقلاب و غرب، تمدنی است و طبیعی است که چالشهای بزرگی در این زمینه داشته باشد. مواجهه ایران و غرب در دو سطح بنیادی (مبنایی) و سطح بنایی است. دانشجویان در دورههای تشکیلاتی عموماً دچار خلط دو ساحت مبنایی و بنایی میشوند در حالی که جایگاه دورههای آموزشی در جایگاه مبنایی است نه بنایی.
وی در ادامه گفت: فوکو، جامعهشناس و فیسوف فرانسوی، توجهات ویژهای به انقلاب ایران داشته است. فوکو مجموعه مقالاتی با عنوان «ایرانیان چه در سر دارند» منتشر کرد. فوکو مجموعه رویدادهای مهم اجتماعی و سیاسی معاصر بعد از انقلاب صنعتی را ذیل مدرنیته دانسته و حتی انقلابهای مارکسیستی و کمونیستی در راستای بسط مدرنیته تلقی میکند به جز یک اتفاق که آن انقلاب اسلامی ایران است. با این طرز نگاه به ایران طبیعی است که ما سطح مواجهه جدی تمدنی با غرب داریم.
طونی ادامه داد: آموزشی که در دورههای دانشجویی داده میشود باید متناسب با این سطح مواجهه باشد. این مواجهه در دو سطح بنیادی (مبنایی) و بنایی است. سطح مبنایی و بنایی نباید در دوره آموزشی دچار خلط مبحث شود اما دانشجویان در دوره های تشکیلاتی عموما دچار خلط دو ساحت مبنایی و بنایی میشوند.
وی گفت: مسئله تشکلهای دانشجویی بیشتر بنایی و کف میدانی است. اما جایگاه دوره آموزشی تشکیلاتی در جایگاه مبنایی است نه بنایی. مسئله تشکلهای دانشجویی بیشتر بنایی و کف میدانی است. با توجه به خواستگاه فکری دانشجویان به رشد و کادرسازی میپردازند.
مسئول سابق دوره طرح ولایت گفت: کارکرد دورهای که اساساً نام خود را مبانی اندیشه اسلامی گذاشته در لایه بنیادی است. این سوء تفاهم نباید وجود داشته باشد که طرح ولایت آموزش در خلاء است. این دوره ماهیت معرفتی دارد. هدفگذاری طرح ولایت از ابتدا روشن است.
طونی ادامه داد: مثلا در مسئله حجاب یا قبل از آن سیاست خارجه، حاکمیت دوگانه و... را داریم که طرح ولایت امکان مواجهه عمیق و مبنایی با آن را فراهم میکند. برای مثال اگر نگرش هستی شناختی و نگاه توحیدی فرد درست باشد، که در طرح ولایت مورد تاکید است، تکلیف افراد در مقابل مسئله وجود کدخدا در روابط بین الملل روشن است. اما برای حل مسائل بنایی به دورههای حل مسئله محور دیگری نیاز است.
فربگی در ذهن جلوی کنشگری تشکیلاتی را میگیرد
اصغریان با توضیح این نکته که آموزش مبانی فلسفی باید در پاسخ به یک پرسش و احساس نیاز فردی باشد، گفت: لازم نیست همه چیز را همه کس بداند. از جمله ویژگیهای این دورهها، این است که سریع از موقف بازیکن خارج شده و تحلیلگر صحنه میشویم.
اصغریان در ادامه گفت: این نوع نگاه که من ارائه کرده و مینویسم و شما جواب سؤالات را در هر صورت دریافت میکنید چه برای شما مسئله شده باشد یا نه. یک بایستگی در انتقال مطالب ایجاد میکند، که درست نیست. در حالی که لزومی ندارد همه چیز را همه کس بداند. این فربگی در ذهن جلوی کنشگری تشکیلاتی را میگیرد.
اصغریان افزود: ضرورت دانستن و متوجه شدن افراد، زائیده سؤال است. یعنی ابتدا باید سوال و مسئله برای فرد ایجاد شود. اگر پاسخ به هر سؤال را به متافیزیک ببریم، امکان ارتباط فرد با عالم واقع را گرفته و انسانی انتزاعی خواهیم داشت.
وی تاکید کرد: یکی از ویژگیهای بدی که این دورهها دارند و خود ما هم داریم این است که سریع از موقف بازیکن خارج شده و تحلیلگر صحنه میشویم. روشی که ساختار ذهنی آدمها را کلاسه بندی میکند، این کلاسه بندی اجازه فعالیت و کنش را به افراد نمیدهد.